1. It was unkind to denigrate her achievement.
[ترجمه سهیل] بدنام کردن دستاوردهای او ، بی انصافی بود.|
[ترجمه گوگل]تحقیر موفقیت او بی رحمانه بود[ترجمه ترگمان]با این کار نامهربان بود که او را به موفقیت برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. You shouldn't denigrate people just because they have different beliefs from you.
[ترجمه زباری] نباید کسی را به دلیل داشتن عقاید مذهبی متفاوت تحقیر کنیم.|
[ترجمه گوگل]شما نباید افراد را فقط به این دلیل که عقاید متفاوتی با شما دارند تحقیر کنید[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. To assert this is to denigrate the effectiveness of the police.
[ترجمه زباری] برای اثبات این، باید توانمندی پلیس را زیرسوال ببری.|
[ترجمه گوگل]ادعای این امر به معنای تحقیر کارآمدی پلیس است[ترجمه ترگمان]برای اثبات این امر، بدنام کردن اثربخشی پلیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I didn't intend to denigrate her achievements.
[ترجمه زباری] قصد من خدشه دار کردن دستاوردهایش نبود.|
[ترجمه گوگل]من قصد نداشتم دستاوردهای او را تحقیر کنم[ترجمه ترگمان]قصد نداشتم دلاوری های او را از خود دور کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The amendment prohibits obscene or indecent materials which denigrate the objects or beliefs of a particular religion.
[ترجمه زباری] این الحاقیه موجب ممنوعیت نشر مفاد زشت و ناپسندی است که سبب تحقیر اهداف و اعتقادات مذاهب خاص می گردد.|
[ترجمه گوگل]این اصلاحیه، مطالب زشت یا ناشایست را که اشیاء یا اعتقادات یک مذهب خاص را تحقیر می کند، ممنوع می کند[ترجمه ترگمان]این اصلاحیه مطالب مستهجن و ناپسند را ممنوع می سازد که بر اشیا و باورهای یک دین خاص بدنام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Attempts to denigrate his playing simply because of his popularity are misplaced but regrettably widespread.
[ترجمه زباری] تلاش ها برای تحقیر شیوه ی بازی او کاملاً نابجا بوده، ولی متاسفانه شایع شده است.|
[ترجمه گوگل]تلاش برای تحقیر بازی او صرفاً به دلیل محبوبیت او نابجا است اما متأسفانه گسترده است[ترجمه ترگمان]تلاش برای بدنام کردن بازی اش به خاطر محبوبیت او، نابجا اما متاسفانه شایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This is not to denigrate what the Six did achieve economically and politically during the first few years of the organisation.
[ترجمه گوگل]این به معنای تحقیر آنچه شش در طول چند سال اول تشکیل سازمان از نظر اقتصادی و سیاسی به دست آوردند نیست
[ترجمه ترگمان]این برای بدنام کردن چیزی نیست که شش سال اول سازمان از نظر اقتصادی و سیاسی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این برای بدنام کردن چیزی نیست که شش سال اول سازمان از نظر اقتصادی و سیاسی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They deny personal responsibility, disparage traditional morality, denigrate religion, and promote hostility toward the family's way of life.
[ترجمه گوگل]آنها مسئولیت شخصی را انکار می کنند، اخلاق سنتی را تحقیر می کنند، مذهب را تحقیر می کنند و خصومت نسبت به شیوه زندگی خانواده را ترویج می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها مسئولیت شخصی را انکار می کنند، اخلاقیات سنتی را رد می کنند، مذهب را بدنام می کنند، و خصومت نسبت به شیوه زندگی خانوادگی را ترویج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها مسئولیت شخصی را انکار می کنند، اخلاقیات سنتی را رد می کنند، مذهب را بدنام می کنند، و خصومت نسبت به شیوه زندگی خانوادگی را ترویج می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Ensure they speak well of us rather than denigrate us to their friends.
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که آنها به جای تحقیر ما در مقابل دوستان خود، در مورد ما خوب صحبت می کنند
[ترجمه ترگمان]مطمئن شوید که آن ها به خوبی از ما صحبت می کنند تا اینکه خودمان را با دوستان خود بدنام کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مطمئن شوید که آن ها به خوبی از ما صحبت می کنند تا اینکه خودمان را با دوستان خود بدنام کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Complaining about perceived rivals . Blatantly trying to denigrate rivals, revealing your poverty mentality and desperation.
[ترجمه گوگل]شکایت از رقبای مورد نظر تلاش آشکار برای تحقیر رقبا، که ذهنیت فقر و ناامیدی شما را آشکار می کند
[ترجمه ترگمان]ناله کردن درباره رقبای شناخته شده تلاش برای بدنام کردن رقبا، آشکار کردن طرز فکر فقر و ناامیدی شما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ناله کردن درباره رقبای شناخته شده تلاش برای بدنام کردن رقبا، آشکار کردن طرز فکر فقر و ناامیدی شما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. One time I happened to use the word denigrate onstage, and it didn't get any reaction.
[ترجمه گوگل]یک بار روی صحنه از کلمه تحقیر استفاده کردم و هیچ واکنشی نداشت
[ترجمه ترگمان]یک دفعه اتفاق افتاد که از کلمه denigrate روی صحنه استفاده کنم، و هیچ واکنشی نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک دفعه اتفاق افتاد که از کلمه denigrate روی صحنه استفاده کنم، و هیچ واکنشی نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This is very important, as users frequently denigrate applications that have jerky or overly slow animations.
[ترجمه گوگل]این بسیار مهم است، زیرا کاربران اغلب برنامه هایی را که دارای انیمیشن های تند یا بسیار کند هستند، تحقیر می کنند
[ترجمه ترگمان]این بسیار مهم است، چرا که کاربران اغلب برنامه هایی را که دارای زمان کم یا بیش از حد slow هستند، بدنام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این بسیار مهم است، چرا که کاربران اغلب برنامه هایی را که دارای زمان کم یا بیش از حد slow هستند، بدنام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Canadian Supreme Court ruled that the State can ban pornographic images which "denigrate women".
[ترجمه زباری] دادگاه عالی کانادا حکمی داد که به موجب آن تصاویر مستهجن که مسبب "بی آبروئی زنان" می گردند را ممنوع کند.|
[ترجمه گوگل]دادگاه عالی کانادا حکم داد که ایالت می تواند تصاویر مستهجن را که "زنان را تحقیر می کند" ممنوع کند[ترجمه ترگمان]دادگاه عالی کانادا حکم داد که دولت می تواند تصاویر مستهجن که زنان را بدنام می کنند را ممنوع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Speakers before the United States Chamber of Commerce rarely denigrate the businessman as an economic force.
[ترجمه گوگل]سخنرانان در مقابل اتاق بازرگانی ایالات متحده به ندرت این تاجر را به عنوان یک نیروی اقتصادی تحقیر می کنند
[ترجمه ترگمان]سخنگویان قبل از اتاق بازرگانی ایالات متحده به ندرت این تاجر را به عنوان یک نیروی اقتصادی بدنام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سخنگویان قبل از اتاق بازرگانی ایالات متحده به ندرت این تاجر را به عنوان یک نیروی اقتصادی بدنام می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید