dub

/ˈdəb//dʌb/

معنی: چرب کردن، فیلم را دوبله کردن، تفویض مقام کردن، دوبل کردن
معانی دیگر: (با زدن پهنه ی شمشیر بر شانه ی شخص به او) مقام و لقب اشرافی دادن، رتبه و مقام دادن به، نام دادن به، نامیدن، (مهجور) زدن (با پهنه ی شمشیر و غیره)، فروکردن (با چیز تیز)، به هم زدن یا کاویدن (با انبر و غیره)، (چوب و غیره را با رنده یا تیشه) صاف کردن، صیقلی کردن، (با مالیدن) چرم را به عمل آوردن و تکمیل کردن، (خودمانی - ورزش) خیطی بالا آوردن، بد ضربه زدن (به گوی)، دوبله کردن، (فیلم و نوار صوتی و غیره)، (صدا یا آهنگ را از صفحه یا نوار قدیمی به صفحه یا نوار تازه منتقل کردن) آواگذاری کردن، جابه جا کردن صدا، (افزودن صدا به فیلم و غیره) صداگذاری کردن، صداگذاری، آواافزایی، دوبلاژ، (شمال انگلیس و اسکاتلند) چالچه، حوضچه، باتماس شمشیر بشانه شخصی لقب شوالیه باو اعطا کردن، تفوی­ مقام کردن، در سینما فیلم رادوبله کردن

جمله های نمونه

1. dub in
(فیلم و تلویزیون و غیره) صداگذاری کردن

2. She has been compelled to dub up out of her own pocket.
[ترجمه گوگل]او مجبور شده است از جیب خودش دوبله کند
[ترجمه ترگمان]او مجبور بوده است از جیب خودش خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The August Revolution, as the Communists would henceforth dub it, assumed different shapes in different places.
[ترجمه گوگل]انقلاب اوت، همانطور که کمونیست‌ها از این پس نام می‌برند، در مکان‌های مختلف شکل‌های متفاوتی به خود گرفت
[ترجمه ترگمان]انقلاب ماه اوت، چنانکه از آن پس کمونیست ها به آن درآمد، اشکال مختلفی را در مکان های مختلف به خود گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Suppose now that you wish to dub music to a video recording with only a simple linear mono sound track.
[ترجمه گوگل]اکنون فرض کنید که می خواهید موسیقی را تنها با یک قطعه صدای مونو خطی ساده به یک فیلم ضبط شده دوبله کنید
[ترجمه ترگمان]فرض کنید که شما می خواهید موسیقی را به یک فیلم ویدئویی با تنها یک آهنگ تک خطی ساده صدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was constantly darting off dub ing a conversation or slipping off in a daydream when an adult was speaking to her.
[ترجمه گوگل]او مدام در حال دوبله کردن یک مکالمه بود یا زمانی که یک بزرگسال با او صحبت می کرد، در رویاهای خود می غلتید
[ترجمه ترگمان]دائما از کنار او رد می شد یا سر صحبت را باز می کرد، یا وقتی که یک بزرگ سال با او حرف می زد، در رویا فرو می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dub reggae had themes dealing with the overthrow of Babylon and which were openly hostile to the white world.
[ترجمه گوگل]داب رگی دارای مضامینی بود که با سرنگونی بابل سروکار داشت و آشکارا با جهان سفید خصومت داشت
[ترجمه ترگمان]رگی، themes بود که با براندازی بابل سر و کار داشت و آشکارا با دنیای سفید دشمن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Vic hadn't decided whether to dub or not.
[ترجمه گوگل]ویک تصمیم نگرفته بود که دوبله کند یا نه
[ترجمه ترگمان]و یک تصمیم نگرفته بود که این کار را بکند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bristly dub on flip, complete with monkey yapping, is a lot better.
[ترجمه گوگل]دوبله بریستلی در حالت تلنگر، کامل با هق هق میمون، بسیار بهتر است
[ترجمه ترگمان]موسیقی داب که با عوعو میمون تکمیل می شود، بسیار بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Audio dub replaces the original sound with new material.
[ترجمه گوگل]دوبله صوتی صدای اصلی را با مواد جدید جایگزین می کند
[ترجمه ترگمان]داب صوتی جایگزین صدای اصلی با مواد جدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I dub thee Sir Lancelot.
[ترجمه Mrjn] من تو را “sir Lancelot”می نامم. ( این لقب را اعطا میکنم )
|
[ترجمه گوگل]من تو را سر لنسلوت دوبله می کنم
[ترجمه ترگمان]\"من به تو خدمت می کنم، جناب\" لنسلات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To make an audio dub, the sound is transferred from the source recording by means of a cable connection.
[ترجمه گوگل]برای ساخت دوبله صدا، صدا از منبع ضبط شده توسط یک اتصال کابلی منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد یک داب صوتی، صدا از منبع به وسیله اتصال کابل منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. May I dub for the puppet in my voice?
[ترجمه گوگل]اجازه دارم برای عروسک با صدایم دوبله کنم؟
[ترجمه ترگمان]می شه به خاطر عروسک خیمه شب بازی به من خدمت کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Object: Dysfunctional uterine bleeding DUB is a common disease in Gynecology and obstetrics department.
[ترجمه گوگل]موضوع: خونریزی ناکارآمد رحم DUB یک بیماری شایع در بخش زنان و زایمان است
[ترجمه ترگمان]شی: خونریزی رحمی رحمی یک بیماری شایع در بخش زایمان و زایمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Videos are also relatively inexpensive to dub into multiple languages.
[ترجمه گوگل]دوبله کردن ویدیوها به چند زبان نیز نسبتاً ارزان است
[ترجمه ترگمان]ویدیو همچنین نسبتا ارزان است که به چند زبان ترجمه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Joined filmdom since 199 artist, dub artist, singer, Singing tutor.
[ترجمه گوگل]از سال 199 هنرمند، دوبلور، خواننده، مدرس آواز به filmdom پیوست
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۹ هنرمند، معلم موسیقی داب، معلم خوانندگی و آواز خواندن به filmdom پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرب کردن (فعل)
baste, lubricate, grease, dub, liquor

