• : تعریف: each the other (used to show reciprocity).
- They suspected each other of the crime.
[ترجمه محمد حیدری] اون ها به جرم های هم مشکوک شدن.
|
[ترجمه گوگل] آنها به یکدیگر مشکوک به جنایت بودند [ترجمه ترگمان] آن ها به یکدیگر مظنون بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Health and cheerfulness mutually beget each other.
[ترجمه گوگل]سلامتی و نشاط متقابل یکدیگر را به وجود می آورند [ترجمه ترگمان]سلامتی و نشاط هر دو به هم می رسند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Sadness and gladness succeed each other.
[ترجمه محمود] غم و اندوه در پی هم میآیند.
|
[ترجمه گوگل]غم و شادی جانشین یکدیگر می شوند [ترجمه ترگمان]غم و اندوه به جای یکدیگر به موفقیت می رسند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Riches and virtue do not often keep each other company.
[ترجمه گوگل]ثروت و فضیلت اغلب با یکدیگر همراه نمی شوند [ترجمه ترگمان]ریچز و تقوا اغلب هر شرکت دیگری را نگهداری نمی کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The two teams traded off with each other several years for first place in the football league.
[ترجمه گوگل]دو تیم چندین سال برای کسب مقام اول لیگ فوتبال با یکدیگر معامله کردند [ترجمه ترگمان]این دو تیم چندین سال برای اولین بار در لیگ فوتبال بازی کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The brothers resemble each other in taste.
[ترجمه .] برادر ها در علایق به یکدیگر شباهت دارند.
|
[ترجمه یححبتبتیخیتبتبت] برادر ها به یکدیگر شبیه اند
|
[ترجمه گوگل]برادران از نظر سلیقه به یکدیگر شباهت دارند [ترجمه ترگمان]برادرها به هم شباهت دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Their views are at opposite extremes from each other.
[ترجمه گوگل]دیدگاه های آنها در افراط مخالف با یکدیگر است [ترجمه ترگمان]دیدگاه های آن ها مخالف افراط در مقابل یکدیگر هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We call each other by our first names here.
[ترجمه b] ما در اینجا یکدیگر را با نام های کوچک صدا می کنیم.
|
[ترجمه Omid Pishkar] ما با نام کوچکمان هم دیگر ( یک دیگر ) را صدا میزنیم
|
[ترجمه گوگل]اینجا همدیگر را به اسم کوچک صدا می زنیم [ترجمه ترگمان] ما همدیگه رو با اسم کوچیک خودمون انتخاب کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dolphins use sound to communicate with each other.
[ترجمه گوگل]دلفین ها از صدا برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می کنند [ترجمه ترگمان]دلفین ها از صوت برای ارتباط با یکدیگر استفاده می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We disputed with each other on various issues.
[ترجمه گوگل]سر مسائل مختلف با هم دعوا کردیم [ترجمه ترگمان]ما در مورد مسائل مختلف با هم اختلاف داشتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They clung to each other/clung together as they said goodbye.
[ترجمه گوگل]در حال خداحافظی به هم چسبیدند/به هم چسبیدند [ترجمه ترگمان]آن ها به هم چسبیدند و در حین خداحافظی با هم چسبیدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The dogs started to snarl at each other so I had to separate them.
[ترجمه گوگل]سگ ها شروع به غر زدن روی یکدیگر کردند، بنابراین من مجبور شدم آنها را از هم جدا کنم [ترجمه ترگمان]سگ ها شروع به غرش به هم کردند تا من مجبور شدم آن ها را از هم جدا کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The two families do not contact with each other any more.
[ترجمه گوگل]این دو خانواده دیگر با یکدیگر ارتباط برقرار نمی کنند [ترجمه ترگمان]این دو خانواده دیگر با هم ارتباط برقرار نمی کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. We will never in contact with each other.
[ترجمه گوگل]ما هرگز با هم در تماس نخواهیم بود [ترجمه ترگمان]ما هیچ وقت با هم ارتباط برقرار نمی کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We watched two apes grooming each other.
[ترجمه گوگل]ما دو میمون را در حال نظافت یکدیگر تماشا کردیم [ترجمه ترگمان]ما دوتا میمون را نگاه کردیم که یکدیگر را تمیز می کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. They began to tussle with each other for the handgun.
[ترجمه گوگل]آنها برای تفنگ دستی شروع کردند به درگیری با یکدیگر [ترجمه ترگمان]شروع به دعوا کردن با هم کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
همدیگر (ضمير)
each other
یکدیگر (قید)
one another, each other
بایکدیگر (قید)
together, each other
به یکدیگر (قید)
each other
تخصصی
[ریاضیات] با یکدیگر
انگلیسی به انگلیسی
• one another, each to the other
پیشنهاد کاربران
باهم، بایکدیگر
each به معنی هر اما در اینجا با other به معنی با هم یا با یکدیگر
با هم: )
each other:Tow of the boys are fighting over an umbrella معنی:دو تا پسر سر یه چتر دعواشونه
بیشتر معنی � همدیگر � و � یکدیگر � میده.
یکدیگر they absolutely hate each other آن ها مطمئناٌ از یکدیگر متنفر هستند🏍