1. drama and short stories are two different literary genres
نمایشنامه و داستان کوتاه دوگونه ی ادبی متفاوت هستند.
2. a drama that is the image of life
نمایشی که تصویری از زندگی دارد
3. elizabethan drama
نمایش نامه های دوران الیزابت
4. the drama of mashallah's escape from prison
ماجرای فرار ماشاالله از زندان
5. the drama of new york's skyscrapers
جذبه ی آسمان خراش های نیویورک
6. costume drama (or play)
نمایش تاریخی (که در آن هنرپیشگان جامه های دوره ی مربوطه را می پوشند)
7. a gaslight drama
نمایش زمان چراغ گاز
8. the development of the english drama
سیر تحول نمایش پردازی در انگلستان
9. one of the conventions of elizabethan drama
یکی از رسوم تئاتر دوران الیزابت
10. fate plays an important role in greek drama
در تئاتر یونان سرنوشت نقش مهمی دارد.
11. He has written a historical drama.
[ترجمه گرجی] او یک نمایش تاریخی نوشته است.|
[ترجمه گوگل]او یک درام تاریخی نوشته است[ترجمه ترگمان]او یک درام تاریخی نوشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The school encourages free expression in art, drama and creative writing.
[ترجمه گوگل]این مدرسه بیان آزاد در هنر، نمایشنامه و نوشتن خلاق را تشویق می کند
[ترجمه ترگمان]این مدرسه بیان آزاد در هنر، درام و نویسندگی خلاقانه را تشویق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مدرسه بیان آزاد در هنر، درام و نویسندگی خلاقانه را تشویق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He plays a Russian spy in the comedy drama 'Sleepers'.
[ترجمه موسی] او در درام کمدی 'درخواب فرورفته' نقش یک جاسوس روسی را بازی می کند.|
[ترجمه گوگل]او در درام کمدی "خواب زده ها" نقش یک جاسوس روسی را بازی می کند[ترجمه ترگمان]اون یه جاسوس روسی تو سریال کمدی کمدی بازی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Her life was full of drama.
[ترجمه پریناز] زندگی او سرشار از اتفاقهای هیجان انگیز بوده|
[ترجمه گوگل]زندگی او پر از درام بود[ترجمه ترگمان]زندگی او سرشار از درام بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Her drama teacher is confident Julie is a star in the making.
[ترجمه گوگل]معلم نمایش او مطمئن است که جولی یک ستاره در حال ساخت است
[ترجمه ترگمان]معلم درام او مطمئن است که جولی یک ستاره در حال ساخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معلم درام او مطمئن است که جولی یک ستاره در حال ساخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. She entertained the children with stories, songs and drama.
[ترجمه گوگل]او بچه ها را با داستان، آهنگ و نمایش سرگرم می کرد
[ترجمه ترگمان]او بچه ها را با داستان ها، آوازها و نمایشنامه نویسی سرگرم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بچه ها را با داستان ها، آوازها و نمایشنامه نویسی سرگرم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Last year, the programme scooped the Best Drama award.
[ترجمه گوگل]سال گذشته، این برنامه جایزه بهترین نمایشنامه را از آن خود کرد
[ترجمه ترگمان]این برنامه در سال گذشته جایزه بهترین سریال درام را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این برنامه در سال گذشته جایزه بهترین سریال درام را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. This style of drama is not part of the mainstream.
[ترجمه گوگل]این سبک درام بخشی از جریان اصلی نیست
[ترجمه ترگمان]این سبک نمایش بخشی از جریان اصلی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این سبک نمایش بخشی از جریان اصلی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. We ought to start up a drama group.
[ترجمه گوگل]ما باید یک گروه نمایشی راه اندازی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید یک گروه درام را شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید یک گروه درام را شروع کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. The drama school offers places to students who can show talent.
[ترجمه گوگل]مدرسه نمایش مکان هایی را به دانش آموزانی ارائه می دهد که می توانند استعداد خود را نشان دهند
[ترجمه ترگمان]مدرسه تئاتر به دانش آموزانی که می توانند استعداد خود را نشان دهند، ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مدرسه تئاتر به دانش آموزانی که می توانند استعداد خود را نشان دهند، ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید