emphasise

جمله های نمونه

1. The correspondent, however, was sage enough to emphasise that the relationship was far from causal.
[ترجمه گوگل]با این حال، خبرنگار به اندازه کافی عاقل بود که تاکید کرد این رابطه از علت و معلولی فاصله زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]اما خبرنگار به اندازه کافی عاقل بود که تاکید کند که رابطه از علی بعید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Silhouetted sticks of rotted snow barriers emphasise godforsaken desert stretching for endless miles.
[ترجمه گوگل]چوب‌های شبح‌شده از موانع برفی پوسیده بر صحرای رها شده از خدا که مایل‌ها بی‌پایان کشیده شده است، تأکید می‌کند
[ترجمه ترگمان]حصارهای پوشیده از برف و حصارهای پوشیده از برف rotted که تا مایل ها ادامه دارد بیشتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These climbs emphasise Swanage's outstanding qualities as one of the most valuable areas of sea-cliff climbing in Britain.
[ترجمه گوگل]این صعودها بر ویژگی های برجسته سوانج به عنوان یکی از با ارزش ترین مناطق صخره نوردی در بریتانیا تأکید می کند
[ترجمه ترگمان]این صعود بر ویژگی های برجسته Swanage به عنوان یکی از ارزشمندترین مناطق صخره نوردی در بریتانیا تاکید دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Finally, we emphasise that close cooperation between microbiologists and clinicians is important.
[ترجمه گوگل]در نهایت، ما تأکید می کنیم که همکاری نزدیک بین میکروبیولوژیست ها و پزشکان مهم است
[ترجمه ترگمان]در نهایت، تاکید می کنیم که هم کاری نزدیک بین microbiologists و پزشکان مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is hardly necessary to emphasise the necessity of probity for all members of the Bar.
[ترجمه گوگل]به سختی نیازی به تاکید بر لزوم رعایت احترام برای همه اعضای کانون نیست
[ترجمه ترگمان]لازم نیست که بر ضرورت of برای همه اعضای کانون تاکید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Working Group Summary Emphasise road pricing.
[ترجمه گوگل]خلاصه گروه کاری بر قیمت گذاری جاده تاکید کنید
[ترجمه ترگمان]خلاصه گروه کاری قیمت گذاری جاده Emphasise
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They can also emphasise features which belong exclusively to that one country.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین می توانند بر ویژگی هایی تأکید کنند که منحصراً به آن کشور تعلق دارد
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین می توانند بر روی ویژگی هایی که منحصرا متعلق به یک کشور هستند، تاکید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It seems appropriate to emphasise four main points when summarising the above discussion:
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد در جمع بندی بحث فوق بر چهار نکته اصلی تأکید شود:
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که تاکید بر چهار نکته اصلی در زمان خلاصه کردن بحث بالا:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Any campaign to attract students to history should emphasise how its study can open many doors while closing few.
[ترجمه گوگل]هر کمپینی برای جذب دانشجویان به تاریخ باید تأکید کند که چگونه مطالعه آن می تواند درهای زیادی را باز کند و در عین حال تعداد کمی را ببندد
[ترجمه ترگمان]هر کمپینی برای جذب دانش آموزان به تاریخ باید تاکید کند که مطالعه آن می تواند دره ای بسیاری را باز کند و تعداد کمی از آن ها را ببندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These figures emphasise the importance of protecting these coastal habitats.
[ترجمه گوگل]این ارقام بر اهمیت حفاظت از این زیستگاه های ساحلی تاکید دارد
[ترجمه ترگمان]این ارقام بر اهمیت حفاظت از این زیستگاه های ساحلی تاکید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To emphasise his authority the unforgiving Rangers boss exposed Roberts to a humiliating period as a reserve team substitute.
[ترجمه گوگل]برای تاکید بر اقتدار خود، رئیس رنجرز نابخشوده رابرتز را در معرض یک دوره تحقیرآمیز به عنوان جایگزین تیم ذخیره قرار داد
[ترجمه ترگمان]برای تاکید بر قدرت خود، رئیس بی رحم رنجرز، رابرتس را به عنوان جانشین تیم رزرو، در یک دوره تحقیر آمیز قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In explicating this model[Sentence dictionary], managers tend to emphasise the goodness of relationships such as one would find in a happy family.
[ترجمه گوگل]در توضیح این مدل [فرهنگ لغت جملات]، مدیران تمایل دارند بر حسن روابطی که در یک خانواده شاد یافت می شود تأکید کنند
[ترجمه ترگمان]در explicating این مدل [ فرهنگ لغت نامه ]، مدیران تمایل دارند روی خوبی روابطی که در خانواده خوشبخت وجود دارد، تاکید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is right to emphasise the general safety level of the railways, which compares favourably with all other modes of transport.
[ترجمه گوگل]او حق دارد بر سطح ایمنی عمومی راه‌آهن تأکید کند که در مقایسه با سایر روش‌های حمل‌ونقل مطلوب است
[ترجمه ترگمان]او حق دارد بر سطح ایمنی عمومی خطوط آهن تاکید کند که در مقایسه با سایر حالت های حمل و نقل آن را با دقت مقایسه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We explain this variation to emphasise the purpose of the stand-offs.
[ترجمه گوگل]ما این تغییر را توضیح می دهیم تا بر هدف این تقابل تأکید کنیم
[ترجمه ترگمان]ما این تغییر را برای تاکید بر هدف of توضیح می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In designing the programme, we have tried to emphasise the vocational aspects of the core skills modules wherever possible.
[ترجمه گوگل]در طراحی برنامه، ما سعی کرده ایم تا جایی که ممکن است بر جنبه های حرفه ای ماژول های مهارت های اصلی تاکید کنیم
[ترجمه ترگمان]در طراحی این برنامه، ما تلاش کرده ایم تا بر جنبه های فنی و حرفه ای حوزه های مهارت های اصلی در هر جایی که ممکن است تاکید کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stress, accentuate the importance of, underscore; make more obviously defined (e.g.: "the skirt she is wearing emphasises her waist), emphasize

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : emphasize
✅️ اسم ( noun ) : emphasis
✅️ صفت ( adjective ) : emphatic
✅️ قید ( adverb ) : emphatically
emphasize ( Amr )
emphasise ( Bre )
اهمیت دادن
تاکید کردن

تاکید☺

بپرس