1. duck eggs do not preserve for too long
تخم مرغابی را نمی شود زیاد نگهداشت.
2. please don't duck me, i have an earache
خواهش می کنم مرا غوطه ندهید گوش درد دارم.
3. the shot duck got lost, but the hunting dog retrieved it (for the hunter)
مرغابی تیرخورده گم شد ولی سگ شکاری آن را (برای شکارچی) بازآورد.
4. to wing a duck
به بال اردک تیر زدن
5. take to something like duck to water
خیلی خوب آموختن،مثل آب انجام دادن
6. that plan is a dead duck
شکست آن نقشه حتمی است.
7. No parent can duck out of his duty to his children.
[ترجمه منا جهانبخشی] هیچ پدر و مادری نمی تواند از زیر بار مسئولیتی که در قبال فرزندانش دارد، سر باز بزند.|
[ترجمه .....] هیچ پدر و مادری نمی توانند وظیفه خودشان را به به فرزندانشان بدهند|
[ترجمه شان] هیچ پدر و مادری نمی تواند از وظیفه ای که در قبال فرزندانشان دارند، شانه خالی کند ( سر، باز زند )|
[ترجمه گوگل]هیچ پدر و مادری نمی تواند از وظایف خود در قبال فرزندان خود کوتاه بیاید[ترجمه ترگمان]هیچ پدری نمیتونه وظیفه اش رو به بچه هاش تموم کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. You have to duck down here.
[ترجمه گوگل]باید اینجا رد بشی
[ترجمه ترگمان] تو باید اینجا استراحت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تو باید اینجا استراحت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She took to dancing like a duck to water.
[ترجمه شان] او همانند یک اردک بر روی آب، می رقصید.|
[ترجمه گوگل]او مانند اردک به آب رقصید[ترجمه ترگمان]او مثل یک اردک در حال رقصیدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She chose a bench beside the duck pond and sat down.
[ترجمه گوگل]نیمکتی کنار حوض اردک انتخاب کرد و نشست
[ترجمه ترگمان]او یک نیمکت کنار استخر اردک ها را انتخاب کرد و نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک نیمکت کنار استخر اردک ها را انتخاب کرد و نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Nancy knew she'd be a sitting duck when she raised the trap door.
[ترجمه ] نانسی میدانست که وقتی در تله را بلند کند یک اردک زیر آن است.|
[ترجمه گوگل]نانسی میدانست که وقتی در تله را بالا میبرد، یک اردک نشسته خواهد بود[ترجمه ترگمان]نانسی می دانست که وقتی در تله را بلند می کند، او یک اردک نشسته خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A rubber duck floated in the bath.
[ترجمه گوگل]یک اردک لاستیکی در حمام شناور بود
[ترجمه ترگمان]یک اردک پلاستیکی در حمام موج می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک اردک پلاستیکی در حمام موج می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. You can't duck out of your responsibilities.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید از مسئولیت های خود دور شوید
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی از مسئولیت خودت سر در بیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی از مسئولیت خودت سر در بیاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I bought her a toy duck that ran upon little wheels.
[ترجمه گوگل]من برایش یک اردک اسباب بازی خریدم که روی چرخ های کوچک می چرخید
[ترجمه ترگمان]من براش یه اردک اسباب بازی گرفتم که روی چرخ کوچیک چرخ می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من براش یه اردک اسباب بازی گرفتم که روی چرخ کوچیک چرخ می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The old duck quacked and quacked so I hardly slept a wink last night.
[ترجمه گوگل]اردک پیر غوغا می کرد و به همین دلیل دیشب به سختی یک چشمک خوابیدم
[ترجمه ترگمان]اردک پیر خود را با صدای مخصوص خود خواند و من دیشب به سختی خوابیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اردک پیر خود را با صدای مخصوص خود خواند و من دیشب به سختی خوابیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Shall we have chicken or duck for dinner?
[ترجمه گوگل]برای شام مرغ یا اردک بخوریم؟
[ترجمه ترگمان]شام یا مرغابی برای شام بخوریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شام یا مرغابی برای شام بخوریم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Duck your head down!
18. He had to duck as he came through the door.
[ترجمه دکتر هادی] وقتی از در وارد شد مجبور شد سرش را بدزدد.|
[ترجمه گوگل]وقتی از در عبور می کرد، مجبور شد اردک بزند[ترجمه ترگمان]وقتی از در وارد شد، مجبور بود سرش را خالی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید