1. delicate cloth
پارچه ی نرم و نازک
2. delicate colors
رنگ های دلپذیر
3. a delicate apparatus regulates the temperature inside the space capsule
دستگاه دقیقی حرارت درون کپسول فضایی را تنظیم می کند.
4. a delicate balance of powers
موازنه ی دقیق نیروها
5. a delicate child
کودک رنجور
6. a delicate design
طرح ظریف
7. a delicate difference
تفاوت ظریف و اندک
8. a delicate flavor
طعم لذیذ
9. a delicate instrument
ابزار دقیق و حساس
10. a delicate odor
بوی خوش
11. a delicate red color
رنگ قرمز ملایم
12. a delicate sense of smell
حس بویایی حساس
13. a delicate situation
وضعیت حساس
14. a delicate stomach
معده ی حساس
15. a delicate vase
گلدان ظریف (زود شکننده)
16. the delicate machinery of a wrist watch
دستگاه دقیق و حساس یک ساعت مچی
17. the delicate operations of the human brain
کنش های حساس مغز انسان
18. on delicate ground
در موقعیت حساس
19. a child's delicate skin
پوست لطیف کودک
20. a host of delicate and indeterminable questions
انبوهی از پرسش های حساس و غیرقابل رسیدگی
21. he has a delicate ear for music
گوش او نسبت به موسیقی حساس است.
22. a guitar player with a delicate touch
گیتار زن که با ظرافت می نوازد
23. These delicate plants need careful nurturing.
[ترجمه بهروز مددی] چنین گیاهان حساسی نیازمند مراقبت بسیار زیادی می باشند.|
[ترجمه شهریار] این گیاهان حساس، نیاز به پرورش دادنِ همراه با مراقب دارد.|
[ترجمه گوگل]این گیاهان ظریف نیاز به پرورش دقیق دارند[ترجمه ترگمان] این گیاهان ظریف به مراقبت زیاد نیاز دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. The eye is one of the most delicate organs of the body.
[ترجمه گوگل]چشم یکی از ظریف ترین اندام های بدن است
[ترجمه ترگمان]چشم یکی از the اعضای بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چشم یکی از the اعضای بدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. He noticed her long delicate fingers.
[ترجمه گوگل]متوجه انگشتان ظریف بلند او شد
[ترجمه ترگمان]انگشت های دراز و ظریفش را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]انگشت های دراز و ظریفش را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. Please don't joke about such a delicate subject.
[ترجمه گوگل]لطفا با چنین موضوع ظریفی شوخی نکنید
[ترجمه ترگمان]لطفا درباره این موضوع حساس شوخی نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لطفا درباره این موضوع حساس شوخی نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. Peaches have delicate skins which are easily bruised.
[ترجمه گوگل]هلو دارای پوست ظریفی است که به راحتی کبود می شود
[ترجمه ترگمان]Peaches پوست ظریفی دارند که به راحتی کبود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Peaches پوست ظریفی دارند که به راحتی کبود می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. Large dams have harmed Siberia's delicate ecological balance.
[ترجمه گوگل]سدهای بزرگ به تعادل ظریف اکولوژیکی سیبری آسیب رسانده است
[ترجمه ترگمان]سده ای بزرگ به تعادل اکولوژیکی سیبری آسیب رسانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سده ای بزرگ به تعادل اکولوژیکی سیبری آسیب رسانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. Tourists often disturb the delicate balance of nature on the island.
[ترجمه گوگل]گردشگران اغلب تعادل ظریف طبیعت جزیره را بر هم می زنند
[ترجمه ترگمان]گردشگران اغلب تعادل ظریف طبیعت در جزیره را مختل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گردشگران اغلب تعادل ظریف طبیعت در جزیره را مختل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. Delicate and valuable books are kept in an air-conditioned annexe to the main library.
[ترجمه گوگل]کتاب های ظریف و ارزشمند در ضمیمه ای با تهویه مطبوع در کتابخانه اصلی نگهداری می شود
[ترجمه ترگمان]ظریف و کتاب های با ارزش در یک ساختمان تهویه مطبوع به کتابخانه اصلی نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ظریف و کتاب های با ارزش در یک ساختمان تهویه مطبوع به کتابخانه اصلی نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید