dress up

/ˈdresʌp//dresʌp/

معنی: پیراستن
معانی دیگر: 1- لباس خوب پوشیدن، شیک و پیک کردن 2- (با آراستن) خوش نما کردن، سر و وضع کسی یا چیزی را بهتر کردن، لباس شیک پوشیدن، لباس کسی را پوشیدن، لباس مبدل کسی را پوشیدن، مثل کسی لباس پوشاندن، چهره دیگری دادن به، بزک کردن

جمله های نمونه

1. I thought I'd dress up the frozen pizza with a few extra tomatoes and olives.
[ترجمه گوگل]فکر کردم پیتزای یخ زده را با چند گوجه فرنگی و زیتون اضافه کنم
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم با چند تا گوجه فرنگی و زیتون، پیتزا یخ زده را مرتب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You do not need to dress up for dinner.
[ترجمه محدثه] لازم نیست برای شام لباس رسمی بپوشید.
|
[ترجمه Mohammad] لازم نیست واسه شام لباس رسمی بپوشی
|
[ترجمه گوگل]برای شام لازم نیست لباس بپوشید
[ترجمه ترگمان]لازم نیست واسه شام لباس بپوشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hold still a minute while I pin your dress up.
[ترجمه گوگل]یک دقیقه درنگ کن تا لباست را سنجاق کنم
[ترجمه ترگمان] یه لحظه وایسا تا I رو بیارم بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Jazz the dress up with some bright accessories.
[ترجمه پرستو] لباس را با تعدادی لوازم تزئینی درخشان، جذاب تر کن.
|
[ترجمه گوگل]با لوازم جانبی روشن، لباس را زیبا کنید
[ترجمه ترگمان]جاز با کمی لوازم جانبی روشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She hung the dress up in the wardrobe.
[ترجمه گوگل]لباس را در کمد آویزان کرد
[ترجمه ترگمان]لباس را در کمد اویزان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You don't need to dress up just to go to the pub - jeans and a T-shirt will do.
[ترجمه samane] لازم نیست که شما لباس رسمی بپوشید. شلوارجین وتی شرت مناسب است
|
[ترجمه گوگل]نیازی نیست فقط برای رفتن به میخانه لباس بپوشید - شلوار جین و تی شرت این کار را می کند
[ترجمه ترگمان]تو احتیاجی به لباس پوشیدن نداری، فقط برای رفتن به کافه شلوار جین و تی - تی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Politicians dress up their ruthless ambition as a pursuit of the public good.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران جاه طلبی بیرحمانه خود را به عنوان دنبال خیر عمومی می پوشانند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران جاه طلبی بیرحمانه خود را به عنوان پی گیری منافع عمومی به پا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Don't bother to dress up come as you are.
[ترجمه گوگل]به خود زحمت ندهید همانطور که هستید لباس بپوشید
[ترجمه ترگمان]به خودت زحمت نده که مثل تو لباس بپوشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Little girls dress up as angels for fiestas.
[ترجمه اِم هلیش] دختر بچه ها برای جشن لباس فرشته ها رو میپوشند
|
[ترجمه گوگل]دختران کوچولو برای جشن‌ها لباس فرشته می‌پوشند
[ترجمه ترگمان]دختران کوچک مثل فرشته ها برای fiestas لباس می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The children thought it great sport to dress up as pirates.
[ترجمه گوگل]بچه ها پوشیدن لباس دزدان دریایی را ورزش خوبی می دانستند
[ترجمه ترگمان]بچه ها فکر می کردند ورزش بزرگی است که مثل دزدان دریایی لباس می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Politicians tried to dress up the bill as a bold new strategy for combatting poverty.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران سعی کردند این لایحه را به عنوان یک استراتژی جدید جسورانه برای مبارزه با فقر بپوشانند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران کوشیدند تا این لایحه را به عنوان یک استراتژی جسورانه جدید برای مبارزه با فقر پوشش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She like to dress up for a party.
[ترجمه پرستو] دوست داره برای مهمونی تیپ بزنه ( She likes to. . . )
|
[ترجمه گوگل]او دوست دارد برای یک مهمانی لباس بپوشد
[ترجمه ترگمان]دوست داره واسه مهمونی لباس بپوشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some people like to dress up in minks and diamonds.
[ترجمه گوگل]برخی افراد دوست دارند لباس راسو و الماس بپوشند
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم دوست دارند در minks و الماس لباس بپوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Will you do my dress up at the back, please?
[ترجمه گوگل]لطفاً لباس من را از پشت بلند می کنید؟
[ترجمه ترگمان]میشه لباس منو بپوشی، لطفا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. But it is not an offence to dress up as a policeman unless the uniform is used for personal gain.
[ترجمه گوگل]اما پوشیدن لباس پلیس جرم نیست مگر اینکه از لباس برای منافع شخصی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]اما این جرم نیست که به عنوان یک پلیس لباس بپوشید مگر این که یونیفرم برای منافع شخصی استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیراستن (فعل)
modify, trim, decorate, embellish, dress up

