double cross

/ˈdʌbl̩ˈkrɒs//ˈdʌbl̩krɒs/

(به ویژه در گیاه شناسی و جانورشناسی) دورگه ی دوگانه (حاصل آمیزش دو چیز دو رگه)، نارو زدن، دو دوزه بازی کردن، دو رویی کردن، خیانت کردن

جمله های نمونه

1. Adding insult to injury, a double cross awaits our luckless hero in the final stanza.
[ترجمه گوگل]با اضافه کردن توهین به آسیب، یک صلیب دوبل در انتظار قهرمان بدشانسی ما در بند پایانی است
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن توهین به جراحت، صلیبی دوگانه در انتظار قهرمان تیره بخت ما در بند پایانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is good at double cross.
[ترجمه گوگل]او در دابل کراس خوب است
[ترجمه ترگمان] اون توی یه صلیب دو نفره خوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He gave us the old double cross.
[ترجمه گوگل]او صلیب دوبل قدیمی را به ما داد
[ترجمه ترگمان]آن صلیب کهنه را به ما داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Like Double Cross Lacing, this method is also created by running three steps forward, step back.
[ترجمه گوگل]مانند Double Cross Lacing، این روش نیز با دویدن سه قدم به جلو، یک قدم به عقب ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]مانند Cross کراس lacing، این روش با اجرای سه مرحله به جلو، گام به عقب ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You want me to double cross the man I work for.
[ترجمه Petunia] تو از من میخوای مردی که واسش کار میکنو دور بزنم
|
[ترجمه Hamed] ازم میخوای به مردی که واسش کار می کنم نارو بزنم.
|
[ترجمه گوگل]تو از من می‌خواهی مردی را که برایش کار می‌کنم دو برابر کنم
[ترجمه ترگمان]تو از من میخوای که دو برابر مردی که براش کار می کنم رو رد کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gretchen pulls a double cross and shoots Carruth. She gets shot in the gunfire.
[ترجمه گوگل]گرچن یک صلیب دوبل می کشد و به کاروت شلیک می کند او در تیراندازی مورد اصابت گلوله قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]گرچن یک صلیب دو طرفه می کشد و Carruth را پرتاب می کند او در آتش گلوله کشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To address this problem, a method basing on the invariance of double cross ratio is proposed for calibrating structured-light-stripe vision sensor, and the calibration target is designed.
[ترجمه گوگل]برای پرداختن به این مشکل، روشی مبتنی بر عدم تغییر نسبت متقاطع دوگانه برای کالیبره کردن سنسور دید ساختاری-نور-راه راه پیشنهاد شده است و هدف کالیبراسیون طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]برای پرداختن به این مشکل، یک روش مبتنی بر تغییر ناپذیری نسبت عرضی دوگانه برای تنظیم سنسور دید structured - light و هدف کالیبراسیون طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• deceit, trickery, treachery, betrayal
betray, cheat, trick, swindle
if someone double-crosses you, they betray you, instead of doing what you had planned together; an informal word.
betray, cheat, trick, swindle

پیشنهاد کاربران

Double - cross means to deceive or betray someone, especially while pretending to cooperate. It implies a deliberate act of betrayal or deceit.
فریب دادن یا خیانت کردن به کسی ، به ویژه در حالی که وانمود می شود همکاری می کنید.
...
[مشاهده متن کامل]

این واژه به معنای یک عمل عمدی خیانت یا فریب است.
مترادف: Betray, deceive, backstab, trick, hoodwink
متضاد: Trust, loyalty, faithfulness, honesty
مثال؛
He planned to double - cross his partners and keep all the profits for himself.
The spy was caught when he tried to double - cross his employer.
She felt betrayed when she realized her friend had double - crossed her.

نارو زدن
You doubl crossed me.
به من نارو زدی.
double cross ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: چهاررگه
تعریف: حاصل تلاقی دو دورگۀ ساده
نارو زدن، نامردی کردن، خیانت کردن، دور زدن
An act of betrayal , betray by double - dealing

• The notorious bank robber turned himself in but double crossed by two FBI agents
• It’s not a double cross, it’s a triple cross, ” he
. explained
نارو زدن ، دور زدن کسی.
این اصطلاح بیشتر در فیلم های پلیسی شنیده میشه و وقتی یک عضو از گروه خلافکار به هم تیمی های خودش خیانت می کنه استفاده میشه.
به معنی " خیانت کردن ، رکب زدن ، دور زدن ، پیچوندن "
He double crossed the rest of the gang and disappeared with all the money.
...
[مشاهده متن کامل]

او همدستاشو پیچوند و با همه ی پول ها ناپدید شد.

بپرس