dropsy

/ˈdrɑːpsi//ˈdrɒpsi/

معنی: خیز، ورم، استسقاء
معانی دیگر: (قدیمی) رجوع شود به: edema

جمله های نمونه

1. Louis, he was suffering from ague and dropsy.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] لوئیس، او از تب و لرز و ورم رنج می یرد.
|
[ترجمه گوگل]لویی، او از آگ و آبریزش رنج می برد
[ترجمه ترگمان]لویی، که از نقرس و استسقا رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was the son of Emile Dropsy, also a medal engraver who mainly produced religious medals.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] نمی دانم این جمله چرا به عنوان مثالی از dropsy آورده شده، در این جمله این کلمه فامیل است
|
[ترجمه گوگل]او پسر امیل دراپسی بود که همچنین مدال نویس بود که عمدتاً مدال های مذهبی تولید می کرد
[ترجمه ترگمان]او پسر امیل Dropsy بود که یک حکاک زبر بود که به طور عمده مدال های مذهبی تولید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. May have hypertension, dropsy, the kidney area to knock on strikes the pain.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] احتمالا جمله درست نیست. شاید منظور این باشد که با ضربه خوردن به ناحیه کلیه، درد، تجمع آب و پرفشاری خون را خواهیم داشت.
|
[ترجمه گوگل]ممکن است فشار خون بالا، قطره چکان، ناحیه کلیه به ضربه زدن به درد
[ترجمه ترگمان]ماه مه دارای فشار خون، استسقا، ناحیه کلیه برای ضربه زدن به درد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Regular is dropsy ability to walk why?
[ترجمه گوگل]توانایی راه رفتن قطره چکان منظم است چرا؟
[ترجمه ترگمان]Regular توانایی راه رفتن برای چه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The career of Henri Dropsy spans six decades.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] در این جمله dropsy فامیلی است و معنای تورم و تجمع آب نمی دهد.
|
[ترجمه گوگل]فعالیت هنری دراپسی شش دهه را در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]حرفه هنری Dropsy شش دهه طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Just can conduce to ascites and dropsy so reduce.
[ترجمه گوگل]فقط می تواند منجر به آسیت و آبریزش شود بنابراین کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]می تواند منجر به ascites و استسقا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. European verbena can relieve venous engorgement, ease dropsy on leg, strengthen liver, reduce menorrhalgia and help neurasthenia.
[ترجمه گوگل]گیلاس اروپایی می تواند گرفتگی وریدی را تسکین دهد، آبریزش پا را کاهش دهد، کبد را تقویت کند، منورالژی را کاهش دهد و به نوراستنی کمک کند
[ترجمه ترگمان]verbena اروپایی می توانند engorgement وریدی را کاهش دهند، استسقا را روی پا، تقویت کبد، کاهش menorrhalgia و کمک به ضعف اعصاب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Causes the trophoderm cell swelling and down mesenchymal dropsy.
[ترجمه گوگل]باعث تورم سلول تروفودرم و قطرات مزانشیمی پایین می شود
[ترجمه ترگمان]موجب تورم سلول trophoderm و پایین آمدن استسقا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With a true case of dropsy your goldfish 's scales will stand out like a "pinecone".
[ترجمه گوگل]با یک مورد واقعی آبکی، فلس های ماهی قرمز شما مانند "کاج" برجسته می شود
[ترجمه ترگمان]با یک مورد درست از استسقا، ترازوهای کوچک ماهی مثل \"pinecone\" به پا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is affected with dropsy.
[ترجمه گوگل]او مبتلا به آبریزش است
[ترجمه ترگمان]استسقا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The same concoction is still used today for treatment of dropsy, a disease where excess fluid collects in the body tissues.
[ترجمه گوگل]امروزه نیز از همین معجون برای درمان آبریزش استفاده می شود، بیماری که در آن مایعات اضافی در بافت های بدن جمع می شود
[ترجمه ترگمان]این معجون هنوز هم امروزه برای درمان استسقا، بیماری که در آن مایع اضافی در بافت های بدن جمع می شود مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The side outside leg ministry gambrel has smash sexual fracture, inside fracture, in order to finish operation one year half, why can you return meeting occurrence dropsy ?
[ترجمه گوگل]قمار سمت بیرون پا وزارت دارای شکستگی جنسی سر و صدا، شکستگی در داخل، به منظور پایان دادن به عمل یک سال نیمه، چرا می توانید جلسه وقوع قطره برگشت؟
[ترجمه ترگمان]این طرف که در خارج از این کشور قرار دارد شکستگی زن در شکستگی را درهم شکسته است تا یک سال نیمی از عملیات را به اتمام برساند، چرا شما می توانید با استسقا ملاقات کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Finally the skin starts to present the small red macula, serious can also present dropsy.
[ترجمه گوگل]در نهایت پوست شروع به نشان دادن ماکولا قرمز کوچک می کند، که می تواند افت شدید نیز داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در نهایت پوست شروع به ارائه the قرمز کوچک می کند، که ممکن است بیماری استسقا نیز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion: Pressure therapy is an effective treatment on affected hand dropsy with stroke.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: فشار درمانی یک درمان مؤثر در کاهش قطرات دست مبتلا به سکته است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: درمان فشار یک درمان موثر بر بیماری مبتلا به سکته مبتلا به سکته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Other injured ganglion cells membranes might be dissolved and showed dropsy and disintegration of organelle.
[ترجمه گوگل]سایر غشاهای سلول های گانگلیونی آسیب دیده ممکن است حل شده و قطرات و متلاشی شدن اندامک ها را نشان دهند
[ترجمه ترگمان]دیگر سلول های ganglion injured ممکن است منحل شوند و استسقا و ساختار اندامک را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیز (اسم)
bound, rush, rising, wave, billow, edema, jump, leap, dropsy, swelling, tumor, lunge, stud, uprising, water wave

ورم (اسم)
bulge, tumidity, edema, dropsy, botch, tympany, swelling, bunny, tumor, node, tumefaction, turgidity, welt, tumescence

استسقاء (اسم)
dropsy, polydipsia

انگلیسی به انگلیسی

• abnormal collection of fluid in body tissues, edema
dropsy is a medical condition in which parts of the body fill up with fluid. it can be caused by various diseases.

پیشنهاد کاربران

بپرس