1. the disaster dizzied her brain and paralyzed her will
آن فاجعه (مغز) او را منگ و اراده ی او را فلج کرده بود.
2. the disaster was laid to faulty wiring
آن فاجعه را ناشی از سیم کشی ناقص دانستند.
3. a sure disaster
یک فاجعه ی مسلم
4. to imprecate disaster upon one's foe
(از خدا) برای دشمن خود طلب بدبختی و فلاکت کردن
5. to meet disaster
با فاجعه روبرو شدن
6. portent of a disaster
تفال یک فاجعه
7. an intangible feeling of impending disaster
احساس مبهمی درباره ی فاجعه ی قریب الوقوع
8. her last novel was a disaster
آخرین رمان او افتضاح بود.
9. the new policy could spell disaster for the carpet industry
این سیاست جدید ممکن است برای صنعت قالی بافی فاجعه به بار بیاورد.
10. the vast dimensions of this disaster
ابعاد عظیم این فاجعه
11. an atomic war would be the final disaster to the world
جنگ هسته ای آخرین فاجعه جهان خواهد بود.
12. in russia, napoleon's army met with complete disaster
در روسیه قشون ناپلئون با ناکامی محض مواجه شد.
13. their invasion of iran was a great disaster
تاخت و تاز آنها بر ایران فاجعه ی عظیمی بود.
14. Parental love is the greatest. And in the disaster, our soldiers are like our parents, give our boundless love.
[ترجمه گوگل]محبت والدین بزرگترین است و در فاجعه، سربازان ما مانند پدر و مادر ما هستند، عشق بی حد و حصر ما را به ما بسپارید
[ترجمه ترگمان]عشق والدین بزرگ ترین عشق است و در این فاجعه، سربازان ما شبیه پدر و مادر ما هستند و عشق بی حد و حصر ما را به ما می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عشق والدین بزرگ ترین عشق است و در این فاجعه، سربازان ما شبیه پدر و مادر ما هستند و عشق بی حد و حصر ما را به ما می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. His robust strength made him survive the disaster.
[ترجمه گوگل]قدرت قوی او باعث شد تا از این فاجعه جان سالم به در ببرد
[ترجمه ترگمان]قدرت قوی او باعث شد که او از این فاجعه جان سالم به در ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قدرت قوی او باعث شد که او از این فاجعه جان سالم به در ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Survivors of the disaster who lost their relatives are much to be pitied.
[ترجمه گوگل]بازماندگان این فاجعه که بستگان خود را از دست داده اند بسیار قابل تاسف هستند
[ترجمه ترگمان]بازماندگان حادثه که بستگان خود را از دست داده اند، بسیار قابل ترحم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازماندگان حادثه که بستگان خود را از دست داده اند، بسیار قابل ترحم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. After the disaster, victims were crying, parents were crying, Sichuan was crying, China was crying, Every Chinese was crying. However, Premier Wen said, "Do not cry, children, every thing will be all right. " Yes, we should not cry, because this world is full of love, because China is full of love.
[ترجمه Aida] پس از فاجعه، قربانیان گریه می کردند، والدین گریه می کردند، سیچوان گریه می کرد، چین گریه می کرد، هر چینی گریه می کرد. با این حال، نخست وزیر ون گفت: "فرزندان، گریه نکنید، همه چیز درست خواهد شد. " بله، ما نباید گریه کنیم، زیرا این جهان پر از عشق است، زیرا چین پر از عشق است.|
[ترجمه گوگل]پس از فاجعه، قربانیان گریه می کردند، والدین گریه می کردند، سیچوان گریه می کرد، چین گریه می کرد، هر چینی گریه می کرد با این حال، نخست وزیر ون گفت: "فرزندان، گریه نکنید، همه چیز درست خواهد شد " بله، ما نباید گریه کنیم، زیرا این جهان پر از عشق است، زیرا چین پر از عشق است[ترجمه ترگمان]بعد از حادثه، قربانیان گریه می کردند، ایالت سیشوان گریه می کرد، چین گریه می کرد، چین گریه می کرد همه چینی ها گریه می کردند با این حال، نخست وزیر ون گفت: \"گریه نکنید، بچه ها، همه چیز درست خواهد شد\" بله، ما نباید گریه کنیم، چون این دنیا سرشار از عشق است، چون چین سرشار از عشق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. It was the world's second worst air disaster, a horrific re-run of the runway collision in 197
[ترجمه گوگل]این دومین بدترین فاجعه هوایی جهان بود، یک تکرار وحشتناک از برخورد باند فرودگاه در سال 197
[ترجمه ترگمان]این دومین فاجعه هوایی جهان بود که در ۱۹۷ برخورد باند فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دومین فاجعه هوایی جهان بود که در ۱۹۷ برخورد باند فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. Nothing in life is despair, a series of disaster will be can't withstand the sunshine nightmare, to be bumpy. Life is the dojo, alive is a kind of practice.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز در زندگی ناامیدی نیست، یک سری از فاجعه خواهد بود نمی تواند مقاومت در برابر کابوس آفتاب، به دست انداز زندگی دوجو است، زنده نوعی تمرین است
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در زندگی نومید کننده نیست، یک سری فاجعه نمی تواند در برابر کابوس خورشید، پر از دست انداز و پر از دست انداز باشد زندگی is است، زنده یک نوع تمرین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز در زندگی نومید کننده نیست، یک سری فاجعه نمی تواند در برابر کابوس خورشید، پر از دست انداز و پر از دست انداز باشد زندگی is است، زنده یک نوع تمرین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. The prime minister will drop in at the disaster area.
[ترجمه گلی افجه ] نخست وزیر بی خبر وارد منطقه حادثه دیده خواهد شد|
[ترجمه گوگل]نخست وزیر در منطقه فاجعه مستقر خواهد شد[ترجمه ترگمان]نخست وزیر در منطقه فاجعه غرق خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Last year's cotton crop was an unmitigated disaster.
[ترجمه گوگل]محصول پنبه در سال گذشته یک فاجعه غیرقابل کاهش بود
[ترجمه ترگمان]محصول پنبه سال گذشته یک فاجعه کامل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]محصول پنبه سال گذشته یک فاجعه کامل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید