exit poll


برخه پرسی (پرسش از برخی کسانی که از محل اخذ رای بیرون می آیند در مورد رای آنها برله یا علیه نامزد یا لایحه ی بخصوصی)، نظرپرسی از رای داده ها

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an estimate of public opinion on certain candidates or issues that is made by questioning a representative sample of voters as they leave their voting places.

جمله های نمونه

1. Exit polls suggest a big Labour majority, but the true picture will only be known after the count.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی ها حاکی از اکثریت بزرگ حزب کارگر است، اما تصویر واقعی تنها پس از شمارش مشخص خواهد شد
[ترجمه ترگمان]رای گیری خروج اکثریت حزب کارگر را پیشنهاد می دهد، اما تصویر واقعی تنها بعد از شمارش شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Even before the first exit polls came in he was buying new tackle in readiness.
[ترجمه گوگل]حتی قبل از اینکه اولین نظرسنجی‌های خروج از کشور شروع شود، او در حال خرید تجهیزات جدید در آمادگی بود
[ترجمه ترگمان]حتی پیش از ورود اولین نظرسنجی ها، او در حال خرید وسایل جدید برای آمادگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In Iowa, exit polls reflected similar voter antipathy.
[ترجمه گوگل]در آیووا، نظرسنجی‌های خروجی منعکس کننده مخالفت رای دهندگان مشابه بود
[ترجمه ترگمان]در لوا، رای گیری خارج از رای گیری انزجار رای دهندگان مشابهی را منعکس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The exit polls suggest that people thought about this proposition, and began to accept it.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های خروجی نشان می دهد که مردم به این پیشنهاد فکر کرده و شروع به پذیرش آن کردند
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی ها نشان می دهند که مردم درباره این پیشنهاد فکر می کنند و شروع به قبول آن کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Early exit polls suggested that he had a 10-point lead over Mr Rudolph Giuliani, a Republican.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی‌های اولیه حاکی از برتری 10 درصدی او نسبت به رودولف جولیانی، جمهوری‌خواه بود
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی های اولیه خروج پیشنهاد کردند که او یک رهبری ۱۰ امتیازی به آقای رودولف جولیانی، یک جمهوری خواه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Exit polling indicated the final results would reflect this spread.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی خروج نشان داد که نتایج نهایی منعکس کننده این گسترش است
[ترجمه ترگمان]خروج رای گیری نشان داد که نتایج نهایی منعکس کننده این گسترش خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was already showing strength in the exit polls, and may now be boosted by a sympathy vote.
[ترجمه گوگل]قبلاً در نظرسنجی‌های خروج از کشور قدرت نشان می‌داد و اکنون ممکن است با رای همدردی تقویت شود
[ترجمه ترگمان]این کشور در حال حاضر نشان دهنده قدرت در رای گیری خارج از کشور است و اکنون می تواند با رای همدردی افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My guy at Channel 3 saw their exit polls.
[ترجمه گوگل]پسر من در کانال 3 نظرسنجی های خروجی آنها را دید
[ترجمه ترگمان]مرد من در کانال ۳ آرای خروجی آن ها را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A clue is contained in the exit polls.
[ترجمه گوگل]یک سرنخ در نظرسنجی های خروجی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک سرنخ در پای صندوق های رای وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although the exit polls predicted a very close race, they could not measure early or absentee ballots.
[ترجمه گوگل]اگرچه نتایج نظرسنجی‌ها رقابت بسیار نزدیکی را پیش‌بینی می‌کردند، اما نمی‌توانستند رای‌های زودهنگام یا غایب را بسنجند
[ترجمه ترگمان]اگرچه نظرسنجی های خروج از یک مسابقه بسیار نزدیک پیش بینی شده بود، اما نتوانستند رای زودهنگام یا absentee را اندازه گیری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. National exit polls showed 54 percent of women voted for Clinton and 38 percent chose Dole.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی‌های ملی نشان داد که 54 درصد از زنان به کلینتون و 38 درصد دول را انتخاب کردند
[ترجمه ترگمان]آرای انتخابات ملی نشان داد که ۵۴ درصد از زنان به کلینتون رای داده اند و ۳۸ درصد دول را انتخاب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Exit polls showed that 81 percent of those who voted for the president had a favorable opinion of his wife.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی‌های خروجی نشان می‌دهد که 81 درصد از کسانی که به رئیس‌جمهور رای داده‌اند، نظر مساعدی نسبت به همسر او داشته‌اند
[ترجمه ترگمان]نظرسنجی ها نشان داد که ۸۱ درصد کسانی که به رئیس جمهور رای دادند نظر مساعدی نسبت به همسرش داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With the exit polls Tuesday showing an unprecedented gender difference of 17 points, Clinton stretched the gap into a gulf.
[ترجمه گوگل]در حالی که نظرسنجی‌های خروج سه‌شنبه تفاوت جنسیتی بی‌سابقه 17 امتیازی را نشان می‌دهد، کلینتون شکاف را به شکاف کشاند
[ترجمه ترگمان]کلینتون با رای گیری در روز سه شنبه اختلاف فاحش سنی ۱۷ امتیاز را نشان داد و شکاف را به یک ورطه کشاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Law forbids the publication of exit polls before voting ends in every province.
[ترجمه گوگل]قانون انتشار نظرسنجی خروج از کشور را قبل از پایان رای گیری در هر استان ممنوع می کند
[ترجمه ترگمان]قانون انتشار آرای خروجی قبل از پایان رای گیری در هر استان را ممنوع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• informal survey of voters as they leave the polling place (used as an early indicator of the outcome of the election)
in an election, an exit poll is a survey which is carried out as people leave the polling stations, in which they are asked who they voted for.

پیشنهاد کاربران

1 - نظر سنجی بعد از عمل رای گیری برای پیش بینی نتیجه انتخابات
exit poll ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: رأی پرسی
تعریف: پرسش از رأی دهندگان در هنگام خروج از شعبۀ رأی گیری برای پیش بینی نتیجۀ انتخابات

بپرس