فیلم را دوبله کردن (فعل)
dub

تفویض مقام کردن (فعل)
dub

دوبل کردن (فعل)
duplicate, dub

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Dysfunctional uterine bleeding
موضوع: پزشکی
خونریزی غیرطبیعی دستگاه تناسلی مستقر در رحم

تخصصی

[سینما] دوبله - دوبلاژ - دوبله کردن / صداگذاری / مخلوط کردن / نوارهای صدا / صداگذاری
[برق و الکترونیک] صدا گذاری انتقال اطلاعات ضبط شده از محیطی به محیطی دیگر، با یا بدون افزودن صداهای جدید، موسیقی زمینه، یا اثرهای صوتی .

انگلیسی به انگلیسی

• call, name; confer knighthood upon, invest with a title; strike; poke; thrust; record a new soundtrack for a film or tape (often in a different language); add new music or other sounds to an existing recording
if something is dubbed a particular name, it is given that name.
if a film is dubbed, the voices on the soundtrack are not those of the actors, but the voices of other actors speaking in a different language.

پیشنهاد کاربران

کسی که از دوبلین هست بش میگن
یعنی دوبلینی
dub مخفف double هست به معنای دوبله کردن ( تحت اللفظی یعنی دوبل کردن، جفت کردن، دو تا کردن ) . در فارسی هم کلمه "دوبله" - که فرانسوی هست - با این کلمه همخوانی داره:
The movie you watched the other day was dubbed into English, right?
to give something or someone a particular name, especially describing what you think of it, him, or her
دادن یک نام خاص به چیزی یا شخصی، به ویژه برای توصیف آنچه در مورد آن یا تو فکر می کنید.

...
[مشاهده متن کامل]

She was dubbed by the newspapers the Angel of Death
While many Catholics have been dubbed "cradle Catholics, " meaning they were born into a Catholic household but no longer attend church, those who do practice Catholicism have a set list of core beliefs. They believe in one God and that Jesus, God and the Holy Spirit are all part of a single being, split into three entities

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/dub
to change the original spoken language of a film or television programme into another language
دوبله شده
نامیدن
🔴 تعریف 🔵 مثال
verb
[ obj]
🔴 1 : to give ( someone or something ) a name or title
🔵 The actress was dubbed “America's sweetheart. ”
🔵 Critics dubbed him the new king of rock ‘n’ roll.
...
[مشاهده متن کامل]

🔴 2 : to give ( someone ) the title of a knight
🔵 The queen dubbed him Sir Philip.
Other forms : dubs / dubbed / dubbing
verb
[ obj]
🔴1 : to replace the original recorded speech in a movie or television show with speech recorded in another language
🔵He was hired to dub the dialogue for a foreign film.
— often used as ( be ) dubbed
🔵The film was dubbed in/into French and Spanish.
🔴2 : to add ( speech or other sounds ) to a movie or television show — usually in
🔵They dubbed in the music. = They dubbed the music in.
🔴3 : to make a copy of ( a movie, piece of music, etc. ) that has already been recorded
🔵 dub a CD
Other forms : dubs / dubbed / dubbing
دوبله کردن معنا میده و فعل هم هست
Dubbing industry : صنعت دوبله
Dubbed movie : فیلم دوبله شده
Farsi dubbed movies : فیلم های دوبله فارسی

لقب دادن، ملقب کردن یا ملقب شدن
نامیده شدن

بپرس