1. an ambassador designate
نامزد شغل سفارت
2. There are efforts under way to designate the bridge a historic landmark.
[ترجمه Parvin] تلاش های زیادی جهت ثبت کردن پل به عنوان یک اثر تاریخی در حال انجام است.|
[ترجمه شهریار] تلاش های زیادی برای ثبت پل به عنوان اثری تاریخی در حال انجام است.|
[ترجمه شان] تلاش هایی به عمل می آید تا این پل به عنوان یک اثر تاریخی، در نظر گرفته شود.|
[ترجمه گوگل]تلاش هایی در حال انجام است تا پل را به عنوان یک بنای تاریخی تعیین کنند[ترجمه ترگمان]تلاش هایی در دست انجام است تا پل را یک نقطه عطف تاریخی مشخص کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Will you designate the flowers you wish?
[ترجمه شهریار] آیا آن دسته از گل هایی را که مطابق میل تان می باشند مشخص می کنید؟|
[ترجمه گوگل]آیا گل هایی را که می خواهید تعیین می کنید؟[ترجمه ترگمان]می خواهی گل هایی را که می خواهی انتخاب کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The directive requires member states to designate sites of special scientific interest.
[ترجمه گوگل]این دستورالعمل از کشورهای عضو میخواهد تا مکانهایی را که دارای علاقه علمی خاص هستند تعیین کنند
[ترجمه ترگمان]این دستور نیازمند کشورهای عضو برای تعیین مکان مورد علاقه ویژه علمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دستور نیازمند کشورهای عضو برای تعیین مکان مورد علاقه ویژه علمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The director is allowed to designate his / her successor.
[ترجمه سام] کارگردان مجاز است که جانشین خویش را انتخاب کند|
[ترجمه گوگل]مدیر مجاز است جانشین خود را تعیین کند[ترجمه ترگمان]کارگردان مجاز است جانشین او را انتخاب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Black lines designate boundaries on this map.
[ترجمه گوگل]خطوط سیاه مرزها را در این نقشه مشخص می کنند
[ترجمه ترگمان]خطوط سیاه مرزها را روی این نقشه مشخص می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خطوط سیاه مرزها را روی این نقشه مشخص می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Designate someone as the spokesperson.
[ترجمه شان] یک نفر را به عنوان سخنگو تعیین کنید ( بر گزینید ) .|
[ترجمه گوگل]شخصی را به عنوان سخنگو تعیین کنید[ترجمه ترگمان]یک نفر را به عنوان سخنگو مورد بحث قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The alphabetical notation used to designate main classes permits many of these to be included, as shown in Figure
[ترجمه گوگل]نماد حروف الفبای مورد استفاده برای تعیین کلاس های اصلی اجازه می دهد تا بسیاری از این کلاس ها گنجانده شوند، همانطور که در شکل نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]نماد الفبایی که برای تعیین کلاس های اصلی به کار می رود بسیاری از این موارد را باید در نظر گرفت، همانطور که در شکل نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نماد الفبایی که برای تعیین کلاس های اصلی به کار می رود بسیاری از این موارد را باید در نظر گرفت، همانطور که در شکل نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Icons designate shortcuts, time-saving tips, useful definitions, cautions and pitfalls to be avoided.
[ترجمه گوگل]نمادها میانبرها، نکات صرفه جویی در زمان، تعاریف مفید، احتیاط ها و مشکلاتی را که باید اجتناب شود مشخص می کنند
[ترجمه ترگمان]آیکون های میان بر، نکات صرفه جویی در زمان، تعاریف مفید، هشدارها و دام های مفید برای اجتناب از آن ها را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیکون های میان بر، نکات صرفه جویی در زمان، تعاریف مفید، هشدارها و دام های مفید برای اجتناب از آن ها را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Designate a driver who won't be drinking before going to a party or club.
[ترجمه Amin gh] قبل از رفتن به باشگاه تفریحی و مهمانی یک نفر را ( بین خودتان ) برای رانندگی کردن مشخص کنید که تمایلی به مست شدن نداشته باشد|
[ترجمه گوگل]راننده ای را تعیین کنید که قبل از رفتن به یک مهمانی یا باشگاه مشروب ننوشد[ترجمه ترگمان]یه راننده که قبل از رفتن به مهمونی یا کلوب مشروب نمیخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Contracting States are to designate the authorities which consuls may approach.
[ترجمه گوگل]دولت های متعاهد باید مقاماتی را که کنسول ها می توانند به آنها مراجعه کنند تعیین کنند
[ترجمه ترگمان]دولت ها باید مقاماتی را که کنسول ممکن است به آن ها نزدیک شوند تعیین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دولت ها باید مقاماتی را که کنسول ممکن است به آن ها نزدیک شوند تعیین کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Hilary Frome was, after all, head boy designate.
[ترجمه گوگل]به هر حال هیلاری فروم، رئیس پسر بود
[ترجمه ترگمان]هیلاری Frome، پس از همه این ها، head را تعیین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیلاری Frome، پس از همه این ها، head را تعیین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Designate a set of spatulas for dispensing tissue culture chemicals only and ensure that they are cleaned after every use.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از کفگیرها را فقط برای توزیع مواد شیمیایی کشت بافت تعیین کنید و اطمینان حاصل کنید که بعد از هر بار استفاده تمیز می شوند
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک مجموعه از spatulas برای توزیع مواد شیمیایی کشت بافت تنها و حصول اطمینان از اینکه آن ها بعد از هر مصرف تمیز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ایجاد یک مجموعه از spatulas برای توزیع مواد شیمیایی کشت بافت تنها و حصول اطمینان از اینکه آن ها بعد از هر مصرف تمیز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Participants under time pressure had to designate as many pairs as they could as either the same or different.
[ترجمه گوگل]شرکتکنندگانی که تحت فشار زمان قرار داشتند باید تا آنجا که میتوانستند جفتهای مشابه یا متفاوت را تعیین میکردند
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان تحت فشار زمان مجبور بودند هر دو زوج را به همان اندازه که ممکن است یا متفاوت، مشخص کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان تحت فشار زمان مجبور بودند هر دو زوج را به همان اندازه که ممکن است یا متفاوت، مشخص کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. This style I would designate as above all thorough.
[ترجمه گوگل]این سبک را من به عنوان بالاتر از همه کامل تعیین می کنم
[ترجمه ترگمان]من این نوع را به عنوان مافوق کامل انتخاب خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من این نوع را به عنوان مافوق کامل انتخاب خواهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید