ectropion

جمله های نمونه

1. It is important to treat ectropion in it's early stages to avoid further complications.
[ترجمه گوگل]درمان اکتروپیون در مراحل اولیه برای جلوگیری از عوارض بیشتر مهم است
[ترجمه ترگمان]مهم است که با ectropion در مراحل اولیه رفتار کنید تا از پیچیدگی های بعدی اجتناب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Objective To prevent or decrease eyelid retraction and ectropion following lower eyelid blepharoplasty.
[ترجمه گوگل]هدف: پیشگیری یا کاهش انقباض پلک و اکتروپیون به دنبال بلفاروپلاستی پلک پایین
[ترجمه ترگمان]هدف برای پیش گیری یا کاهش پلک چشم و پلک زدن زیر پلک پایینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cervix often bleeds from an ectropion of friable tissue. Hemostasis can be accomplished by applying pressure for several minutes with a large swab or by cautery with a silver nitrate stick.
[ترجمه گوگل]دهانه رحم اغلب از اکتروپیون بافت شکننده خونریزی می کند هموستاز را می توان با اعمال فشار برای چند دقیقه با یک سواب بزرگ یا با کوتر کردن با یک چوب نیترات نقره انجام داد
[ترجمه ترگمان]درون رحم اغلب خون از ectropion بافت friable خون می رود hemostasis را می توان با اعمال فشار برای چند دقیقه با یک دست swab بزرگ یا با یک چوب نقره نیترات به انجام رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective:We repair the cicatricial ectropion of eyelid through operations in order to restore their functions, make the apperance better and reduce complications.
[ترجمه گوگل]هدف: اکتروپیون سیکاتریسیال پلک را از طریق عمل ترمیم می کنیم تا عملکرد آنها را بازیابی کنیم، ظاهر بهتری داشته باشیم و عوارض را کاهش دهیم
[ترجمه ترگمان]هدف: ما the ectropion of را از طریق عملیات تعمیر می کنیم تا عملکرد آن ها را احیا کنیم، apperance را بهتر کرده و عوارض را کاهش دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Abnormal position of the eyelids or eyelashes ( ectropion, entropion, trichiasis ) is a major fault.
[ترجمه گوگل]موقعیت غیر طبیعی پلک ها یا مژه ها (اکتروپیون، انتروپیون، تریکیازیس) یک عیب اصلی است
[ترجمه ترگمان]موقعیت غیر نرمال پلک ها یا مژه ها (ectropion، entropion، trichiasis)یک عیب بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ectropion is more common in older people, but the condition can be caused by external factors in people of any age.
[ترجمه گوگل]اکتروپیون در افراد مسن شایع تر است، اما این عارضه می تواند در اثر عوامل خارجی در افراد در هر سنی ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]Ectropion در افراد مسن شایع تر است، اما این وضعیت می تواند ناشی از عوامل خارجی در افراد هر سنی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This type of ectropion often affects the upper lid.
[ترجمه گوگل]این نوع اکتروپیون اغلب بر روی پلک بالایی اثر می گذارد
[ترجمه ترگمان]این نوع ectropion اغلب بر روی در بالایی تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is called cicatricial ectropion and may follow wounds or burns.
[ترجمه گوگل]این اکتروپیون سیکاتریسیال نامیده می شود و ممکن است به دنبال زخم یا سوختگی باشد
[ترجمه ترگمان]این cicatricial ectropion نامیده می شود و ممکن است از زخم ها و سوختگی های ناشی از سوختگی پیروی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To prevent lower eyelid pouches and ectropion following lower eyelid blepharoplasty.
[ترجمه گوگل]هدف: جلوگیری از ایجاد کیسه پلک پایین و اکتروپیون به دنبال بلفاروپلاستی پلک پایین
[ترجمه ترگمان]هدف برای جلوگیری از پلک پایینی پلک زدن و پلک زدن زیر پلک پایینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Entropion and ectropion is certainly seen in the breed.
[ترجمه گوگل]انتروپیون و اکتروپیون قطعا در این نژاد دیده می شود
[ترجمه ترگمان]Entropion و ectropion قطعا در این نژاد دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Excessive tearing or evidence of entropion or ectropion is to be penalized.
[ترجمه گوگل]پارگی بیش از حد یا شواهد انتروپیون یا اکتروپیون باید جریمه شود
[ترجمه ترگمان]tearing بیش از حد و یا شواهدی از entropion یا ectropion باید جریمه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To study the innervation of the musculus temporalis and improve the successful rate of the operation for paralytic eyelid ectropion.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه عصب دهی عضله تمپورالیس و بهبود میزان موفقیت آمیز عمل برای اکتروپیون فلج پلک
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه the the musculus و بهبود نرخ موفقیت عملیات چشم paralytic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To investigate the method of surgery to prevent dysraphism after the upper eyelid anaplasty and rectify the lower eyelid retraction and ectropion palpebrarum in older patients.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی روش جراحی برای پیشگیری از دیس رافیسم پس از آناپلاستی پلک فوقانی و اصلاح پسرفت پلک تحتانی و اکتروپیون پالپبروم در بیماران مسن
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی روش عمل جراحی جهت جلوگیری از dysraphism بعد از پلک زدن پلک بالای پلک پایینی و اصلاح پلک پایینی پلک زدن در بیماران مسن تر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To investigate the ideal combination method for correction of lower eyelid ectropion lower eyelid blepharoplasty.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی روش ترکیبی ایده آل برای اصلاح اکتروپیون پلک تحتانی بلفاروپلاستی پلک پایین
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی روش ترکیب ایده آل برای تصحیح پلک پایینی پلک پایینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inversion of an eyelid, turning of an eyelid outward

پیشنهاد کاربران

اکتروپیون که برون چرخش یا شتره هم نامیده می شود ( برگشتگی لبه پلک و مژه ها به سمت بیرون چشم )

بپرس