endearment

/enˈdɪrmənt//ɪnˈdɪəmənt/

معنی: نوازش، عطوفت
معانی دیگر: (معمولا جمع) سخنان محبت آمیز، سخنان عاشقانه، مهربانی، محبت، دوستاری، عزیزسازی، عزیز کردن، گرامی کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a loving or affectionate act, word, or gesture.

(2) تعریف: the act of making beloved or cherished.

جمله های نمونه

1. terms of endearment
کلمات حاکی از محبت (یا عشق)

2. Darling'is a term of endearment.
[ترجمه بهروز مددی] عزیزم، کلمه‎ای محبت آمیز و عاشقانه است.
|
[ترجمه گوگل]عزیزم یک اصطلاح دوست داشتنی است
[ترجمه ترگمان]عزیزم، عزیزم، این لفظ endearment است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No term of endearment crossed their lips.
[ترجمه گوگل]هیچ اصطلاح دوست داشتنی از لبان آنها عبور نکرد
[ترجمه ترگمان]هیچ نشانی از نشانه احترام بر لبان خود دیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But secondly, what do endearment terms mean?
[ترجمه گوگل]اما ثانیاً، اصطلاحات دوست داشتنی به چه معناست؟
[ترجمه ترگمان]ثانیا، منظورت از این عبارت چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's better not to use such terms of endearment as "sweetie" on the first date.
[ترجمه گوگل]بهتر است در اولین قرار ملاقات از اصطلاحات دوست داشتنی مانند "عزیزان" استفاده نکنید
[ترجمه ترگمان]بهتر است که در تاریخ اول از چنین اصطلاحاتی به عنوان \"شیرینی\" استفاده نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Messages of endearment are a good place to begin.
[ترجمه گوگل]پیام های دوست داشتنی مکان خوبی برای شروع است
[ترجمه ترگمان]پیام های عاشقانه جای خوبی برای شروع هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. TAtele a. A term of endearment toward a child.
[ترجمه گوگل]TAtele a یک اصطلاح دوست داشتنی نسبت به کودک
[ترجمه ترگمان] tatele - - - - - - - - - - یک کلمه محبت آمیز به بچه اشاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is a term of endearment and the source of all the current pussycat titles with their sexy connotations.
[ترجمه گوگل]این یک اصطلاح دوست داشتنی است و منبع همه عناوین فعلی گربه با معانی سکسی آنهاست
[ترجمه ترگمان]این یک واژه محبت آمیز و منبع تمام عناوین pussycat فعلی با مفاهیم ضمنی their است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. BOObee n. A term of endearment, originally for a child.
[ترجمه گوگل]BOObee n یک اصطلاح دوست داشتنی، در اصل برای یک کودک
[ترجمه ترگمان]یک واژه محبت آمیز، در اصل برای یک کودک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Are they terms of endearment ? epithets? exclamations? exaggerations?
[ترجمه گوگل]آیا آنها شرایط دوستی دارند؟ القاب؟ تعجب؟ اغراق ها؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن ها terms را گرامی می دارند؟ اسمش چی بود؟ با تعجب؟ اغراق؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I use the term know-it-all with endearment because the selections, revealed today, are good.
[ترجمه گوگل]من از اصطلاح همه چیز را می دانم با علاقه استفاده می کنم زیرا انتخاب هایی که امروز فاش شد خوب هستند
[ترجمه ترگمان]من از عبارت \"it\" استفاده می کنم - همه با توجه به این که انتخاب ها، امروزه آشکار شده اند، خوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her eyes were swimming with tears of endearment.
[ترجمه گوگل]چشمانش از اشک های دوست داشتنی شنا می کرد
[ترجمه ترگمان]چشمان او با اشک های حاکی از احترام شنا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. My endearment of, New Year's Day, can you remember today is ours matrimony anniversary?
[ترجمه گوگل]دوست داشتنی من، روز سال نو، می توانید به یاد داشته باشید که امروز سالگرد ازدواج ماست؟
[ترجمه ترگمان]عزیز من، روز سال نو، آیا یادتان هست که امروز سالگرد ازدواج ما است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sweetheart; dear. Used as a term of endearment.
[ترجمه گوگل]عزیزم؛ عزیز به عنوان یک اصطلاح دوست داشتنی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان] عزیزم، عزیزم بعنوان یه لفظ محبت آمیز استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sometimes we use nicknames or terms of endearment instead of using someone's name.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات ما به جای استفاده از نام شخصی از نام مستعار یا اصطلاحات دوست داشتنی استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات ما به جای استفاده از نام کسی، از اسامی مستعار و یا جملات محبت آمیز استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوازش (اسم)
caress, blandishment, endearment

عطوفت (اسم)
caress, tenderness, endearment, dearness

انگلیسی به انگلیسی

• affection, fondness; esteem, regard
endearments are words or phrases that you use to show affection; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Expression of affection ❤️
🔍 مترادف: Fondness
✅ مثال: She whispered terms of endearment to her child
ترکی:
اَزدیرمَک ( لوس کردن )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : endear
✅️ اسم ( noun ) : endearment
✅️ صفت ( adjective ) : endearing
✅️ قید ( adverb ) : endearingly
دوست داشتنی
مهر و محبت
سخنان نغز بزرگان

بپرس