1. It helps engender a sense of common humanity.
[ترجمه گوگل]این به ایجاد حس انسانیت مشترک کمک می کند
[ترجمه ترگمان]این کار به ایجاد حس انسانیت مشترک کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The minister's speech did not engender confidence in his judgment.
[ترجمه گوگل]سخنان وزیر اعتمادی به قضاوت او ایجاد نکرد
[ترجمه ترگمان]سخنرانی وزیر اعتماد به نفس او را به خطر نمی انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Hence the capacity of music to engender myth, especially the tragic myth that symbolizes Dionysiac wisdom.
[ترجمه گوگل]از این رو ظرفیت موسیقی برای ایجاد اسطوره، به ویژه اسطوره تراژیک که نماد حکمت دیونوسیا است
[ترجمه ترگمان]از این رو، ظرفیت موسیقی برای ایجاد افسانه، به خصوص افسانه غم انگیز که نماد عقل Dionysiac است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Reading invites grand conversations and can engender a depth of feeling and thinking.
[ترجمه گوگل]خواندن دعوت به مکالمات بزرگ می کند و می تواند باعث ایجاد عمق احساس و تفکر شود
[ترجمه ترگمان]خواندن، گفتگوهای مهم را دعوت می کند و می تواند عمق احساس و تفکر را ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The fear this must engender day-in, day-out is more important than the minutiae of psephology.
[ترجمه گوگل]ترسی که این امر باید روز به روز ایجاد کند، مهمتر از جزئیات شبه شناسی است
[ترجمه ترگمان]این ترس و وحشت باید یک روز و روز را به خطر بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The presence of minority parties would also engender a diversity of opinions and ethnic backgrounds.
[ترجمه گوگل]حضور احزاب اقلیت نیز موجب تنوع عقاید و پیشینه های قومی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]حضور احزاب اقلیت هم چنین تنوعی از نظرات و پیشینه های قومی را بوجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It seems Cheltenham's artistic attempt to engender friendship is having exactly the opposite effect, for the time being at least.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد تلاش هنری چلتنهام برای ایجاد دوستی، حداقل در حال حاضر، دقیقاً تأثیر معکوس دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد تلاش هنری Cheltenham برای بوجود آمدن دوستی دقیقا اثر معکوس دارد، زیرا زمان حداقل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This new reality helped engender a more sensitive ecclesial approach to the plight of Catholics in broken marriages.
[ترجمه گوگل]این واقعیت جدید به ایجاد رویکرد کلیسایی حساس تری نسبت به وضعیت اسفبار کاتولیک ها در ازدواج های شکسته کمک کرد
[ترجمه ترگمان]این واقعیت جدید به ایجاد یک رویکرد ecclesial نسبت به گرفتاری کاتولیک ها در ازدواج های درهم شکسته کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The MACs are tightly guarded and seem to engender fierce loyalty in their users.
[ترجمه گوگل]MAC ها به شدت محافظت می شوند و به نظر می رسد وفاداری شدید را در کاربران خود ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]MACs به شدت محافظت می شوند و به نظر می رسد که وفاداری شدیدی را در کاربران ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Things that engender poor feng shui include grey carpets off - white walls and strip lighting.
[ترجمه گوگل]چیزهایی که باعث ایجاد فنگ شویی ضعیف می شود شامل فرش های خاکستری - دیوارهای سفید و نورهای نواری است
[ترجمه ترگمان]چیزهایی که فنگ شویی ضعیف را بوجود می آورد شامل فرش های خاکستری، دیواره ای سفید و نورپردازی نواری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was supposed to engender difficult questions and to keep the conversation at a low temperature.
[ترجمه گوگل]قرار بود سوالات دشواری ایجاد کند و مکالمه را در دمای پایین نگه دارد
[ترجمه ترگمان]قرار بود سوال های دشواری بوجود آید و باعث حفظ مکالمه با دمای پایین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The practices of bankruptcy engender considerable loss in value both in liquidation and reorganization.
[ترجمه گوگل]شیوه های ورشکستگی باعث زیان قابل توجهی در ارزش هم در انحلال و هم در سازماندهی مجدد می شود
[ترجمه ترگمان]اعمال ورشکستگی متحمل از دست رفتن قابل توجهی در ارزش هم در بین بردن و سازماندهی مجدد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She will engender difficult questions and to keep the conversation at a low temperature.
[ترجمه گوگل]او سوالات دشواری را ایجاد می کند و مکالمه را در دمای پایین نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]او سوالات سختی را به خطر می اندازد و باعث می شود که مکالمه با دمای پایین ادامه پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Hydraulic impact which engender between proportional valve and hydraulic cylinder is important noise source.
[ترجمه گوگل]ضربه هیدرولیکی که بین شیر تناسبی و سیلندر هیدرولیک ایجاد می شود منبع نویز مهمی است
[ترجمه ترگمان]اثر هیدرولیک که بین دریچه متناسب و سیلندر هیدرولیک ایجاد می شود، منبع نویز مهمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. To take an unnecessary action that will probably engender adverse effects.
[ترجمه گوگل]انجام یک اقدام غیر ضروری که احتمالاً اثرات نامطلوبی به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]انجام یک اقدام غیر ضروری که احتمالا باعث ایجاد تاثیرات زیان آور خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید