معنی: مانع، محظور، تحریم، ممنوعیتمعانی دیگر: (جلوگیری از آمد و رفت کشتی و هواپیما و غیره ی یک کشور خارجی در کشور دیگر (منع تجارت، تحریم اقتصادی، سودابندی (با محاصره ی اقتصادی: blockade فرق دارد)، سودابند کردن، منع بازرگانی کردن، تحریم اقتصادی کردن، محدودیت بازرگانی یا ترابری (که در مورد کالای به خصوصی اعمال شود)، کران بندی بازرگانی
• (1)تعریف: a government injunction or other legal restriction on trade or the shipment of goods. • مشابه: ban, prohibition, proscription, restraint, restriction
- The government imposed a temporary embargo on all imported beef.
[ترجمه گوگل] دولت تمام گوشت گاو وارداتی را به طور موقت تحریم کرد [ترجمه ترگمان] دولت تحریم موقت همه گوشت گاو وارداتی را اعمال کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: a government order prohibiting merchant vessels from moving in or out of its ports. • مشابه: ban, prohibition, proscription
• (3)تعریف: a restraint or prohibition. • مترادف: ban, prohibition, proscription, restraint, restriction • مشابه: exclusion, hindrance, impediment
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: embargos, embargoing, embargoed
• : تعریف: to place an embargo on. • مشابه: ban, prohibit, proscribe, restrain, restrict
جمله های نمونه
1. the embargo was beginning to tell
تحریم اقتصادی داشت اثر می گذاشت.
2. they embargo all meat shipments until the source of contamination is found
تا یافتن منبع آلودگی اصلا اجازه ی تخلیه ی محموله های گوشت را نمی دهند.
3. the american embargo against cuba has been in effect for many years
امریکا سال هاست کوبا را تحریم اقتصادی کرده است.
4. Many allies are pushing to lift the embargo.
[ترجمه مریم سالک زمانی] گروه های همپیمان زیادی در صدد رفع محدودیت ها هستند.
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از متحدان بر رفع تحریم فشار می آورند [ترجمه ترگمان]بسیاری از متفقین اصرار دارند که تحریم را لغو کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They have put an embargo on imports of clothing.
[ترجمه گوگل]واردات پوشاک را تحریم کرده اند [ترجمه ترگمان]آن ها ممنوعیت واردات پوشاک را مطرح کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The embargo impacted on export revenues.
[ترجمه گوگل]تحریم بر درآمدهای صادراتی تأثیر گذاشت [ترجمه ترگمان]تحریم بر درآمده ای صادراتی تاثیر گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The United Nations imposed an arms embargo against the country.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل متحد تحریم تسلیحاتی را علیه این کشور اعمال کرد [ترجمه ترگمان]سازمان ملل تحریم تسلیحاتی خود را بر علیه کشور اعمال کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. During the war, they laid an embargo on commerce with enemy countries.
[ترجمه گوگل]در طول جنگ، تجارت با کشورهای دشمن را تحریم کردند [ترجمه ترگمان]در زمان جنگ، آن ها تحریم تجارت با کشورهای دشمن را وضع کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتند تحریم را لغو کنند [ترجمه ترگمان]اونا تصمیم گرفتن ممنوعیت رو از بین ببرن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The trade embargo has been in force for a year.
[ترجمه گوگل]تحریم تجاری یک سال است که اجرا می شود [ترجمه ترگمان]تحریم تجارت یک سال است که اجرا می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The United Nations will lift its arms embargo against the country.
[ترجمه گوگل]سازمان ملل متحد تحریم تسلیحاتی خود علیه این کشور را لغو خواهد کرد [ترجمه ترگمان]سازمان ملل تحریم تسلیحاتی خود را بر علیه کشور از بین خواهد برد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They are planning to embargo oil imports.
[ترجمه گوگل]آنها قصد دارند واردات نفت را تحریم کنند [ترجمه ترگمان]آن ها در حال برنامه ریزی برای تحریم واردات نفت هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The embargo won't hurt us because we're used to going without.
[ترجمه گوگل]تحریم ضرری به ما نمیزند، زیرا عادت کردهایم بدون آنها برویم [ترجمه ترگمان]تحریم به ما صدمه نخواهند زد، چون عادت داشتیم بدون آن برویم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The embargo would only hurt innocent civilians.
[ترجمه مریم سالک زمانی] غیرنظامیان بی گناه قربانی تحریم می شوند.
|
[ترجمه گوگل]تحریم فقط به غیرنظامیان بی گناه آسیب می رساند [ترجمه ترگمان]تحریم تنها به شهروندان بیگناه آسیب می رساند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
مانع (اسم)
stay, bar, hitch, let, shackle, fetter, dyke, dike, balk, hindrance, obstacle, barrier, impediment, hurdle, embargo, barricade, bamboo curtain, hedge, handicap, curtain, blockage, setback, drawback, snag, massif, crimp, lock, encumbrance, hindering, holdback, stumbling block
[حسابداری] توقیف کشتی در بندر [حقوق] تحریم اقتصادی، ممنوعیت، تصاحب اموال افراد توسط دولت برای مقاصد عمومی
انگلیسی به انگلیسی
• ban, restriction on commerce impose an embargo, officially restrict commerce an embargo is an order made by a government to stop trade with another country.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Official ban on trade or activity 🚫 🔍 مترادف: Ban ✅ مثال: The government imposed an embargo on trade with the neighboring country
Embargo is a ban on trade for all transactions without a license. Sanction is a prohibition on certain exports or activities without a license
این کلمه به صورت عامیانه تحریم معنی شده است. اما برای تحریم دو کلمه Sanction و Embargo بکار میرود که تفاوت آنها در شدت و هدف آنها است. Embargo در واقع حال شدیدتری از تحریم است. برای اطلاعات بیشتر مقاله زیر را مطالعه بفرمایید
تحریم تجاری
a suspension of trade, especially in a particular commodity; a prohibition
اقتصاد سیاسی 👈 تکنیکی است که بر یک منطقه جغرافیایی یا سیاسی دلالت دارد و تولید، خدمات، توزیع یا تجارت، مصرف کالاها و همچنین خدمات را در آن کشور یا منطقه دربر می گیرد. در واقع تحریم اقتصادی فعالیتی یا ... [مشاهده متن کامل]
عملی است که به وسیله یک یا چند بازیگر بین الملل مجری تحریم علیه یک یا چند کشور دیگر هدف تحریم به منظور مجازات این کشورها، بااهداف محروم ساختن آنها از انجام برخی مبادلات یا وادار ساختن آنها به پذیرش هنجارهایی معین و مهم اعمال می شود.
۱. ممنوعیت ۲. تحریم. تحریم اقتصادی ۳. توقیف ۴. توقیف کردن. ممنوع کردن. ممنوع اعلام کردن ۵. توقیف کردن مثال: The government imposed a temporary embargo on all imported beef. دولت یک ممنوعیت موقت بر روی همه گوشتهای گاو وارداتی وضع کرد.
محدودیت اعمال کردن بر
embargo ( روابط عمومی و تبلیغات بازرگانی ) واژه مصوب: منع موقت تعریف: دستور رسمی خبرگزاری ها یا روابط عمومی ها به رسانه ها مبنی بر عدم انتشار خبر یا اطلاعاتی خاص از تاریخی مشخص
US attempts to extend arms embargos against the iran تلاش های آمریکا برای تمدید تحریم های تسلیحاتی علیه ایران