discolour

/dɪsˈkʌlər//dɪsˈkʌlə/

معنی: بی رنگ کردن، تغییر رنگ دادن
معانی دیگر: املای واژه ی discolor در انگلیس

جمله های نمونه

1. A tooth which has been hit hard may discolour.
[ترجمه گوگل]دندانی که ضربه محکمی خورده است ممکن است تغییر رنگ دهد
[ترجمه ترگمان]یک دندان که به سختی آسیب دیده است ممکن است discolour باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sunshine would discolour the paint.
[ترجمه گوگل]نور خورشید رنگ را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]نور خورشید رنگ آن را روشن می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Plastic tends to discolour with age.
[ترجمه گوگل]پلاستیک با افزایش سن تغییر رنگ می دهد
[ترجمه ترگمان]پلاستیک از بالا به پایین متمایل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stainless steel cutlery Can discolour and pit if left coated with food, so use the pre-wash cycle.
[ترجمه گوگل]کارد و چنگال از جنس استنلس استیل اگر با مواد غذایی پوشانده شود می تواند تغییر رنگ داده و گود شود، بنابراین از چرخه قبل از شستشو استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]کارد و چنگال های فولادی ضد زنگ در صورتی که با مواد غذایی پوشیده شود می توانند از قبل شستشو کنند و از چرخه قبل از شستن استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Once cut, apples quickly discolour.
[ترجمه گوگل]پس از برش، سیب ها به سرعت تغییر رنگ می دهند
[ترجمه ترگمان]پس از بریدن، سیب به سرعت تبدیل به سیب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Note: The product may discolour during storage.
[ترجمه گوگل]توجه: ممکن است محصول در حین نگهداری تغییر رنگ دهد
[ترجمه ترگمان]نکته: محصول ممکن است در طول انبار ذخیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The kinds discolour phenomena were categorized to different flowers in this study and tried to different flowers in this study and tried to find their cause.
[ترجمه گوگل]انواع پدیده های تغییر رنگ در این تحقیق به گل های مختلف دسته بندی شد و در این تحقیق سعی شد تا گل های مختلف مورد بررسی قرار گیرد و علت آنها یافت شود
[ترجمه ترگمان]انواع پدیده discolour به گل های مختلف در این مطالعه طبقه بندی شد و سعی در یافتن گل های مختلف در این مطالعه و تلاش برای یافتن دلیل آن ها داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They can discolour or damage your jewellery mountings.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند پایه های جواهرات شما را تغییر رنگ دهند یا به آنها آسیب بزنند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند به جواهرات خود آسیب بزنند یا آسیب ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Benzoyl peroxide can cause fabric to discolour on contact. Use with care.
[ترجمه گوگل]بنزوئیل پراکسید می تواند باعث تغییر رنگ پارچه در تماس شود با احتیاط استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]peroxide benzoyl می توانند باعث ایجاد پارچه شوند با احتیاط از آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective:The research turns over the function of Potentilla discolour bunge(PDB) on the pancreatic islet B cells of the DM rat.
[ترجمه گوگل]هدف: این تحقیق عملکرد Potentilla discolour bunge (PDB) روی سلول‌های جزایر B پانکراس موش DM را بررسی می‌کند
[ترجمه ترگمان]هدف: این تحقیق بر روی عملکرد of discolour bunge (PDB)در سلول های لوزالمعده islet (B)از موش DM استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They are unaffected by ultra-violet light and do not become brittle or discolour over time.
[ترجمه گوگل]آنها تحت تأثیر اشعه ماوراء بنفش قرار نمی گیرند و با گذشت زمان شکننده یا تغییر رنگ نمی دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها تحت تاثیر نور فوق بنفش قرار نمی گیرند و در طول زمان ترد و ترد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The use of plastic also means that the ferrule will not rust or discolour.
[ترجمه گوگل]استفاده از پلاستیک همچنین به این معنی است که فرول زنگ نمی‌زند یا تغییر رنگ نمی‌دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از پلاستیک همچنین به این معنی است که the زنگ نخواهد زد و یا زنگ نخواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Answer: Brightening agent can make some clothings that have color wash the more bright-colored, white clothing the more, maintain its whiteness after washing and do not discolour.
[ترجمه گوگل]پاسخ: روشن کننده می تواند باعث شود برخی از لباس هایی که رنگ دارند، رنگ روشن تر، لباس های سفید را بیشتر بشویند، پس از شستن سفیدی خود را حفظ کنند و تغییر رنگ ندهند
[ترجمه ترگمان]پاسخ: نماینده brightening می تواند برخی از clothings را بسازد که رنگ های روشن و سفید را بیشتر شستشو دهند، سفیدی خود را بعد از شستن و نه discolour حفظ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective: The research turns over the function of Potentilla Discolour Bunge (PDB) on the vascular endothelial cells (VEC) of the DM big rat.
[ترجمه گوگل]هدف: این تحقیق عملکرد Potentilla Discolour Bunge (PDB) را بر روی سلول‌های اندوتلیال عروقی (VEC) موش صحرایی بزرگ DM نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]هدف: این تحقیق بر عملکرد of Discolour Bunge (PDB)در سلول های اندوتلیال آوندی (VEC)از موش بزرگ DM (VEC)می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی رنگ کردن (فعل)
achromatize, discolor, discolour, decolorize, decolourize, etiolate

تغییر رنگ دادن (فعل)
discolor, discolour, color, colour

تخصصی

[نساجی] تغییر رنگ - رنگ پریدگی

انگلیسی به انگلیسی

• change the color of, stain; fade (also discolor)
if something discolours or if something discolours it, its original colour changes and it looks unattractive.

پیشنهاد کاربران

بپرس