encapsulation

جمله های نمونه

1. an encapsulation of his thoughts
خلاصه ای (کوته واره ای) از اندیشه های او

2. Extensive traveling induces a feeling of encapsulation; and travel, so broadening at first, contracts the mind.
[ترجمه گوگل]سفرهای زیاد باعث ایجاد احساس کپسوله شدن می شود و سفر که در ابتدا بسیار گسترده تر می شود، ذهن را منقبض می کند
[ترجمه ترگمان]مسافرت گسترده، احساس of را القا می کند؛ و سفر، که در ابتدا گسترش می یابد، ذهن را منقبض می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It appears that this phenomenon requires the encapsulation by a head of a gradable modifying notion.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که این پدیده نیاز به کپسوله سازی توسط یک مفهوم اصلاح کننده درجه بندی پذیر دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این پدیده به encapsulation با یک مفهوم اصلاح gradable نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Encapsulation has been used synonymously with other terms such as component and module.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] [کامپیوتر] کپسول سازی با اصطلاحات دیگری مانند اجزای تشکیل دهنده و بخشهای از یک برنامه کاربردی بکار گرفته میشود.
|
[ترجمه گوگل]کپسولاسیون مترادف با اصطلاحات دیگری مانند کامپوننت و ماژول استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]Encapsulation با اصطلاحات دیگری مانند مولفه و ماژول به کار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our company adopted American advanced vacuum encapsulation technology and CMOS chip, the controllability Si AC contactors is peerless in national market.
[ترجمه گوگل]شرکت ما از فناوری کپسولاسیون خلاء پیشرفته آمریکایی و تراشه CMOS استفاده کرد، کنتاکتورهای Si AC قابل کنترل در بازار ملی بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]شرکت ما تکنولوژی کپسوله کردن خلا پیشرفته آمریکایی و چیپ CMOS را تصویب کرد، the controllability Si Si in در بازار ملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. CMS describes an encapsulation syntax for data protection.
[ترجمه گوگل]CMS یک سینتکس کپسوله سازی را برای حفاظت از داده ها توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]CMS یک نحو ریزکپسوله سازی برای حفاظت از داده را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In a scenario that involves encapsulation, decapsulation and TCP/IP through software, performing these functions on the host processor requires many CPU cycles to process the data and SCSI commands.
[ترجمه گوگل]در سناریویی که شامل کپسوله‌سازی، کپسول‌زدایی و TCP/IP از طریق نرم‌افزار است، انجام این عملکردها بر روی پردازنده میزبان به چرخه‌های CPU زیادی برای پردازش داده‌ها و دستورات SCSI نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]در یک سناریو که شامل کپسوله کردن، decapsulation و TCP \/ IP از طریق نرم افزار است، انجام این توابع روی پردازنده میزبان نیازمند چندین چرخه های CPU برای پردازش اطلاعات و فرمان های SCSI است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In most studies, encapsulation bras reduce up-and-down breast bounce best, particularly for large-breasted women, but are rated the least comfortable bra, which matters.
[ترجمه گوگل]در اکثر مطالعات، سوتین‌های کپسوله‌دار به بهترین وجه جهش سینه‌های بالا و پایین را کاهش می‌دهند، به‌ویژه برای خانم‌هایی که سینه‌های بزرگ دارند، اما کمترین راحتی را دارند که مهم است
[ترجمه ترگمان]در بیشتر مطالعات، encapsulation به خاطر زنان با سینه بالا به بهترین شکل بالا و پایین، به ویژه برای زنان با سینه بالا کاهش یافت، اما در حال حاضر کم ترین کرست را از خود نشان می دهند که این امر اهمیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The high vacuum encapsulation of field emission display was realized with low-melting-glass encapsulation technology and high-temperature sintering process.
[ترجمه گوگل]کپسوله‌سازی با خلاء زیاد نمایشگر انتشار میدانی با فناوری کپسولاسیون شیشه‌ای با ذوب پایین و فرآیند تف جوشی در دمای بالا محقق شد
[ترجمه ترگمان]کپسوله کردن خلا high در معرض تابش میدان با تکنولوژی ریزکپسوله سازی با ذوب کم و فرآیند - با دمای بالا محقق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Object - Oriented characters, such as encapsulation, inheritance, polymorphism and dynamic binding etc, increase the testing complexity.
