drinker

/ˈdrɪŋkər//ˈdrɪŋkə/

نوشنده، آشامنده، مشروب خور، میگسار، باده نوش

جمله های نمونه

1. a closet drinker
عرق خور پس پرده

2. a hard drinker
مشروبخور افراط کار

3. a heavy drinker
مشروب خور افراطی

4. a mighty drinker
مشروب خور قهار

5. He claims he's a big drinker, but even his daughter could drink him under the table.
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که یک مشروب خوار بزرگ است، اما حتی دخترش می تواند او را زیر میز بنوشد
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کند که الکلی بزرگی است، اما حتی دخترش هم می تواند او را زیر میز بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dave has always been a bit of a drinker.
[ترجمه گوگل]دیو همیشه کمی مشروب خوار بوده است
[ترجمه ترگمان] دیو همیشه یه الکلی بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The boss asked the drinker to dry out.
[ترجمه Fatemeh] رئیس از میگساری خواست که ترک کند
|
[ترجمه گوگل]رئیس از مشروب خواست خشک شود
[ترجمه ترگمان]رئیس از the خواست که آن ها را خشک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's a moderate drinker.
[ترجمه گوگل]او یک نوشیدنی معتدل است
[ترجمه ترگمان]او یک انگشتانه متوسط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm a tea drinker really - I don't like coffee.
[ترجمه منیره پورصالحی] من یک چای خور واقعی هستم، قهوه دوست ندارم
|
[ترجمه گوگل]من واقعاً یک چای نوش هستم - من قهوه دوست ندارم
[ترجمه ترگمان]- من چای می خورم - من قهوه دوست ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I wouldn't say he's a drinker but he indulged at the party last night.
[ترجمه گوگل]نمی‌توانم بگویم او مشروب‌خور است، اما او در مهمانی دیشب زیاده‌روی کرد
[ترجمه ترگمان]من نمی گویم که او الکلی است، اما دیشب به مهمانی رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm a heavy drinker.
[ترجمه گوگل]من زیاد مشروب میخورم
[ترجمه ترگمان]من یک الکلی سنگین هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her husband is a hard drinker.
[ترجمه گوگل]شوهرش مشروب خوار است
[ترجمه ترگمان]شوهرش الکلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'm not a big tea drinker.
[ترجمه گوگل]من اهل چای خوردن نیستم
[ترجمه ترگمان]من که الکلی نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'm a strong drinker.
[ترجمه گوگل]من یک نوشیدنی قوی هستم
[ترجمه ترگمان]من الکلی قوی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I'm not much of a drinker.
[ترجمه گوگل]من زیاد اهل الکل نیستم
[ترجمه ترگمان]من که الکلی نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who drinks; alcoholic, drunkard
a drinker is someone who drinks alcohol, especially in large quantities.
you can use drinker to say what kind of drink someone regularly drinks. for example, a beer drinker is someone who regularly drinks beer.

پیشنهاد کاربران

1. مشروب خور. عرق خور 2. ( در ترکیب ) – خور
مثال:
a heavy drinker
یک مشروب خور خراب و ناجور
اهل شراب
آبخوری

بپرس