defrag

جمله های نمونه

1. This method is used to generate a defrag analysis for the volume.
[ترجمه گوگل]این روش برای ایجاد تجزیه و تحلیل یکپارچه سازی برای حجم استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این روش برای تولید یک آنالیز defrag برای حجم مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Its intuitive interface makes Smart Defrag the ideal utility for complete computer dummies.
[ترجمه گوگل]رابط بصری آن Smart Defrag را به ابزاری ایده آل برای ساختگی های کامل کامپیوتر تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]واسط گرافیکی آن، Defrag هوشمند را برای استفاده ایده آل برای مقادیر ساختگی کامپیوتر کامل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Use the dynamic duo of chkdsk and defrag to check your hard disks for errors and defragment files to keep your storage in good shape.
[ترجمه گوگل]از دو داینامیک chkdsk و یکپارچه سازی استفاده کنید تا دیسک های سخت خود را از نظر خطا بررسی کنید و فایل های یکپارچه سازی را انجام دهید تا فضای ذخیره سازی خود را در شکل خوبی نگه دارید
[ترجمه ترگمان]از گروه دوتایی دینامیک of و defrag استفاده کنید تا دیسک های سخت خود را برای خطاها و فایل های defragment چک کنید تا محل نگهداری شما را به شکل مناسب نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Could not finish defrag. Please run defrag again.
[ترجمه گوگل]یکپارچه سازی کامل نشد لطفا دوباره defrag را اجرا کنید
[ترجمه ترگمان] نتونستم \"defrag\" رو تموم کنم لطفا دوباره \"defrag\" رو اجرا کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The defragmenter does not take an exclusive lock while doing the defrag operation, hence the partition is available for other operations.
[ترجمه گوگل]یکپارچه ساز در حین انجام عملیات یکپارچه سازی قفل انحصاری نمی گیرد، از این رو پارتیشن برای سایر عملیات در دسترس است
[ترجمه ترگمان]The در حین انجام عملیات defrag یک قفل منحصر به فرد نمی گیرد، از این رو این افراز برای عملیات دیگر در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Error: unable to access defrag engine.
[ترجمه گوگل]خطا: دسترسی به موتور یکپارچه سازی امکان پذیر نیست
[ترجمه ترگمان]خطا: توانایی دسترسی به موتور defrag
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This method is used to defrag the volume.
[ترجمه گوگل]این روش برای یکپارچه سازی صدا استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این روش برای محاسبه حجم مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You should run Chkdsk before you run Defrag on a given drive to assure that files are not being moved to corrupt portions of the disk.
[ترجمه گوگل]شما باید Chkdsk را قبل از اجرای Defrag در یک درایو مشخص اجرا کنید تا مطمئن شوید که فایل ها به بخش های خراب دیسک منتقل نمی شوند
[ترجمه ترگمان]شما باید قبل از دویدن بر روی یک دیسک گردان مشخص، chkdsk را اجرا کنید تا مطمئن شوید که پرونده ها به بخش های فاسد دیسک منتقل نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. High - speed Disk Defrag function defragment hard drives up to times faster than other defragmentation tools.
[ترجمه گوگل]عملکرد Disk Defrag با سرعت بالا، هارد دیسک ها را تا چند برابر سریعتر از سایر ابزارهای یکپارچه سازی یکپارچه می کند
[ترجمه ترگمان]تابع Defrag دیسک با سرعت بالا defragment هارد دیسک را سریع تر از دیگر ابزارهای defragmentation به کار می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Powerful Drive Defrag and Optimization New!
[ترجمه گوگل]یکپارچه سازی و بهینه سازی قدرتمند درایو جدید!
[ترجمه ترگمان]Defrag دیسک گردان قدرتمند و بهینه سازی جدید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Errors still present on disk. Please run defrag again.
[ترجمه گوگل]خطاها همچنان روی دیسک وجود دارد لطفا دوباره defrag را اجرا کنید
[ترجمه ترگمان]خطاها هنوز روی دیسک وجود دارند لطفا دوباره defrag را اجرا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Registry Defrag rebuilds and re - indexes your registry to reduce time and registry access time.
[ترجمه گوگل]Registry Defrag برای کاهش زمان و زمان دسترسی به رجیستری، رجیستری شما را بازسازی و فهرست بندی مجدد می کند
[ترجمه ترگمان]ثبت و دوباره ارزیابی مجدد ثبت تان برای کاهش زمان و ثبت زمان دسترسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] یکپارچه سازی

انگلیسی به انگلیسی

• reunite files that were stored on various areas of a disk into one continuous file

پیشنهاد کاربران

بپرس