desalinization


زیست شناسى : نمک زدایى

جمله های نمونه

1. Another method of desalinization is freezing.
[ترجمه گوگل]روش دیگر نمک زدایی انجماد است
[ترجمه ترگمان]روش دیگر of منجمد کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Desalinization would be an efficient means of helping to get China's citizens clean water now.
[ترجمه گوگل]نمک زدایی وسیله ای کارآمد برای کمک به تامین آب سالم شهروندان چینی در حال حاضر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]Desalinization یک وسیله کارآمد برای کمک به گرفتن آب تمیز شهروندان چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A number of desalinization plants are already in operation.
[ترجمه گوگل]تعدادی از کارخانه های نمک زدایی در حال حاضر در حال فعالیت هستند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از کارخانه های desalinization هم اکنون در حال اجرا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. At present, sea water desalinization has become an important means to offer water shortages in the world.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، نمک زدایی آب دریا به وسیله ای مهم برای تامین کمبود آب در جهان تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر آب دریا به یک روش مهم برای عرضه کمبود آب در جهان تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It has a special desalinization apparatus that strains out and excretes all excess salt.
[ترجمه گوگل]دارای دستگاه مخصوص نمک زدایی است که تمام نمک اضافی را از بین می برد و دفع می کند
[ترجمه ترگمان]این دستگاه دارای دستگاه desalinization ویژه ای است که تمام نمک اضافی را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. China needs to heavily invest desalinization of sea water.
[ترجمه گوگل]چین نیاز به سرمایه گذاری هنگفتی برای نمک زدایی آب دریا دارد
[ترجمه ترگمان]چین باید به شدت desalinization آب دریا سرمایه گذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. China needs to heavily invest into desalinization of sea water.
[ترجمه گوگل]چین نیاز به سرمایه گذاری هنگفت برای نمک زدایی آب دریا دارد
[ترجمه ترگمان]چین باید به شدت در جذب آب دریا سرمایه گذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Temporal regularity is salification in dry seasons and desalinization in rainy seasons and stop in frozen seasons.
[ترجمه گوگل]نظم زمانی عبارت است از شور شدن در فصول خشک و نمک زدایی در فصول بارندگی و توقف در فصول یخبندان
[ترجمه ترگمان]نظم موقتی در فصل های خشک و desalinization در فصل های بارانی salification و در فصل های سرد متوقف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dilution of groundwater falls behind of soil desalinization.
[ترجمه گوگل]رقیق شدن آب های زیرزمینی از نمک زدایی خاک عقب می ماند
[ترجمه ترگمان]رقیق شدن آب های زیر زمینی در پس of خاک قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the desalinization through irrigation to improve saline and alkaline land would consume a great amount of water, 6 times as much as through biological methods.
[ترجمه گوگل]اما نمک زدایی از طریق آبیاری برای بهبود زمین های شور و قلیایی، مقدار زیادی آب مصرف می کند، یعنی 6 برابر بیشتر از روش های بیولوژیکی
[ترجمه ترگمان]اما آبیاری از طریق آبیاری برای بهبود سطح آب و قلیایی، مقدار زیادی آب و ۶ برابر بیشتر از طریق روش های بیولوژیکی مصرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The solubility of the inorganic salt is quite low in near-and super-critical water, and this makes desalinization in supercritical water possible.
[ترجمه گوگل]حلالیت نمک معدنی در آب نزدیک و فوق بحرانی بسیار کم است و این امر نمک زدایی در آب فوق بحرانی را امکان پذیر می کند
[ترجمه ترگمان]حلالیت نمک غیر آلی در آب نزدیک و بسیار بحرانی بسیار پایین است و این باعث می شود که desalinization در آب فوق بحرانی امکان پذیر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The results showed that ultra filtration by the molecular mass cutoff 10000 was suitable for egg white, the desalinization rate was 8 81%, and the protein retention was 8 1%.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که اولترافیلتراسیون با قطع جرم مولکولی 10000 برای سفیده تخم مرغ مناسب بود، میزان نمک زدایی 81% و حفظ پروتئین 81% بود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که فیلتراسیون با جرم مولکولی برای سفیده تخم مرغ مناسب بود، نرخ desalinization ۸ درصد بود و حفظ پروتیین ۸ درصد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But even if the icebergs lost half of their volume in towing, the water they could provide would be far cheaper than that produced by desalinization, or removing salt from water.
[ترجمه گوگل]اما حتی اگر کوه‌های یخ نیمی از حجم خود را در یدک‌کشی از دست بدهند، آبی که می‌توانستند فراهم کنند بسیار ارزان‌تر از آب نمک‌زدایی یا حذف نمک از آب خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اما حتی اگر کوه های یخی نیمی از حجم خود را در بکسل کردن از دست بدهند، آب می توانند بسیار ارزان تر از آب تولید شده توسط desalinization یا از بین بردن نمک از آب باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We will actively explore the use of water reclaiming, rainwater collection and seawater desalinization, and non-traditional water rate will exceed 50%.
[ترجمه گوگل]ما به طور فعال استفاده از بازیابی آب، جمع آوری آب باران و نمک زدایی آب دریا را بررسی خواهیم کرد و میزان آب غیر سنتی از 50 درصد فراتر خواهد رفت
[ترجمه ترگمان]ما به طور فعال استفاده از بازیابی آب، جمع آوری آب باران و آب دریا را بررسی خواهیم کرد و نرخ آب غیر سنتی از ۵۰ درصد تجاوز خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] نمک زدایی - شیرین کردن
[خاک شناسی] شوری زدایی
[آب و خاک] شستشوی نمک

انگلیسی به انگلیسی

• process of desalting, removal of salt (usually from sea water)

پیشنهاد کاربران

بپرس