[ترجمه گوگل]کاراکترهای شی گرا، مانند کپسوله سازی، وراثت، پلی مورفیسم و ​​اتصال پویا و غیره، پیچیدگی تست را افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان]ویژگی های شی گرا مانند ریزکپسوله سازی، وراثت، پلی مورفیسم و اتصال پویا و غیره، پیچیدگی آزمایش را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The encapsulation efficiency and drug loading of triptolide-loaded poly (D, L-lactic acid) nanoparticles were analyzed by RP-HPLC and ultracentrifuge method in this study.
[ترجمه گوگل]راندمان کپسولاسیون و بارگذاری دارویی نانوذرات پلی (D، L-لاکتیک اسید) بارگذاری شده با تریپتولید با استفاده از روش RP-HPLC و اولتراسانتریفیوژ در این مطالعه بررسی شد
[ترجمه ترگمان]اثربخشی ریزکپسوله سازی و بارگیری دارو با نانوذرات با بار triptolide (D، L - لاکتیک)با روش RP - HPLC و ultracentrifuge در این مطالعه آنالیز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At present, most of the solar cell module encapsulation manufacturers to adopt the traditional laminator production, not only low efficiency, poor product quality, but also easy to cause damages.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، بسیاری از تولید کنندگان ماژول سلول خورشیدی کپسوله سازی به اتخاذ تولید ورقه ورقه سنتی، نه تنها راندمان کم، کیفیت محصول ضعیف، بلکه آسان برای ایجاد خسارت
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، اکثر تولیدکنندگان encapsulation cell با تولید the سنتی، نه تنها کارایی پایین، کیفیت محصول ضعیف را اتخاذ می کنند، بلکه به آسانی باعث ایجاد خسارت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Be responsible for analysis problem - solving of encapsulation injection process.
[ترجمه گوگل]مسئول تجزیه و تحلیل مشکل - حل فرآیند تزریق کپسولاسیون باشید
[ترجمه ترگمان]مسئول تجزیه و تحلیل فرآیند تزریق کپسوله شده باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The melanotic encapsulation of oocysts is a specific immune defence mechanism against Plasmodium infection, and is also a primary phenotype in the Plasmodium-refractory strain of An.
[ترجمه گوگل]محصور شدن ملانوتیک اووسیست ها یک مکانیسم دفاعی خاص در برابر عفونت پلاسمودیوم است و همچنین یک فنوتیپ اولیه در سویه مقاوم به پلاسمودیوم An است
[ترجمه ترگمان]The melanotic از oocysts یک مکانیزم دفاعی بدن در برابر عفونت Plasmodium است و فنوتیپ اصلی در کرنش Plasmodium - refractory یک ماده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Data encapsulation and multi - tiered design go hand in hand.
[ترجمه گوگل]کپسوله سازی داده ها و طراحی چند لایه دست به دست هم می دهند
[ترجمه ترگمان]کپسوله کردن داده ها و طراحی چند لایه دست به دست هم داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] کپسول سازی، بسته سازی، بسته بندی .
[برق و الکترونیک] بسته بندی ،کپسول کردن قرار دادن پوشش محافظ برای یک قطعه یا مجموعه از طریق فرو بردن آن در مذاب پلاستیک عایق یا ماده عایق دیگری که پس از سرد شدن ،محکم و سخت شود. برخی از مواد کپسول کننده ،عبارت اند از سیلیکون RTV ،اپوکسی و اکسید سیلیسیم (شیشه ) . - بسته بندی، روپوش دار کردن
[صنایع غذایی] پوشش دار کردن : استفاده از مواد شیمیایی آلی ککمپلکس برای پوشش دار کردن ذرات یا مولکولهای مواد غذایی یا دارویی. در صنایع غذایی از کپسولهای بسیار ریز جهت حفظ مواد فرار و رنگی خوراکی و امثالهم برای افزودن یکنواخت به سیستمهای غذایی استفاده میشود.
[ریاضیات] محفوظ سازی اطلاعات، در حفاظ قرار دادن اطلاعات
[پلیمر] کپسولی شدن، کپسول دار شدن

انگلیسی به انگلیسی

• state of being enclosed within a capsule; act of placing or enclosing in a capsule; insertion of all methods and data needed for independent operation into one program; (telecommunications) inclusion of one data structure within another

پیشنهاد کاربران

پوشینه دار کردن
در علوم کامپیوتر :
به فرایند پیوستن داده ها و متد ها در یک واحد مثل کلاس ، کپسوله سازی می گویند.
مثلا پس از انتخاب داده های مناسب و سپس انتخاب الگوریتم بهینه برای فهمیدن ارتباط بین متغیر های وابسته و مستقل و نتیجتا ایجاد مدل ، ما می توانیم بگوییم :
...
[مشاهده متن کامل]

The results of the algorithm are encapsulated in a model.

networking
کپسوله سازی در شبکه
منابع• https://www.datisnetwork.com/what-is-encapsulation.html
encapsulation ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: پوشینه‏دارسازی
تعریف: روشی که در آن ترکیبات حساس مواد غذایی با مواد محافظ پوشانده می شوند
تزریق آنتی بوتیک
( تخصصی: مهندسی پزشکی ) : پوشش دادن
محفظه - قالب
فشرده کردن، انباشتن
خلاصه سازی، چکیده کردن

بپرس