صفت ( adjective )
مشتقات: efficiently (adv.)
مشتقات: efficiently (adv.)
• (1) تعریف: operating or performing in an effective and competent manner, with little waste of effort or resources.
• مترادف: businesslike, on the ball, operative, timesaving
• متضاد: feckless, inefficient
• مشابه: adept, adroit, economical, good, neat, proficient, skillful, taut, thrifty
• مترادف: businesslike, on the ball, operative, timesaving
• متضاد: feckless, inefficient
• مشابه: adept, adroit, economical, good, neat, proficient, skillful, taut, thrifty
- The restaurant established an efficient way to train new employees.
[ترجمه گوگل] این رستوران روشی کارآمد برای آموزش کارکنان جدید ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان] این رستوران راهی موثر برای آموزش کارکنان جدید ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این رستوران راهی موثر برای آموزش کارکنان جدید ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Google made searching the Internet much more efficient.
[ترجمه L] گوگل اینترنت را موثر تر کرد|
[ترجمه احسان] گوگل جستحو در اینترنت را بسیار کارامدتر کرد|
[ترجمه گوگل] گوگل جستجو در اینترنت را بسیار کارآمدتر کرد[ترجمه ترگمان] گوگل اینترنت را بسیار کارآمدتر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Because he was an efficient worker, he had time left over to develop some of his own ideas.
[ترجمه نسرین رنجبر] از آنجاییکه او کارگر کارآمد و چالاکی بود، فرصت پیدا میکرد تا برخی از ایده های خود را عملی کند.|
[ترجمه Ali Karimi] او زمان باقی مانده ای برای توسعه دادن برخی از ایده های خودش داشت چون اون یک کارگر کارآمد و بهره ور بود|
[ترجمه گوگل] از آنجایی که او یک کارگر کارآمد بود، برای توسعه برخی از ایده های خود زمان باقی مانده بود[ترجمه ترگمان] از آنجا که او یک کارگر کارآمد بود، زمان زیادی برای توسعه ایده های خود باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: bringing about an effect.
• مترادف: effective, effectual, efficacious, valid
• متضاد: inefficient
• مشابه: active, causative, operating, potent, productive, useful
• مترادف: effective, effectual, efficacious, valid
• متضاد: inefficient
• مشابه: active, causative, operating, potent, productive, useful
- Studies have not found the medication to be efficient.
[ترجمه گوگل] مطالعات نشان نداده اند که این دارو کارآمد باشد
[ترجمه ترگمان] مطالعات نشان نداده است که دارو کارآیی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مطالعات نشان نداده است که دارو کارآیی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید