1. descriptive anatomy
کالبدشناسی توصیفی
2. This book is descriptive of a scientific exploration.
[ترجمه گوگل]این کتاب توصیفی از یک کاوش علمی است
[ترجمه ترگمان]این کتاب از نوع توصیفی از یک اکتشاف علمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کتاب از نوع توصیفی از یک اکتشاف علمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He wrote a book descriptive of the frontier provinces.
[ترجمه گوگل]او کتابی در توصیف استان های مرزی نوشت
[ترجمه ترگمان]او کتابی از ایالات مرزی نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او کتابی از ایالات مرزی نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Each work is prefaced by a descriptive note and concludes with an author's note.
[ترجمه گوگل]هر اثر با یک یادداشت توصیفی مقدمه می شود و با یادداشت نویسنده به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]هر کار با یک یادداشت توصیفی در مقدمه قرار می گیرد و با توجه به یادداشت نویسنده به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر کار با یک یادداشت توصیفی در مقدمه قرار می گیرد و با توجه به یادداشت نویسنده به پایان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The terms are descriptive of strong emotion.
[ترجمه گوگل]اصطلاحات توصیف کننده احساسات قوی هستند
[ترجمه ترگمان]عبارات توصیفی از احساسات قوی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عبارات توصیفی از احساسات قوی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The passage is purely descriptive.
[ترجمه گوگل]متن کاملاً توصیفی است
[ترجمه ترگمان] راهرو کاملا descriptive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] راهرو کاملا descriptive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Write a descriptive passage about spring.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] واژه ا ی در توصیف بهار نگارش کنید.|
[ترجمه گوگل]یک متن توصیفی در مورد بهار بنویسید[ترجمه ترگمان]یک مسیر توصیفی در مورد بهار بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When you write your paragraph, include as many descriptive details as possible.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] نگارش این پاراگراف از جزئیات بسیار زیادی تشکیل شده است.|
[ترجمه گوگل]هنگامی که پاراگراف خود را می نویسید، تا حد امکان جزئیات توصیفی را درج کنید[ترجمه ترگمان]زمانی که این پاراگراف را می نویسید، شامل جزئیات بسیار زیادی نیز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Fiona would never jock him off, in racing's descriptive phrase.
[ترجمه گوگل]فیونا با عبارت توصیفی مسابقه، هرگز او را بیهوده نمی کند
[ترجمه ترگمان]فیونا هرگز او را از دست نمی داد، با عبارت descriptive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فیونا هرگز او را از دست نمی داد، با عبارت descriptive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It pays most attention to interviews, descriptive accounts, biographies, and autobiographies.
[ترجمه گوگل]بیشترین توجه را به مصاحبه ها، گزارش های توصیفی، بیوگرافی ها و زندگی نامه ها می دهد
[ترجمه ترگمان]این کتاب بیشتر به مصاحبه، حساب های توصیفی، شرح حال و زندگینامه های شخصی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کتاب بیشتر به مصاحبه، حساب های توصیفی، شرح حال و زندگینامه های شخصی می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The high oil content lending black oats their descriptive name made them a traditional feed for horses.
[ترجمه گوگل]محتوای روغن بالا که نام توصیفی جو دوسر سیاه را قرض می دهد، آنها را به خوراک سنتی اسب ها تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]مقدار بالای روغن که به رنگ سیاه بدل شده بود، آن ها را به یک غذای سنتی برای اسب ها تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقدار بالای روغن که به رنگ سیاه بدل شده بود، آن ها را به یک غذای سنتی برای اسب ها تبدیل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This can be broadly broken down for descriptive purposes as a program staff of and a support staff of
[ترجمه گوگل]این را می توان به طور کلی برای اهداف توصیفی به عنوان کارکنان برنامه و کارکنان پشتیبانی تجزیه کرد
[ترجمه ترگمان]این می تواند به طور گسترده برای اهداف توصیفی به عنوان پرسنل برنامه و کارکنان پشتیبانی تجزیه و تحلیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این می تواند به طور گسترده برای اهداف توصیفی به عنوان پرسنل برنامه و کارکنان پشتیبانی تجزیه و تحلیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Click the mouse on an icon, and a descriptive phrase appears in a box next to the icons.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] بر روی یک آیکون تلیک کنید تا جمله توصیفی در راهنمای کنار نقشک ظاهر شود. تلیک و نقشک از واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادی فارسی است. در علوم رایانه ای به جمله یک خطی کنار آیکون جعبه راهنما می گویند.|
[ترجمه گوگل]ماوس را روی یک نماد کلیک کنید و یک عبارت توصیفی در کادری در کنار نمادها ظاهر می شود[ترجمه ترگمان]بر روی یک آیکون کلیک کنید و یک جمله توصیفی در جعبه ای کنار شمایل ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Invalid Descriptive Beliefr Valid descriptive beliefs are easily and readily identified.
[ترجمه گوگل]باورهای توصیفی نامعتبر باورهای توصیفی معتبر به راحتی و به آسانی شناسایی می شوند
[ترجمه ترگمان]Invalid توصیفی توصیف توصیفی معتبر به راحتی و به آسانی شناسایی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Invalid توصیفی توصیف توصیفی معتبر به راحتی و به آسانی شناسایی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید