derate

جمله های نمونه

1. The boiler costs are not multiplied by a derating factor to avoid overestimating the conversion savings associated with derating.
[ترجمه گوگل]هزینه های دیگ بخار در یک ضریب کاهش ضرب نمی شود تا از تخمین بیش از حد صرفه جویی در تبدیل مرتبط با درجه بندی جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]هزینه های دیگ بخار توسط یک عامل derating چند برابر نمی شود تا از تغییر صرفه جویی تبدیل همراه با derating اجتناب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For calculations on the coal-water mixture we used a derating to 66 percent of the oil fired capacity.
[ترجمه گوگل]برای محاسبات روی مخلوط زغال‌سنگ آب، از کاهش 66 درصدی ظرفیت نفت استفاده کردیم
[ترجمه ترگمان]برای محاسبات در مورد مخلوط زغال سنگ - آب ما از یک derating تا ۶۶ درصد ظرفیت اخراج شده استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Because of the higher quality coal which has some ash removed, the influence of ash upon the derating will be reduced.
[ترجمه گوگل]به دلیل زغال سنگ با کیفیت بالاتر که مقداری خاکستر از آن خارج می شود، تأثیر خاکستر بر کاهش سطح کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]به دلیل زغال سنگ با کیفیت بالا که دارای مقداری خاکستر است، تاثیر خاکستر بر the derating کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How is the derating influence by the higher quality physically cleaned coal which should be used for coal / water mixtures?
[ترجمه گوگل]تأثیر کاهش کیفیت زغال سنگ تمیز شده فیزیکی که باید برای مخلوط زغال سنگ / آب استفاده شود چگونه است؟
[ترجمه ترگمان]تاثیر derating با کیفیت بالاتر زغال سنگ که باید برای مخلوط های زغال \/ آب مورد استفاده قرار گیرد چگونه است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Furthermore it can permit coal use in boilers originally designed to burn oil without substantial derating.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این می تواند استفاده از زغال سنگ را در دیگهای بخاری که در اصل برای سوزاندن روغن بدون کاهش قابل توجه طراحی شده اند، مجاز کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، می تواند به استفاده از زغال سنگ در دیگ های بخار که برای سوزاندن نفت بدون derating قابل توجه طراحی شده اند، اجازه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The derating expected is significantly influenced by the calorific content.
[ترجمه گوگل]کاهش مورد انتظار به طور قابل توجهی تحت تأثیر محتوای کالری است
[ترجمه ترگمان]The مورد انتظار به طور قابل توجهی تحت تاثیر محتوای calorific قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In some cases, the earnings growth will more than make up for the eventual de-rating.
[ترجمه گوگل]در برخی موارد، رشد سود بیشتر از کاهش رتبه نهایی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، رشد سود بیشتر از افزایش نرخ سود خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The dependence upon oil during peak seasons, when coal use is impeded by the derating problem is quite significant, however.
[ترجمه گوگل]با این حال، وابستگی به نفت در طول فصول اوج، زمانی که استفاده از زغال سنگ به دلیل مشکل کاهش وزن مانع می شود، بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]با این حال وابستگی به نفت در طول فصل های اوج، زمانی که استفاده از زغال سنگ توسط مشکل derating مختل می شود، بسیار قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fault Effect : Engine will derate to no - boost fueling.
[ترجمه گوگل]اثر خطا: موتور تا حد سوخت رسانی بدون افزایش کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]اثر نقص: موتور به سوخت گیری مجدد نیاز ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Australian government is every citizen derate the charge of drug of a lot of prescription.
[ترجمه محمد رضا علم طلب] دولت استرالیا مسئولیت مصرف داروهای زیادی از نسخه رابرعهده خود او می داند
|
[ترجمه گوگل]دولت استرالیا هر شهروندی است که هزینه دارو را با نسخه های زیادی کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]دولت استرالیا هر شهروندی است که مسئول مصرف داروهای تجویزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Any units and individual cannot with insurance premium of any formal derate society.
[ترجمه گوگل]هیچ واحد و فردی نمی تواند با حق بیمه هیچ جامعه رسمی اقدام کند
[ترجمه ترگمان]هر واحد و فردی با حق بیمه هر جامعه derate رسمی نمی تواند حق بیمه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How does domestic difficulty examinee deal with formalities of derate exam charge?
[ترجمه گوگل]نحوه برخورد ممتحن سختی داخلی با تشریفات هزینه امتحان درت چگونه است؟
[ترجمه ترگمان]امتحان شونده به مشکل داخلی با تشریفات مربوط به آزمون derate رسیدگی می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] کاهش حد مجاز کاهش مقدار مجاز یک وسیله برای اطمینان پذیری بیشتر و امکان کار در دماهای بالتر .

انگلیسی به انگلیسی

• reduce the tax rate (british)

پیشنهاد کاربران

بپرس