انگلیسی به انگلیسی

• put on fancy clothes, dress nicely

پیشنهاد کاربران

1. To wear formal or fancy clothes
لباس رسمی یا شیک پوشیدن
▪️ *She dressed up for the wedding. * → او برای مراسم عروسی لباس شیک پوشید.
2. To wear a costume or disguise
لباس مبدل یا لباس شخصیت خاص پوشیدن
...
[مشاهده متن کامل]

▪️ *The kids dressed up as superheroes. * → بچه ها لباس ابرقهرمان پوشیدند.
3. To make something appear more attractive than it really is ( figurative )
چیزی را بهتر از آن چه هست نشان دادن، بزک کردن
▪️ *He tried to dress up his lies as concern. * → سعی کرد دروغ هایش را به شکل نگرانی جلوه دهد.
1. dress up for ( an event ) – لباس رسمی برای مناسبت خاص پوشیدن
2. dress up as ( someone ) – لباس شخصیت خاصی را پوشیدن
3. get dressed up – مرتب لباس پوشیدن
4. dress up in ( clothes ) – پوشیدن نوع خاصی از لباس
5. be all dressed up – کاملاً شیک و مرتب لباس پوشیدن
6. dress up the truth – واقعیت را بزک کردن
7. dress up nicely/well/fancy – خوش لباس بودن
8. have to dress up – مجبور بودن لباس رسمی بپوشی
9. dress - up clothes/costume – لباس مبدل، لباس نقش آفرینی
10. let the kids dress up – گذاشتن بچه ها که لباس مبدل بپوشند
1. She dressed up in a vintage gown for the gala and stole the spotlight.
او یک لباس قدیمی مجلسی برای مراسم گالا پوشید و توجه همه را جلب کرد.
2. Despite the casual nature of the event, he insisted on dressing up in a tuxedo.
با وجود غیررسمی بودن مراسم، او اصرار داشت با لباس رسمی ( تاکسیدو ) بیاید.
3. The children dressed up as pirates and princesses for the school play.
بچه ها برای نمایش مدرسه لباس دزد دریایی و شاهزاده پوشیدند.
4. She always gets dressed up for her online meetings, even if they’re just ten minutes long.
او همیشه برای جلسات آنلاینش شیک لباس می پوشد، حتی اگر فقط ده دقیقه باشند.
5. He tried to dress up the financial report to hide the losses.
او سعی کرد گزارش مالی را بزک کند تا ضررها دیده نشوند.
6. They were all dressed up with nowhere to go after the event was canceled.
آن ها کاملاً آماده و شیک پوشیده بودند، اما جایی برای رفتن نداشتند چون مراسم لغو شد.
7. The CEO dressed up the product presentation to impress investors.
مدیرعامل ارائه ی محصول را شیک و جذاب کرد تا سرمایه گذاران را تحت تأثیر قرار دهد.
8. You don’t have to dress up tonight; it’s just a casual dinner.
امشب لازم نیست لباس رسمی بپوشی؛ فقط یه شام خودمانیه.
9. She dressed up in her mother’s clothes and pretended to be a businesswoman.
او لباس های مادرش را پوشید و وانمود کرد که یک زن تاجر است.
10. We let the kids dress up in Halloween costumes a day early to take pictures.
ما اجازه دادیم بچه ها یک روز زودتر لباس های هالووینی بپوشند تا ازشون عکس بگیریم.
chatgpt

لباس شیک و رسمی پوشیدن
بهترین لباس خود را پوشیدن
to wear special clothes for fun, or to put special clothes on someone
Dress - up is a game where children wear costumes and pretend to be someone else
تیپ زدن
Get dressed
dress - up
putting on clothes and pretending to be something, or to be someone different
اسم/ لباس پوشیدن و وانمود کردن به چیزی یا اینکه فردی متفاوت هستید.
The kids were playing dress - up with their mothers' shoes and hats.
dress up
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/dress-up
جا زدن ( به جای چیز دیگر )
در جواب خانم الهام
معنیش ، اوه من برای اون تیپ رسمی میزنم یا لباس مخصوص میپوشم
برای اطمینان باید ببینید فقط ادامه جمله چی گفته و منظورش چی بوده
در آشپزی و یا هرگونه کیترینگ به معنای "تزیین کردن" میباشد
الهام خانم منظورش همونHaving a smart appearanceهستش. یعنی درواقع شمابایدappearance راباdressing up ربطش بدین
حاضر شدن! ( آماده شدن برای اینکه کاری رو انجام بدی )
نمایش بازی کردن ( در فیلم اتاق )
معنی این جمله چی هست؟!
Oh! I'll dress up for that.
منبع : لیسنینگ تست سوم کتاب آیلتس 17
Phrasal verb :
Dress something up
تزیین کردن
چیزی را جذاب تر و زیباتر کردن
به عنوان مثال :
It was the old offer dressed up as something new
منابع• https://www.lexico.com/definition/dress_up
لباس عوض کردن، لباس زیباتر و بهتر پوشیدن، لباس مناسب پوشیدن
لباس مخصوص پوشیدن
شیک و پیک کردن
لباس کس دیگری را پوشیدن
تشریف بیارید
لباس رسمی پوشیدن
تیپ رسمی زدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس