1. children devour fairy tales
بچه ها کشته و مرده داستان های جن و پری هستند.
2. It was a horrid sight to see the lion devour the lamb.
[ترجمه گوگل]دیدن اینکه شیر بره را می بلعد، منظره وحشتناکی بود
[ترجمه ترگمان]دیدن شیر، دیدن شیر، منظره وحشتناکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیدن شیر، دیدن شیر، منظره وحشتناکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The animal doctor was pleased to see the terrier devour the dog food.
[ترجمه گوگل]دکتر حیوانات از دیدن اینکه تریر غذای سگ را می بلعد خوشحال شد
[ترجمه ترگمان]دکتر حیوانات از دیدن سگ شکاری خوشحال شد و غذای سگ ها را بلعید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دکتر حیوانات از دیدن سگ شکاری خوشحال شد و غذای سگ ها را بلعید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. My aunt devours four or five mystery books each week.
[ترجمه حسین کتابدار] عمه من در هر هفته با ولع و اشتیاق زیاد چهار یا پنج کتاب معمایی می خواند.|
[ترجمه گوگل]خاله من هر هفته چهار یا پنج کتاب معمایی می خورد[ترجمه ترگمان]هر هفته چهار یا پنج کتاب راز را می بلعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Men live like fish, the great ones devour the small.
[ترجمه شکرنابی] انسانها همانند ماهی ها زندگی می کنند، بزرگها کوچک ها را می بلعند.|
[ترجمه حسین کتابدار] افراد بزرگ تر، قدرتمندتر یا موفق تر، افراد کوچک تر یا ضعیف تر را تحت کنترل گرفته یا از پای در می آورند؛ این بیانگر نابرابری، رقابت شدید و گاهی بی رحمی در جامعه است.|
[ترجمه گوگل]انسان ها مثل ماهی زندگی می کنند، بزرگ ها کوچک ها را می بلعند[ترجمه ترگمان]مردان مانند ماهی زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A medium-sized dog will devour at least one can of food per day.
[ترجمه Ramin.f] یک سگ با اندازه متوسط در روز حداقل یک قوطی غذا را میبلعد.|
[ترجمه گوگل]یک سگ با جثه متوسط حداقل یک قوطی غذا در روز می بلعد[ترجمه ترگمان]یک سگ با سایز متوسط حداقل می تواند هر روز حداقل یک غذا بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Devour all on your deadly pyre!
[ترجمه حسین کتابدار] همه چیز را در آتش مرگبار خودت نابود کن!/ این جمله به نحوی نشان می دهد که همه چیز باید در آن آتش مرگبار بلعیده شده و نابود شود. استعاره ای قوی از پایان، قضاوت یا پاک سازی کامل.|
[ترجمه گوگل]همه چیز را در آتش مرگبار خود ببلعید![ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The seasons would devour one another.
[ترجمه Ramin.f] فصل ها یک دیگر را در بر میگیرند|
[ترجمه حسین کتابدار] فصل ها یکی پس از دیگری می گذرند و جای یکدیگر را می گیرند.|
[ترجمه حسین کتابدار] این جمله اشاره به جریان پایدار زندگی دارد که هر مرحله با پایان یکی آغاز می شود و همانند فصل ها هیچ چیزی ثابت نمی ماند و همه چیز در حال تغییر است.|
[ترجمه گوگل]فصل ها همدیگر را می بلعند[ترجمه ترگمان]فصل ها یکی دیگر را می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sometimes they burrow through the cheeks and devour the tongue. '.
[ترجمه گوگل]گاه گونه ها را سوراخ می کنند و زبان را می بلعند '
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات آن ها در گونه ها نقب می زنند و زبان را می بلعند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات آن ها در گونه ها نقب می زنند و زبان را می بلعند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Not so natural to put her down with a thud and devour her with a kiss.
[ترجمه حسین کتابدار] او را با صدای محکمی بر زمین گذاشت و بوسیدش طوری که انگار می خواست او را با بوسه اش کاملاً ببلعد.|
[ترجمه گوگل]خیلی طبیعی نیست که او را با ضربه زدن زمین بگذاریم و با یک بوسه او را ببلعیم[ترجمه ترگمان]خیلی طبیعی نبود که او را با یک ضربه محکم کند و او را با یک بوسه بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Likewise the ground, the concrete, which did not cleave to devour or entomb him.
[ترجمه حسین کتابدار] مانند زمین و بتن که می توانند هر چیزی را در خود نگه دارند، اما آن ها نپذیرفتند که او را نابود یا دفن کنند. / این استعاره تصویری پر قدرت از مقاومت و استقامت فرد در برابر سرنوشت دشوار است. جمله �Likewise the ground, the concrete, which did not cleave to devour or entomb him. � استعاره ای است که می گوید زمین و بتن که نماد پایداری و سختی هستند، نپذیرفتند که او را بلعیده یا دفن کنند.|
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب زمین، بتن، که برای بلعیدن یا دفن او نمی شکافت[ترجمه ترگمان]همچنین زمین، بتون، که برای بلعیدن و یا کشتن او از هم جدا نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Shove his face into his own shit, they were learning, and he will devour it, smacking his lips.
[ترجمه حسین کتابدار] او مجبور است با پیامدهای بد خودش روبرو شود و این تجربه را با تمام وجود می پذیرد و می بلعد.|
[ترجمه گوگل]صورتش را در گند خودش فرو کن، آنها یاد می گرفتند، و او آن را می بلعد و لب هایش را می کوبد[ترجمه ترگمان]صورتش را به گوه خودش فرو می کند، آن ها یاد می گیرند، و او آن را می بلعد و لب هایش را به هم می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Hundreds of fans will be in the audience over the next two nights just waiting to devour those lines.
[ترجمه حسین کتابدار] صدها هوادار در سالن تئاتر حضور خواهند داشت که با اشتیاق زیادی منتظر شنیدن آن دیالوگ ها هستند و می خواهند کاملاً جذب نمایش شوند.|
[ترجمه گوگل]صدها طرفدار طی دو شب آینده در بین تماشاگران خواهند بود و منتظر خواهند بود تا آن خطوط را ببلعد[ترجمه ترگمان]صدها طرفدار در دو شب آینده فقط منتظر هستند تا این خطوط را ببلعند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The plants grow naturally in impoverished peat bogs, and they devour insects as a source of protein.
[ترجمه گوگل]گیاهان به طور طبیعی در باتلاق های ذغال سنگ نارس فقیر رشد می کنند و حشرات را به عنوان منبع پروتئین می بلعند
[ترجمه ترگمان]گیاهان به طور طبیعی در باتلاق های peat فقیر رشد می کنند و حشرات را به عنوان یک منبع پروتئین می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گیاهان به طور طبیعی در باتلاق های peat فقیر رشد می کنند و حشرات را به عنوان یک منبع پروتئین می دانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. An exotic beauty, with fire at her heart, a flame that could easily devour an unwary man.
[ترجمه حسین کتابدار] یک زیبایی عجیب و غریب، با آتشی در قلبش، شعله ای که به آسانی می تواند مردان ناآگاه را بلعیده و تحت تاثیر قرار دهد.|
[ترجمه گوگل]زیبایی عجیب و غریب، با آتش در قلبش، شعله ای که به راحتی می تواند مردی بی احتیاط را ببلعد[ترجمه ترگمان]یک زیبایی عجیب، با آتش در قلبش، آتشی که به راحتی می تواند یک مرد بی احتیاط را ببلعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. They would tear to pieces the wild creatures they met and devour the bloody shreds of flesh.
[ترجمه Ramin.f] موجودات وحشی گوشت خوراک خود را میدرند و تکه های خونین لاشه را میبلعند.|
[ترجمه حسین کتابدار] آن ها هر موجود وحشی را که می دیدند تکه تکه می کردند و با ولع تکه های خون آلود گوشتش را می خوردند.|
[ترجمه گوگل]آنها موجودات وحشی را که ملاقات می کردند تکه تکه می کردند و تکه های خونین گوشت را می بلعیدند[ترجمه ترگمان]موجودات وحشی را تکه پاره می کنند و تکه های گوشت خون آلود را می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. Then the ghoul will rob the corpse of the interred jewellery and devour the newly dead flesh with its sharp fangs.
[ترجمه گوگل]سپس غول جسد جواهرات مدفون را ربوده و گوشت تازه مرده را با نیش های تیز خود می بلعد
[ترجمه ترگمان]سپس غول جسد جواهرات را از زمین جدا خواهد کرد و گوشت تازه مردگان را با دندان های تیز خود می بلعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس غول جسد جواهرات را از زمین جدا خواهد کرد و گوشت تازه مردگان را با دندان های تیز خود می بلعد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید