delphi

/ˈdelfaɪ//ˈdelfaɪ/

(یونان باستان) شهر دلف (که معبد دلف delphic oracle در آن قرار داشت)

جمله های نمونه

1. the oracle of delphi
معبد دلفی

2. They consulted the oracle at Delphi.
[ترجمه گوگل]آنها با اوراکل دلفی مشورت کردند
[ترجمه ترگمان]اونا با \"اوراکل\" در \"Delphi\" مشورت کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Back in its heyday, Delphi 4 came in three flavours-standard, professional, and client / server.
[ترجمه گوگل]در دوران اوج خود، دلفی 4 در سه طعم استاندارد، حرفه ای و مشتری/سرور عرضه شد
[ترجمه ترگمان]با بازگشت به زمان اوج خود، دلفی ۴ در سه طعم - استاندارد، حرفه ای، و کلاینت \/ سرور ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Delphi also defines a number of DataSet actions to edit, delete and navigate through records in a database.
[ترجمه گوگل]دلفی همچنین تعدادی از اقدامات DataSet را برای ویرایش، حذف و پیمایش در میان رکوردهای یک پایگاه داده تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]همچنین دلفی تعدادی از اقدامات dataset برای ویرایش، حذف و هدایت از طریق رکوردهای در یک پایگاه داده را تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Whatever the priestess at Delphi said would happen infallibly came to pass.
[ترجمه گوگل]هر چه کاهن دلفی گفت که اتفاق می افتد، به طور مصمم به وقوع پیوست
[ترجمه ترگمان]هر آنچه که پیشگو در آن گفت این اتفاق خواهد افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A counterfeit marriage to her cousin, Gareth, places Delphi Carteret in unexpected danger.
[ترجمه گوگل]ازدواج تقلبی با پسر عمویش، گرث، دلفی کارترت را در معرض خطر غیرمنتظره ای قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]ازدواج ساختگی با پسر خاله اش، گرث، در معرض خطر غیر منتظره قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Originally Delphi manifested the Goddess of Prophecy in a vaporous cave where fumes induced visionary trances.
[ترجمه گوگل]در ابتدا دلفی الهه نبوت را در غاری بخارآلود نشان داد که در آن بخارات خلسه های رویایی را القا می کردند
[ترجمه ترگمان]در ابتدا، دلفی، الهه پیشگویی را در یک غار موهوم ظاهر کرد که در آن گازها trances خیالی را القا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Delphi Once the religious and moral capital of the classical world.
[ترجمه گوگل]دلفی زمانی پایتخت مذهبی و اخلاقی دنیای کلاسیک بود
[ترجمه ترگمان](دلفی)، پایتخت معنوی و اخلاقی دنیای کلاسیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The invaders sacked Delphi and founded Galatia.
[ترجمه گوگل]مهاجمان دلفی را غارت کردند و گالاتیا را تأسیس کردند
[ترجمه ترگمان]مهاجمان دلفی را غارت کردند و Galatia تاسیس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A modified Delphi technique was used in assessing candidate items.
[ترجمه گوگل]یک تکنیک دلفی اصلاح شده در ارزیابی موارد نامزد مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تکنیک دلفی اصلاح شده در ارزیابی آیتم های کاندید مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the long run, the outcome of the Delphi Chassis strike could be less important than the walkout itself.
[ترجمه گوگل]در درازمدت، نتیجه اعتصاب شاسی بلند دلفی می‌تواند کمتر از خود خروج مهم باشد
[ترجمه ترگمان]در دراز مدت، نتیجه اعتصاب Chassis دلفی می تواند از خود اعتصاب از اهمیت کمتری برخوردار باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At Delphi where he went to consult the oracle, the priestess looked at the matter just as he did.
[ترجمه گوگل]در دلفی جایی که او برای مشورت با اوراکل رفت، کاهن مانند او به موضوع نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]در Delphi به Delphi رفت تا با پیشگو مشورت کند، پیشگو درست مثل او به موضوع نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Finally, the selective index system was made with DELPHI by virtue of its RAD environment.
[ترجمه گوگل]در نهایت، سیستم شاخص انتخابی با DELPHI به واسطه محیط RAD آن ساخته شد
[ترجمه ترگمان]در نهایت، سیستم شاخص انتخابی با استفاده از محیط RAD آن ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Help for Regular Expression for Delphi library full code, has been tested.
[ترجمه گوگل]راهنما برای Regular Expression برای کد کامل کتابخانه دلفی، آزمایش شده است
[ترجمه ترگمان]راهنما برای بیان منظم مجموعه کامل کتابخانه دلفی مورد آزمایش قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] دلفی - زبان مبتنی بر پاسکال که می تواند برنامه های Windows را ایجاد کند. Delphi محصول شرکت Borland است . نگاه کنید به Pascal .

انگلیسی به انگلیسی

• city in ancient greece, site of an oracle of apollo; on-line service in the united states that provides internet access

پیشنهاد کاربران

بپرس