• : تعریف: requiring or appearing to require little or no effort; easy. • مترادف: facile • متضاد: ambitious, arduous, demanding, difficult, laborious, onerous, painstaking, stilted, strenuous • مشابه: careless, downhill, easy, flowing, natural, painless, simple, soft, unconstrained, unforced
- He has an effortless swimming stroke.
[ترجمه گوگل] او یک سکته بدون زحمت در شنا دارد [ترجمه ترگمان] او یک حرکت بدون تقلا دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. In a single effortless motion, he scooped Frannie into his arms.
[ترجمه گوگل]با یک حرکت بی دردسر، فرنی را در آغوشش گرفت [ترجمه ترگمان]او با یک حرکت سریع فرانی را بغل کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Alexei rose to his feet with a single effortless movement.
[ترجمه گوگل]الکسی با یک حرکت بدون زحمت از جایش بلند شد [ترجمه ترگمان]آلکسی با حرکتی بی زحمت از جا برخاست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His movements were so graceful they seemed effortless.
[ترجمه گوگل]حرکات او به قدری زیبا بود که بی دردسر به نظر می رسید [ترجمه ترگمان]حرکاتش چنان زیبا بودند که به نظر راحت می رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The whole ethos of the hotel is effortless service.
[ترجمه گوگل]تمام اخلاق هتل خدمات بدون زحمت است [ترجمه ترگمان]تمام ویژگی های این هتل بدون تلاش است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She plays with seemingly effortless skill.
[ترجمه گوگل]او با مهارتی به ظاهر بی دردسر بازی می کند [ترجمه ترگمان]او با مهارت بی زحمت بازی می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Burton made the jump look effortless.
[ترجمه محمد امین] برتون به راحتی پرید.
|
[ترجمه مرتضی طوسی] برتون پرشی ظاهرا آسان را انجام داد.
|
[ترجمه گوگل]برتون پرش را بدون دردسر جلوه داد [ترجمه ترگمان]برتون پرش را بدون هیچ تلاشی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When you watch her dance it looks so effortless.
[ترجمه ریحانه خانم] وقتی به به رقصیدن او نگاه میکنید آسان به نظر میرسد.
|
[ترجمه گوگل]وقتی رقصش را تماشا میکنید، خیلی راحت به نظر میرسد [ترجمه ترگمان]وقتی رقص او را تماشا می کنید خیلی راحت به نظر می رسد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was an actor of effortless charm.
[ترجمه هستی] او بازیگری با جذابیتی خودجوش بود.
|
[ترجمه گوگل]او بازیگری بود که جذابیت بی دردسر داشت [ترجمه ترگمان]او یک هنرپیشه بدون کم ترین جذابیت بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He played the piece with effortless artistry.
[ترجمه گوگل]او این قطعه را با هنرمندی بدون زحمت نواخت [ترجمه ترگمان]او این قطعه را با هنرمندی بدون زحمت بازی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He made playing the guitar look effortless.
[ترجمه گوگل]او نواختن گیتار را بی دردسر جلوه داد [ترجمه ترگمان]او نواختن گیتار را بدون کم ترین تلاش انجام داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She liked him above all for his effortless charm.
[ترجمه گوگل]او بیش از همه او را به خاطر جذابیت بی دردسرش دوست داشت [ترجمه ترگمان]او را بیش از همه به خاطر افسون his دوست داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He is a skilful and effortless mechanic.
[ترجمه گوگل]او مکانیک ماهر و بی تلاشی است [ترجمه ترگمان]او یک مکانیک ماهر و راحت است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In the drawing used here the effortless decision has been chosen in preference to the one that required a little more effort.
[ترجمه گوگل]در نقاشی استفاده شده در اینجا، تصمیم بی دردسر در اولویت انتخاب شده است تا تصمیمی که کمی تلاش بیشتری را می طلبد [ترجمه ترگمان]در طراحی مورد استفاده در اینجا تصمیم بدون زحمت به اولویت مورد نیاز برای تلاش بیشتر انتخاب شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Michael Banks was giving a performance of effortless authority.
[ترجمه گوگل]مایکل بنکس عملکردی با قدرت بدون زحمت ارائه می کرد [ترجمه ترگمان](مایکل بنکس)عملکرد بدون تلاش خود را اعلام می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• without effort, with ease you describe an action as effortless when it is achieved very easily.
پیشنهاد کاربران
تحسین برانگیز
Very easy
آسوده گرایی
I just wanna find a effortless job, that's it. من فقط میخوام یه شغل بی دردسر پیدا کنم، همش همین.
بی دردسر، بی زحمت، راحت و آسون If his tousled, textured mop looks effortless, that’s because once you’ve got the required length, it mostly is
سهل و ممتنع
خودکار
بدون دردسر و خیلی راحت و آسان به دلیل داشتن مهارت بسیار بالا