distributor

/ˌdɪˈstrɪbjətər//dɪˈstrɪbjuːtə/

معنی: توزیع کننده
معانی دیگر: (شخص یا دستگاه یا سازمانی که توزیع می کند) پخش گر، موزع، توژی گر، عامل فروش

جمله های نمونه

1. We have been appointed sole UK distributor of a number of Hungarian wines.
[ترجمه گوگل]ما به عنوان تنها توزیع کننده تعدادی از شراب مجارستانی در بریتانیا منصوب شده ایم
[ترجمه ترگمان]ما به عنوان منحصر به فرد توزیع کننده تعدادی از شراب های مجارستانی منصوب شده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You can get the book through your local distributor.
[ترجمه گوگل]می توانید کتاب را از طریق توزیع کننده محلی خود تهیه کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید کتاب را از طریق توزیع کننده محلی خود دریافت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We are the primary distributor of the system in France.
[ترجمه گوگل]ما توزیع کننده اصلی سیستم در فرانسه هستیم
[ترجمه ترگمان]ما توزیع کننده اصلی این سیستم در فرانسه هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We will act as the exclusive distributor for these Russian goods to the world market.
[ترجمه گوگل]ما به عنوان توزیع کننده انحصاری این کالاهای روسی در بازار جهانی عمل خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما به عنوان توزیع کننده انحصاری این کالاهای روسی در بازار جهانی عمل خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Service Inc., a distributor of drugs and medical supplies, surged 3 1 / 4 to 2
[ترجمه گوگل]Service Inc, توزیع کننده دارو و لوازم پزشکی، 3 1/4 به 2 افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]شرکت خدمات، توزیع کننده مواد مخدر و تجهیزات پزشکی، ۳ \/ ۱ \/ ۴ به ۲ رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Perhaps a canny distributor will see possibilities for three trendy niche markets, Japanism, environmentalism and feminism.
[ترجمه گوگل]شاید یک توزیع کننده ماهر امکاناتی را برای سه بازار پرطرفدار، ژاپن گرایی، محیط زیست و فمینیسم ببیند
[ترجمه ترگمان]شاید توزیع کننده زیرک امکان سه بازار مناسب مد روز، Japanism، environmentalism و فمینیسم را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Strictly, these are offshore funds without distributor status.
[ترجمه گوگل]به طور دقیق، اینها صندوق های خارج از کشور بدون وضعیت توزیع هستند
[ترجمه ترگمان]به طور دقیق تر، این ها سرمایه های خارجی بدون وضعیت توزیع کننده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A distributor ordered five gallons of car wash that was not shipped on schedule.
[ترجمه گوگل]یک توزیع کننده پنج گالن کارواش سفارش داد که طبق برنامه ارسال نشد
[ترجمه ترگمان]یک توزیع کننده به پنج گالون شستشوی خودرو دستور داد که در برنامه زمانبندی ارسال نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For example, the business may be the sole distributor of certain products within the United Kingdom.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، کسب و کار ممکن است تنها توزیع کننده برخی از محصولات در بریتانیا باشد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، تجارت می تواند تنها توزیع کننده محصولات خاص در بریتانیا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Distributor Miramax, which led the pack with 20 nominations, is an autonomous unit of the Walt Disney Co.
[ترجمه گوگل]توزیع کننده Miramax، که با 20 نامزدی این بسته را رهبری کرد، یک واحد مستقل از شرکت والت دیزنی است
[ترجمه ترگمان]توزیع کننده Miramax، که گروه را با ۲۰ نامزد رهبری می کرد، یک واحد مستقل از شرکت والت دیزنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Secondary distributor roads have no speed signs, but are interrupted by frequent pedestrian crossings of traditional design.
[ترجمه گوگل]جاده های توزیع کننده ثانویه فاقد علائم سرعت هستند، اما توسط گذرگاه های مکرر عابر پیاده با طراحی سنتی قطع می شوند
[ترجمه ترگمان]مسیرهای توزیع کننده ثانویه هیچ نشانه سرعت ندارد، اما عبور مکرر عابران از طراحی سنتی قطع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Barrett health-food stores and a distributor for drugs and medical supplies.
[ترجمه گوگل]فروشگاه های مواد غذایی بهداشتی بارت و توزیع کننده دارو و لوازم پزشکی
[ترجمه ترگمان]سید برت فروشگاه های مواد غذایی و توزیع کننده مواد مخدر و تجهیزات پزشکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The distributor of office equipment said it plans to sell four million ADRs.
[ترجمه گوگل]توزیع کننده تجهیزات اداری گفت که قصد دارد چهار میلیون ADR بفروشد
[ترجمه ترگمان]توزیع کننده تجهیزات دفتری گفت که این شرکت قصد دارد چهار میلیون ADRs را بفروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A leading wines and spirits producer and distributor wrote of generally good candidates and satisfactory performance.
[ترجمه گوگل]یک تولید کننده و توزیع کننده پیشرو شراب و مشروبات الکلی از نامزدهای عموما خوب و عملکرد رضایت بخش نوشت
[ترجمه ترگمان]تولید کننده شراب و تولید کننده مشروبات الکلی به طور کلی برای داوطلبان خوب و عملکرد رضایت بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The eastern district distributor road is part of the relief road system round the city of Leicester.
[ترجمه گوگل]جاده توزیع منطقه شرقی بخشی از سیستم جاده های امدادی در اطراف شهر لستر است
[ترجمه ترگمان]جاده پخش کننده بخش شرقی بخشی از سیستم جاده امدادی در اطراف شهر لس تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

توزیع کننده (اسم)
distributor

تخصصی

[خودرو] دلکو , یکی از قطعات سیستم برقی که جریان برق ولتاژ بالا را به صورت تنظیم شده به شمعها میفرستد.
[سینما] پخش کننده
[عمران و معماری] مقسم
[کامپیوتر] توزیع کننده
[برق و الکترونیک] توزیع کننده
[نساجی] توزیع کننده ( در ریسندگی)

انگلیسی به انگلیسی

• one that markets a commodity, wholesaler; one that allots or dispenses, one that hands out
a distributor is a person, company, or organization that supplies goods or provisions to shops, businesses, or countries.

پیشنهاد کاربران

distributor ( n ) ( dɪˈstrɪbyət̮ər ) =a device in an engine that sends electric current to the spark plug
distributor
توزیع گر
عامل فروش
توزیع کننده
موزّع
توزیع کننده
به اشتباه دلکو هم نامیده می شود که باید اشاره کرد دلکو نام یک برند آمریکایی است.
distributor ( قطعات و اجزای خودرو )
واژه مصوب: تقسیم گر 2
تعریف: قطعه ای در سامانۀ جرقه زنی که برق پرفشار را با ترتیب خاصی بین شمع های موتور توزیع می کند
نمایندگی فروش/ نماینده فروش

بپرس