downswing

/ˈdaʊnswɪŋ//ˈdaʊnswɪŋ/

معنی: نوسان بطرف پایین، رکود بازار، تنزل کارهای تجارتی و غیره
معانی دیگر: (در مورد زدن چوگان یا ضربه و غیره) ضربه از بالا به پایین، روند نزولی

جمله های نمونه

1. The manufacturing economy remains on a downswing.
[ترجمه گوگل]اقتصاد تولیدی همچنان در مسیر نزولی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]اقتصاد تولیدی در یک downswing باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On his downswing, all the moving parts came together at once, not in pieces.
[ترجمه گوگل]در حرکت رو به پایین، تمام قطعات متحرک به یکباره کنار هم قرار گرفتند، نه تکه تکه
[ترجمه ترگمان]در downswing، همه قسمت های متحرک، یکباره به هم رسیدند، نه تکه تکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The transition from backswing to downswing is similar to a stagecoach driver whipping his horse team.
[ترجمه گوگل]انتقال از سوئینگ به عقب‌نشینی به پایین‌روی شبیه به یک راننده کالسکه است که تیم اسب خود را شلاق می‌زند
[ترجمه ترگمان]گذار از backswing به downswing شبیه به یک راننده دلیجان است که تیم اسبش را شلاق می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This reinforces the downswing in the economic cycle rather than countering it.
[ترجمه گوگل]این به جای مقابله با آن، نزول چرخه اقتصادی را تقویت می کند
[ترجمه ترگمان]این باعث تقویت روحیه در چرخه اقتصادی به جای مقابله با آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. the current downswing in the airline industry.
[ترجمه گوگل]رکود فعلی در صنعت هواپیمایی
[ترجمه ترگمان]the فعلی در صنعت هواپیمایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. While wealthy schools tin fee better in a downswing, they are too penetrated as undefendable apt prolonged market slumps because they run to money a greater part of their allowance from their talent.
[ترجمه گوگل]در حالی که مدارس ثروتمند در نوسان بهتر هزینه می پردازند، اما به دلیل رکود طولانی مدت بازار غیرقابل دفاع به آنها نفوذ می کند، زیرا آنها بخش بیشتری از کمک هزینه خود را از استعداد خود دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]در حالی که هزینه قلع در یک downswing بهتر است، اما آن ها به اندازه بازار طولانی مدت مناسب نفوذ کرده اند چون آن ها بخش بزرگی از مقرری خود را از استعداد خود به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To get into the correct impact position, the clubhead must start to accelerate right from the commencement of the downswing.
[ترجمه گوگل]برای قرار گرفتن در موقعیت ضربه صحیح، کلاب هد باید از همان شروع نزول شروع به شتاب گرفتن کند
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به موقعیت تاثیر درست، the باید شروع به شتاب بخشیدن به سمت راست از آغاز of کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That might be an indication that the local economy is on a downswing.
[ترجمه زباری] این ممکن است نشانه ای از بروز رکود در اقتصاد داخلی باشد.
|
[ترجمه گوگل]این ممکن است نشانه‌ای از این باشد که اقتصاد محلی در حال نزول است
[ترجمه ترگمان]این می تواند نشانه ای از این باشد که اقتصاد محلی در حال توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I stood behind him and could hear his gentle inhaling on his backswing and exhaling on his downswing.
[ترجمه گوگل]پشت سرش ایستادم و صدای دم آرامش را روی چرخاندن پشتش و بازدمش را روی چرخش پایینش می شنیدم
[ترجمه ترگمان]من پشت سر او ایستاده بودم و می توانستم صدای تنفس آرام او را از سمت چپ بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The danger for almost all golfers is that the right side tends to be dominant at the start of the downswing.
[ترجمه گوگل]خطر تقریباً برای همه گلف بازان این است که سمت راست در شروع حرکت نزولی غالب باشد
[ترجمه ترگمان]خطر تقریبا همه گلف بازان این است که سمت راست گرایش به غالب شدن در آغاز the دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Another way of approaching the attack on the ball is to put a small obstacle in the way of the downswing.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از راه های نزدیک شدن به حمله به توپ، قرار دادن یک مانع کوچک در مسیر نزول است
[ترجمه ترگمان]یک راه دیگر برای نزدیک شدن به حمله به توپ، قرار دادن یک مانع کوچک در مسیر of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Not that Britain is much better protected against the continued downswing in the world economy.
[ترجمه گوگل]نه اینکه بریتانیا در برابر ادامه نزول اقتصاد جهانی محافظت بهتری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]نه اینکه بریتانیا نسبت به the مداوم در اقتصاد جهانی بهتر حمایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your body must not sway to the left during the downswing.
[ترجمه زباری] نباید بدن خود را در زمان فرود به سمت چپ متمایل کنید.
|
[ترجمه گوگل]بدن شما نباید در حین حرکت رو به پایین به سمت چپ تکان بخورد
[ترجمه ترگمان]بدن شما نباید در زمان the به سمت چپ متمایل بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوسان بطرف پایین (اسم)
downswing

رکود بازار (اسم)
downswing

تنزل کارهای تجارتی و غیره (اسم)
downswing

انگلیسی به انگلیسی

• downward motion; downward stroke (tennis)

پیشنهاد کاربران

بپرس