drat

/dræt//dræt/

(حرف ندا) اه !، آی، وای، خاک عالم

جمله های نمونه

1. Oh drat! I've lost her telephone number!
[ترجمه مریم سالک زمانی] لعنت بر شیطان! شماره تلفنش را گم کرده ام.
|
[ترجمه گوگل]اوه درات! شماره تلفنش را گم کرده ام!
[ترجمه ترگمان]اه لعنتی شماره تلفنش رو از دست دادم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Drat! I forgot my key.
[ترجمه مریم سالک زمانی] لعنت بر شیطان! یادم رفت کلیدم را بردارم.
|
[ترجمه گوگل]درات! کلیدم را فراموش کردم
[ترجمه ترگمان]لعنت بر شیطان! کلیدش رو یادم رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Drat! The car won't start!
[ترجمه گوگل]درات! ماشین روشن نمی شود!
[ترجمه ترگمان]لعنت بر شیطان! ماشین شروع نخواهد شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Drat ! Oh well. . . who was coming up in the next car?
[ترجمه گوگل]درات ! اوه خوب چه کسی با ماشین بعدی می آمد؟
[ترجمه ترگمان]لعنت بر شیطان! خب، کی اومد تو ماشین بعدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Drat! It's raining. My laundry will never get dry.
[ترجمه گوگل]درات! هوا بارانی است لباس های من هرگز خشک نمی شوند
[ترجمه ترگمان]لعنت بر شیطان! باران می بارد خشکشویی من هیچوقت خشک نمیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Why, drat it, Huck, it's the stupidest arrangement I ever see.
[ترجمه گوگل]هاک، این احمقانه ترین تنظیمی است که تا به حال دیده ام
[ترجمه ترگمان]آه، هاک، این احمقانه ترین چیزی بود که تا به حال دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Drat, it's raining,my laundry will never get dry.
[ترجمه گوگل]درات، باران می بارد، لباس های من هرگز خشک نمی شوند
[ترجمه ترگمان]لعنت، باران می بارد، لباس هایم هرگز خشک نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "Drat the woman, she did tell the truth, " he complained to his brother Orion in an 1861 letter, after telling him that the medium had placed all blame on the mother.
[ترجمه گوگل]او در نامه ای در سال 1861 به برادرش اوریون شکایت کرد، پس از اینکه به او گفت که رسانه تمام تقصیرها را به گردن مادر انداخته است
[ترجمه ترگمان]او به برادرش اوریون در نامه ای ۱۸۶۱ گوش داد و بعد از اینکه به او گفت که این رسانه همه تقصیرها را به مادر گذاشته است گفت: \" لعنت به آن زن، او حقیقت را گفت \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And all the time - drat it!
[ترجمه گوگل]و همیشه - آن را بکشید!
[ترجمه ترگمان]و این همه وقت لعنتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She's also a lawyer, drat.
[ترجمه گوگل]او همچنین یک وکیل است
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک وکیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We have to work twice as hard there as anywhere else, drat it!
[ترجمه گوگل]ما باید در آنجا دو برابر هر جای دیگری سخت کار کنیم، آن را بکشیم!
[ترجمه ترگمان]ما باید دوبرابر هر جای دیگه کار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Everything that existed had to have a beginning. Oh drat! She opened the two envelopes again.
[ترجمه گوگل]هر چیزی که وجود داشت باید شروعی داشته باشد اوه درات! دوباره دو پاکت را باز کرد
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که وجود داشت باید شروع می شد اه لعنتی او باز دو پاکت را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To investigate the effect of donor blood transfusion on inducing pancreatic allograft tolerance in outbre drat model.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثر انتقال خون اهدایی بر القای تحمل آلوگرافت پانکراس در مدل درات شیوع
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد تاثیر تزریق خون اهدا کننده در القای تحمل لوزالمعده در مدل outbre
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• darn! (expression of disappointment or disgust)
you say `drat', `drat it', or `drat the man' when you are annoyed about something; used in old-fashioned, informal english.

پیشنهاد کاربران

به معنای لعن و نفرین کردن هم هست
لعنت بر شیطان

بپرس