dupe

/ˈduːp//djuːp/

معنی: ساده لوح، ساده دل، ادم گول خور، گول زدن
معانی دیگر: آدم ابله، گول، گولو، گول خورده، فریب خورده، فریب دادن، (مخفف:) بازگشت به : duplicate

جمله های نمونه

1. he is a dupe of fortune
سرنوشت او را فریب داده است.

2. We know some sex offenders dupe the psychologists who assess them.
[ترجمه گوگل]ما می دانیم که برخی از مجرمان جنسی روانشناسانی را که آنها را ارزیابی می کنند فریب می دهند
[ترجمه ترگمان]ما می دانیم که برخی از مجرمان سکس the که آن ها را ارزیابی می کنند را فریب می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I won't be his dupe any longer.
[ترجمه مرضیه] من دیگر فریب او را نخواهم خورد
|
[ترجمه گوگل]من دیگر فریب او نخواهم بود
[ترجمه ترگمان]من دیگر فریب نمی خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He becomes an innocent dupe in a political scandal.
[ترجمه گوگل]او در یک رسوایی سیاسی به یک فریبکار بی گناه تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]او به یک قربانی بیگناه در یک رسوایی سیاسی تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You poor dupe, she told herself.
[ترجمه گوگل]او به خودش گفت، ای بیچاره احمق
[ترجمه ترگمان]به خودش گفت: آدم ساده لوح بدبخت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The perpetrators of the hoax managed to dupe respectable journalists into printing their story.
[ترجمه گوگل]عاملان این فریب توانستند خبرنگاران محترم را فریب دهند تا داستان خود را چاپ کنند
[ترجمه ترگمان]عاملان این شوخی توانستند روزنامه نگاران محترم را فریب دهند تا داستان خود را چاپ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is the need to outwit and dupe and help and teach one another that drove us to be ever more intelligent.
[ترجمه گوگل]این نیاز به گول زدن و فریب دادن و کمک به یکدیگر و آموزش دادن به یکدیگر است که ما را به سمت باهوش تر شدن سوق داد
[ترجمه ترگمان]این نیاز به خنثی کردن و فریب دادن و کمک کردن و آموزش دادن به یکدیگر است که ما را به سوی ever سوق می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ensnaring an unsuspecting dupe with fast talk.
[ترجمه گوگل]به دام انداختن یک فریبنده بی خبر با صحبت های سریع
[ترجمه ترگمان]گول زدن یه آدم ساده لوح رو با حرف زدن سریع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mind is always the dupe of the heart.
[ترجمه گوگل]ذهن همیشه فریب قلب است
[ترجمه ترگمان]ذهن همیشه فریب قلب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Be the dupe of the infinite!
[ترجمه گوگل]فریب بی نهایت باشید!
[ترجمه ترگمان]ساده لوح و ساده لوح باشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Though much publicized to dupe the people, this pledge came to nothing.
[ترجمه گوگل]اگرچه این تعهد برای فریب مردم بسیار تبلیغ شد، اما بی نتیجه ماند
[ترجمه ترگمان]اگر چه در معرض فریب مردم قرار گرفته است، این تعهد به هیچ چیز نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A rhetorical device used to dupe buyers into purchasing securities backed by shacks dressed as houses, and to secure the highest possible spot in telephone directories.
[ترجمه گوگل]ابزاری لفاظی که برای فریب دادن خریداران به خرید اوراق بهادار با پشتوانه کلبه هایی که لباس خانه دارند و برای حفظ بالاترین نقطه ممکن در دایرکتوری های تلفن استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]ابزار بدیعی که برای فریب خریداران به خرید اوراق بهادار مورد استفاده قرار می گیرد، توسط shacks که به عنوان خانه عمل می کنند مورد حمایت قرار می گیرد و بهترین نقطه ممکن در دایرکتوری های تلفن را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Black - and - white dupe negative film.
[ترجمه reza-amiri] نسخه سیاه وسفید فیلم
|
[ترجمه گوگل]فیلم منفی سیاه و سفید فریبنده
[ترجمه ترگمان]فیلم منفی فریب سیاه و سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The young politician's inexperience is making him the dupe of some unscrupulous schemers.
[ترجمه گوگل]بی تجربگی این سیاستمدار جوان او را فریب برخی مکرهای بی وجدان می کند
[ترجمه ترگمان]بی تجربگی جوان سیاست مدار او را فریب دادن برخی از اصول اخلاقی بی شرمانه در می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ساده لوح (اسم)
soft, dupe, gull, cully, boob, simpleton, gaby, geck, noddy, sawney

ساده دل (اسم)
dupe, gull, simpleton, noddy

ادم گول خور (اسم)
dupe, cully, martin

گول زدن (فعل)
renege, con, fool, cheat, gyp, hustle, dodge, rig, bamboozle, outwit, deceive, defraud, dupe, cajole, hoax, gouge, befool, beguile, entrap, gull, gum, hocus, rogue, gaff, swindle, thimblerig, chouse, jockey, finagle, fob, wheedle

تخصصی

[سینما] نسخه دوم

انگلیسی به انگلیسی

• fool, sucker, person who is easily deceived
fool someone, sucker someone
if someone dupes you, they trick you.
a dupe is someone who has been tricked.

پیشنهاد کاربران

۱. گول زدن. کلاه سر ( کسی ) گذاشتن. خر کردن. اغفال کردن ۲. ( آدم ) گول خورده. فریب خورده. ساده لوح
مثال:
the newspaper was duped into publishing an untrue story
روزنامه در انتشار یک داستان دروغ و خلاف واقع سر{مردم را} کلاه گذاشته بود.
✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To fool or deceive someone 🤡
🔍 مترادف: Fool, deceive
✅ مثال: He felt foolish after allowing himself to be duped by the scam
This term refers to a copy or replica of something. It is often used to describe an imitation or counterfeit.
کپی یا نسخه بدل/جعلی چیزی. اغلب برای توصیف یک تقلید یا چیز تقلبی استفاده می شود.
**************************************************************************************************
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
“That designer handbag is just a dupe of the original. ”
In the world of makeup, someone might say, “This drugstore foundation is a dupe for a high - end brand. ”
A person might comment on a fake watch, “It’s a dupe, not the real thing. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-copy/
By the time people realize they've been duped, she is already on her way home with the money.
آدم ک*خل
مشابه، جایگزین ( به ویژه درمورد محصولات دارویی، بهداشتی و آرایشی )
to deceive someone, usually by making that person do something that they did not intend to do/ to cheat someone by telling lies or by deceiving the person
فریب دادن کسی، گول زدن، کلاه گذاشتن سر کسی با گفتن دروغ و . . .
...
[مشاهده متن کامل]

The girls were duped by drug smugglers into carrying heroin for them
They duped me into giving them money by saying it would go to charity

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/dupe
ساده لوح
فریفتن
( در رابطه با کالا و محصولات ) کپی، فیک، تقلبی
dupe ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: نسخۀ دوم
تعریف: نسخۀ منفی یا مثبت فیلم یا نوار که از روی نسخۀ اصلی تکثیر شده باشد
گاگول

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس