1. he doesn't diddle his own friends
او سر دوستان خود کلاه نمی گذارد.
2. He has been diddling with the controls on the television set.
[ترجمه گوگل]او با کنترل های تلویزیون دست و پنجه نرم می کرد
[ترجمه ترگمان]او با کنترل های مربوط به مجموعه تلویزیونی درگیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با کنترل های مربوط به مجموعه تلویزیونی درگیر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I've been diddled! Half of these tomatoes are bad!
[ترجمه حسین کتابدار] سرم کلاه رفته! نصف این گوجه فرنگی ها خرابند.|
[ترجمه گوگل]دلم گرفته! نیمی از این گوجه فرنگی ها بد هستند![ترجمه ترگمان]diddled! نصف این گوجه فرنگی بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She has diddled me out of the rent .
[ترجمه حسین کتابدار] او سر موضوع اجاره، فریبم داد.|
[ترجمه گوگل]او مرا از اجاره خانه بیرون آورده است[ترجمه ترگمان]مرا از اجاره خانه محروم کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He diddled me! He said that there were six in a bag, but there were only five.
[ترجمه گوگل]او به من دست زد! او گفت که در یک کیسه شش نفر بودند، اما فقط پنج نفر بودند
[ترجمه ترگمان]مرا diddled! اون گفت که ۶ تا تو کیف هستن ولی فقط پنج تا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرا diddled! اون گفت که ۶ تا تو کیف هستن ولی فقط پنج تا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They should have finished the work by now if they hadn't spent the afternoon diddling around.
[ترجمه گوگل]اگر بعدازظهر را به سرگرمی نمی گذراندند باید تا الان کار را تمام می کردند
[ترجمه ترگمان]اگر تمام بعدازظهر را صرف بازی کردن نکرده بودند، آن ها باید کار را تمام می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر تمام بعدازظهر را صرف بازی کردن نکرده بودند، آن ها باید کار را تمام می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He diddled me out of $ 50 and I can do nothing about it.
[ترجمه گوگل]او از 50 دلار به من پرداخت و من نمی توانم کاری در مورد آن انجام دهم
[ترجمه ترگمان]اون منو از ۵۰ دلار خرید و من هیچ کاری نمی تونم بکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون منو از ۵۰ دلار خرید و من هیچ کاری نمی تونم بکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Stop diddling around and do some work!
[ترجمه حسین کتابدار] از فریب و دغلبازی دست بردارید و کاری انجام دهید!|
[ترجمه گوگل]دست از سرگردانی بردارید و کمی کار کنید![ترجمه ترگمان]به این سو و آن سو نروید و کاری انجام دهید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I realized the restaurant had diddled me out of $ 3 when I checked the bill.
[ترجمه گوگل]وقتی صورتحساب را بررسی کردم متوجه شدم که رستوران 3 دلار از من کم کرده است
[ترجمه ترگمان]وقتی صورت حساب را چک کردم، رستوران مرا از سه دلار محروم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی صورت حساب را چک کردم، رستوران مرا از سه دلار محروم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Diddle the switch see if the light comes on.
[ترجمه گوگل]سوئیچ را بردارید و ببینید آیا چراغ روشن می شود یا خیر
[ترجمه ترگمان]اگر چراغ روشن باشد چراغ را روشن کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر چراغ روشن باشد چراغ را روشن کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They've diddled me out of the rent!
[ترجمه گوگل]آنها من را از اجاره خانه بیرون آورده اند!
[ترجمه ترگمان]مرا از اجاره خانه بیرون کشیده اند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرا از اجاره خانه بیرون کشیده اند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They'll diddle you out of your last penny if you give them the chance.
[ترجمه گوگل]اگر این فرصت را به آنها بدهی، از آخرین سکه ات بیرون خواهند رفت
[ترجمه ترگمان]اگه این فرصت رو بهشون بدی، diddle
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگه این فرصت رو بهشون بدی، diddle
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He diddled with the washing machine, but it still wouldn't work.
[ترجمه گوگل]او با ماشین لباسشویی کار می کرد، اما باز هم کار نمی کرد
[ترجمه ترگمان]او با ماشین لباس شویی سر و کار دارد، اما باز هم جواب نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او با ماشین لباس شویی سر و کار دارد، اما باز هم جواب نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Don't diddle away your time.