dweeb

جمله های نمونه

1. What a dweeb! Why doesn't she dump him?
[ترجمه احمد امیرعضدی] عجب احمقیه! چرا ولش نمی کنه؟
|
[ترجمه گوگل]چه غمگینی! چرا او را رها نمی کند؟
[ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! ! چرا او را ول نمی کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She says a dweeb is a nerd.
[ترجمه منصور] اون میگه که بچه درسخون همون خرخونه
|
[ترجمه گوگل]او می گوید که یک dweeb یک حشره است
[ترجمه ترگمان]او می گوید که dweeb یک نرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Never talk to me like that again, you dweeb.
[ترجمه احمد امیرعضدی] ای نادون، دیگه هیچوقت با من این جوری حرف نزن.
|
[ترجمه گوگل]دیگه هیچوقت اینطوری با من حرف نزن
[ترجمه ترگمان]دیگه با من اینطوری حرف نزن، جیمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The engineer at my office is a real dweeb.
[ترجمه گوگل]مهندس در دفتر من یک دوایف واقعی است
[ترجمه ترگمان]مهندس دفتر من یه جیمی واقعیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A dweeb is a person who is seen as being foolish and socially lacking. Note that people who are called dweebs are often very good at their studies in school.
[ترجمه احمد امیرعضدی] بَبو به بچه خرخونی گفته می شه که با وجود نمرات خیلی خوبی که در مدرسه می گیره اما رفتارش خیلی احمقانه است و روابط اجتماعی بلد نیست.
|
[ترجمه گوگل]dweeb شخصی است که به عنوان فردی احمق و از نظر اجتماعی ضعیف دیده می شود توجه داشته باشید که افرادی که dweeb نامیده می شوند اغلب در تحصیلات خود در مدرسه بسیار خوب هستند
[ترجمه ترگمان]A فردی است که به عنوان یک فرد احمق و فاقد جامعه دیده می شود توجه داشته باشید که افرادی که dweebs نامیده می شوند در مطالعات خود در مدرسه بسیار خوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gordon: Is he playing a dweeb or a druggie?
[ترجمه گوگل]گوردون: آیا او بازی می کند یا یک داروساز؟
[ترجمه ترگمان]اون داره یه نابغه یا معتاد بازی می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] نامرتب اصطلاحی عامیانه به معنای فرد منفور و نامرتب .

انگلیسی به انگلیسی

• stupid person, imbecile, dumb person (slang)

پیشنهاد کاربران

a boring, studious, or socially inept person.
پخمه! بی عرضه!
Dweeb is a slang term used to describe someone who is considered socially awkward, uncool, or overly studious. It suggests a lack of social skills or popularity.
اصطلاح عامیانه
شخصی که از نظر اجتماعی بی دست و پا، ضدحال یا بیش از حد اهل مطالعه است ( خر خوان ) .
...
[مشاهده متن کامل]

این نشان دهنده فقدان مهارت های اجتماعی یا محبوبیت است.
مثال؛
He’s such a dweeb, always buried in his books.
In a teasing tone, someone might say, “Look at that dweeb over there, he can’t even talk to a girl. ”
A person might use the term to describe someone who is obsessed with a particular subject or hobby, such as, “He’s a total dweeb when it comes to comic books. ”

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/dweeb
کودن، احمق ،
مترادف: Moron
ب طور ناگهای فراموش کردن =blank out
Nerd, geek, dork
کودن
فردی که از لحاظ جسمی و اجتماعی ناخوشایند است و اعتماد به نفس کمی دارد
مترادف هاش
nerd. informal. disapproving

بپرس