بحران اقتصادی
رکود اقتصادی
( اسم ) : 1. دلتنگی: حالت روانی که مشخصه آن غم و اندوه زیاد است. 2. افسردگی: یک بیماری روانی که با حضور فراگیر و مداوم برخی از نشانه ها در اکثر روزها به مدت حداقل دو هفته مشخص می شود. این نشانه ها عبارتند
... [مشاهده متن کامل] از کم خلقی، از دست دادن یا اختلال در انگیزه، انرژی، علاقه و لذت، اختلال در حافظه و تمرکز، از دست دادن اشتها و میل جنسی، بی خوابی و بیدار شدن در صبح زود. 3. فرورفتگی: گودی در سطح بخشی از بدن
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم de
📌 این ریشه، معادل "off" و "from" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "off" یا "from" مربوط هستند.
... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال:
🔘 derive: to come “from”
🔘 derivative: a word that has come “from” another language
🔘 depend: hang “from” something
🔘 decide: to cut “off” false possibilities or poor options
🔘 decision: a cutting “off” of all possibilities but one
🔘 decelerate: to move down “from” the current speed to a slower one
🔘 dejected: thrown “off” in spirits, feeling down
🔘 depression: pressed “off” or “from” a good mood
🔘 deciduous: of leaves falling “from” a tree in autumn
🔘 demote: to be moved down “from” a current job status
🔘 deficient: of doing tasks “off” from how they should be done
🔘 decapitate: to take “off” a head
🔘 decaffeinated: state of caffeine having been taken “from” coffee beans or tea leaves
🔘 deduce: to arrive at a conclusion by leading evidence “from” a given situation
🔘 deduction: a leading “from” evidence to a conclusion
🔘 detract: to drag “from” or reduce the value of something
1. افسردگی، 2. فشار . 3. گودی. پایین افتادگی. افت 4. چاله. گودال 5. فرو رفتگی. حفره 6. رکود اقتصادی. کسادی 7. ( هواشناسی ) فروبار 8. ( اخترشناسی ) انخفاض
مثال:
she ate to ease her depression او برای سبک شدن افسردگی اش {چیز} می خورد.
... [مشاهده متن کامل]
an economic depression
یک رکود اقتصادی
a depression in the ground
یک چاله و گودال در زمین
[فرآوری مواد معدنی] بازداشت ( در سلولهای فلوتاسیون به معنی بازداشت کانی های باطله در کف سلول است. )
در نجوم: انخفاض افق
در اقتصاد: کسادی، رکود
در روانشناسی: افسردگی
در کالبد شناسی: فرورفتگی
در هواشناسی: فروبار
افسردگی / رکود
مثال: He sought treatment for depression.
او درمان برای افسردگی جستجو کرد.
دوره رکود اقتصادی
یک دوره طولانی مدت کاهش شدید فعالیت اقتصادی عمومی که به ویژه با بیکاری گسترده و کاهش تجارت و تولید و اغلب با کاهش تورم مشخص می شود
a medical condition in which a person is so unhappy
that they cannot live a normal life she suffered a lot from depression after the death of her husband
توضیح انگلیسی کلمه👆👆
معنی کلمه: پریشانی - افسردگی - فرو رفتگی - گود شدگی
بحران، افسردگی، پریشانی
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : depress
✅️ اسم ( noun ) : depression / depressive / depressant
✅️ صفت ( adjective ) : depressed / depressing / depressive
✅️ قید ( adverb ) : depressingly
یک معنی دیگر از این کلمه که شاید در کتابی با ان مواجه شوید.
Depression: [countable]
A part of a surface that is lower than the other parts.
For example: depressions in the ground
به معنی افسردگی
A medical condition in which a person is so unhappy that they cannot live a normal life
: Sentence
sara suffered a lot from depression after the death of her mother
جمله:
سارا پس از مرگ مادرش به شدت از افسردگی رنج می برد
در دریانوردی و هواشناسی
توده هوا بسیار کم فشار
در معدن گرایش فراوری
بازداشت کردن
گودال/ چاله/ گودی؛ ضمناً the depression به معنای بحران اقتصادی سال 1929 است.
depression ( روانشناسی )
واژه مصوب: افسردگی
تعریف: حالتی روانی با مشخصه های احساس خستگی و غمگینی و تنهایی و یأس
در اقتصاد به معنی رکود
دامپزشکی و علوم دامی
فرورفتگی یا گودی ( آناتومی ) ، افت، کاهش، افسردگی
فرورفتگی موضعی
depression:::: فرورفتگی
ridge:::: برآمدگی
افسردگی . پریشانی . اندوه . ناراحتی
The depression hit working people like Mr. Chill hardest of allدرود بر دوستان جمله ای که نوشتم مثالی برای این کلمه از فیلم "بتمن آغاز میکند" هستش
من نظر خودم و همینطور زیرنویس فیلم رو مینویسم به نظرتون کدوم درست تره؟؟ اگر شما برای ترجمه جمله نظر بهتری دارید خوشحال میشم برام بنویسید.
... [مشاهده متن کامل]
ترجمه بنده : افسردگی به مردم در حال کار مثل آقای چیل سخت تر از همه ضربه میزند
ترجمه زیرنویس فیلم : زیر فشاری که کسانی مثل آقای چیل کار میکنند
افسرده
depressionاین واژه از سه بخش درست شده :
de - press - ionde = میتواند دُش و دُژ و دیو پارسی باشد چون در روان شناس سانه ای ( حالتی ) اَهریمنی نشان میدهد .
press = اَفشُردن ، فِشُردن، فِشرد ، فِشار
... [مشاهده متن کامل]
ion - = پسوند - آن مانند خندان ، گریان
به پارسی گرته برداری شده= دُش فِشاران ، دیو فشاران،
دُش فشردگی ، دیو فشردگی
به پارسی امروز گویان ( همواره میگویند ، رایِج ) =
اَفسُردِگی : اَف - سُرد - گی
اَف - = بالا ، در اینجا : بسیار ، خیلی
سُرد= سَرد
- گی = پسوند چه گونه گی و سانه ( حالت )
روی هم رفته : شور و شوغ و گرما و جوشش در کسی ندیدن
هو الشافی
افسردگی مبحث وسیعی در روانپزشکی میباشد و با نوشتن معنی لغت دلیل نمیشود که فرد غیر روانپزشک یا غیر پزشک انرا به طور کامل شرح داده است. در حوزه روانپزشکی یکی از علل ان کاهش یا فقدان یک انتقال دهنده عصبی یا کاتکولامین و یا نوروترانسمیتر ها میباشند که همانطور در فوق عنوان شد کاهش یک و اضافه میکنم شاید چند مورد از عوامل شیمیایی فوق باشندمانند پنج هیدروکسی تریپتامین، دوپامین، و چندین عامل شیمیایی یا لیگاند از این قبیل باشد و لذا سه گروه اساسی دارو برای ان موجود هست و برخی از داروها نیز به طور تکی یعنی بدون اینکه وابسته به گروه خاصی از سه خانواده مربوطه باشند به منصه ظهور رسیده اند مانند ترازودون. این سه گروه به اختصار عبارتند از، الف ، داروهای تری و هگزا سیکلیک که قدیمیتر از سایر داروها هستند.
... [مشاهده متن کامل]
ب، وقفه دهندههای مونو امینو اکسیداز که این انزیم ساده تر بگویم مواد شادی افرین در مغز را تخریب میکند و لذا داروهایی که در کار ان اینهیبیتور یا وقفه ساز باشند باعث عدم تخریب انها در سیناپسها شده و افسردگی رفع میشود ولی فایو سازمان غذا و دارو استفاده از انها را منع کرده چون با بالا رفتن مادهای به نام تیرامین که در غذاهای تخمیر شده ، شکلاتها، کنسروها و برخی مواد غذایی دیگر باعث بالا رفتن فشار خون و کریز یا بحران هیپرتانسیو ایجاد و منجر به سکته های مغزی ومرگ و میر بالا میشود دارویی مانند ایزوکاربوکساید از این گروه هست.
ج، دسته سوم نیز وقفه دهندههای باز جذب سروتونین هستند که اکثرا مورد استفاده میباشند نظیر سرترالین، فلوکسیتین، سیتالوپرامو دو داروی دیگر که در این گروه هست. گاها فرد به دارو جواب نمیدهد لذا الکتروشوک مغزی زیر بیهوشی یک یا دو طرفه بر اساس تشخیص روانپزشک محترم میباشد تا رلیز نوروترانسمیترها را تسریع بخشد. به هر حال افسردگی معضل بزرگی هست که بیشتر غیر مسلمین را که فاقد اعتقادات مذهبی هستند گرفتار میکند و در جوامع اسلامی که ایمان به خدا به مراتب بیشتر از جوامع کافر هست ، این بیماری کمتر دیده میشود تاکید مینمایم این امر نسبی هست . جامعه روانپزشکی و بیماران افسرده با این بیماری کجدار و مریز کنار امده اند و درمان کاملی برای ان یافت نشده است و یکی از عواملی که جامعه بی دین غربی به شرب خمر و یا نارکوتیکها پناه میبرند این بیماری هست. این مبحث لسیار تخصصی تر از ان هست که این اقل با دانش اندک خود بیان نمودم.
یا من اسمه دوا و ذکره شفا.
ارزوی سلامتی برای همه بیماران را از درگاه الهی دارم. با تشکر.
A medical condition in which a person is so unhappy and cannot live a normal life
حرکت شانه از حالتی ک رو بالا است به سمت پایین ( در آناتومی )
در رشته مهندسی معدن به معنی بازداشت کننده قلوتاسیون
حالت دپرس
فشردن ( دکمه های کیبورد )
نشست
افت ، فرو رفت
کم فشار ، کم فشاری ، کاهش فشار ، وافشار ، وافشاری
معدن
بازدارنده
A medical condition in which a person is so unhappy that they cannot live a normal life
اُفت
افسردگی
تنزل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٨)