1. excessive taxes form a disincentive to industrial expansion
مالیات های زیاد عامل بازدارنده ی توسعه ی صنعتی هستند.
2. A low starting salary acts as a strong disincentive to getting back to work for the unemployed.
[ترجمه گوگل]حقوق اولیه پایین به عنوان یک بازدارنده قوی برای بازگشت به کار برای بیکاران عمل می کند
[ترجمه ترگمان]حقوق شروع پایین به عنوان یک disincentive قوی برای بازگشت به کار برای بیکاران، عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حقوق شروع پایین به عنوان یک disincentive قوی برای بازگشت به کار برای بیکاران، عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A sudden fall in profits provided a further disincentive to new investors.
[ترجمه گوگل]کاهش ناگهانی سود، انگیزه بیشتری برای سرمایه گذاران جدید ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]افت ناگهانی در سود سهام بیشتری را به سرمایه گذاران جدید داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]افت ناگهانی در سود سهام بیشتری را به سرمایه گذاران جدید داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. High interest rates can be a disincentive to expanding a business.
[ترجمه گوگل]نرخ بهره بالا می تواند مانعی برای گسترش یک تجارت باشد
[ترجمه ترگمان]نرخ سود بالا می تواند یک disincentive برای توسعه کسب وکار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نرخ سود بالا می تواند یک disincentive برای توسعه کسب وکار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. High taxes are a disincentive to business.
[ترجمه گوگل]مالیات های بالا مانعی برای تجارت است
[ترجمه ترگمان]مالیات های زیاد مربوط به تجارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مالیات های زیاد مربوط به تجارت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Heavy taxation has a disincentive effect.
[ترجمه گوگل]مالیات های سنگین اثر بازدارنده دارد
[ترجمه ترگمان]مالیات سنگین یک اثر disincentive دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مالیات سنگین یک اثر disincentive دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Besides, the biggest disincentive to spend is fear of the dole, and Mr Lamont raised little cheer in that regard.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بزرگترین عامل بازدارنده برای خرج کردن، ترس از بیخردی است، و آقای لامونت در این زمینه تشویق چندانی نکرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بزرگ ترین disincentive برای خرج کردن، ترس از خیریه است و آقای لامونت شادی کوچکی در این رابطه ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بزرگ ترین disincentive برای خرج کردن، ترس از خیریه است و آقای لامونت شادی کوچکی در این رابطه ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One motivation for the reform was the perceived disincentive to labour market participation generated by the current benefit rules.
[ترجمه گوگل]یکی از انگیزههای اصلاحات، بازدارنده مشوق مشارکت در بازار کار بود که توسط قوانین مزایای فعلی ایجاد میشد
[ترجمه ترگمان]یک انگیزه برای اصلاحات، انگیزه درک شده برای مشارکت بازار کار تولید شده توسط قواعد سود جاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک انگیزه برای اصلاحات، انگیزه درک شده برای مشارکت بازار کار تولید شده توسط قواعد سود جاری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mr Smith implicitly recognises the disincentive effect.
[ترجمه گوگل]آقای اسمیت به طور ضمنی اثر بازدارنده را تشخیص می دهد
[ترجمه ترگمان]آقای اسمیت به طور ضمنی تاثیر disincentive را تشخیص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آقای اسمیت به طور ضمنی تاثیر disincentive را تشخیص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Attempts were made in 1988 to resolve this disincentive effect.
[ترجمه گوگل]در سال 1988 تلاش هایی برای حل این اثر بازدارنده انجام شد
[ترجمه ترگمان]تلاش ها برای حل این اثر disincentive در سال ۱۹۸۸ انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تلاش ها برای حل این اثر disincentive در سال ۱۹۸۸ انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The excessive concern with disincentive effects has resulted in a less equitable system of taxation.
[ترجمه گوگل]نگرانی بیش از حد در مورد اثرات بازدارنده منجر به سیستم مالیاتی کمتر عادلانه شده است
[ترجمه ترگمان]نگرانی بیش از حد با اثرات مخرب منجر به یک سیستم عادلانه تر از مالیات شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نگرانی بیش از حد با اثرات مخرب منجر به یک سیستم عادلانه تر از مالیات شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It would be a major disincentive to property improvement.
[ترجمه گوگل]این یک مانع بزرگ برای بهبود املاک خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این یک مشکل بزرگ برای بهبود دارایی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این یک مشکل بزرگ برای بهبود دارایی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. If anything, they again pointed to a slight disincentive of higher taxes.
[ترجمه گوگل]در غیر این صورت، آنها دوباره به یک بازدارندگی جزئی از مالیات های بیشتر اشاره کردند
[ترجمه ترگمان]اگر چیزی وجود داشته باشد، آن ها بار دیگر به کاهش جزئی مالیات های بیشتر اشاره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر چیزی وجود داشته باشد، آن ها بار دیگر به کاهش جزئی مالیات های بیشتر اشاره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This may act as a disincentive to penetrating other national markets.
[ترجمه گوگل]این ممکن است به عنوان یک بازدارنده برای نفوذ به سایر بازارهای ملی عمل کند
[ترجمه ترگمان]این ممکن است به عنوان ابزاری برای نفوذ به دیگر بازارهای ملی عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ممکن است به عنوان ابزاری برای نفوذ به دیگر بازارهای ملی عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. High rates may be a locational disincentive for both businesses and households.
[ترجمه گوگل]نرخهای بالا ممکن است یک عامل بازدارنده مکانی برای مشاغل و خانوادهها باشد
[ترجمه ترگمان]نرخ های بالا ممکن است یک disincentive مکانی برای هر دو کسب وکار و خانوارها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نرخ های بالا ممکن است یک disincentive مکانی برای هر دو کسب وکار و خانوارها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید