definitely

/ˈdefənətli//ˈdefɪnətli/

معنی: عینا
معانی دیگر: بطورقطعی، قطعا، صراحتا

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: without a doubt; positively.
مترادف: clearly, decidedly, indeed, positively, surely
متضاد: never
مشابه: absolutely, all right, certainly, just

- This is definitely the last time it will happen.
[ترجمه Venom] این قطعا اخرین باری ایست که انفاق می افتد
|
[ترجمه امیررضا فرهید] این قطعا آخرین باری است که اتفاق می افتد .
|
[ترجمه سمانه] قطعا این آخرین باری است که اتفاق خواهد افتاد
|
[ترجمه کیان امیدوار] قطعا این آخرین باری است که اتفاق می افتد.
|
[ترجمه Pooya] این قطعا اخرین باری است که این اتفاق خواهد افتاد
|
[ترجمه نیکا] این قطعا اخرین برای هست که اتفاق می افتد.
|
[ترجمه amin] این ممکنه بازی دیگر نیاید
|
[ترجمه Hasti] قطعا این اخرین باری است ک اتفاق می افتد
|
[ترجمه اميرحسين] این اخرین دفعه است که اتفاق می افتد
|
[ترجمه گوگل] قطعا این آخرین باری است که این اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان] این آخرین باری است که این اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: indeed; certainly.
مترادف: indeed, positively

- Are you telling the truth? Definitely!
[ترجمه نیلوفر] داری حقیقت رو میگی؟قطعا
|
[ترجمه گوگل] داری راست میگویی؟ قطعا!
[ترجمه ترگمان] داری حقیقت رو میگی؟ قطعا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. we will definitely need a car
ما حتما ماشین لازم خواهیم داشت.

2. when came to proofreading he definitely didn't cut the mustard
در اصلاح غلط های متن،کار او اصلا رضایت بخش نبود.

3. The team will definitely lose if he doesn't play.
[ترجمه Sal] اگر او ( مذکر ) بازی نکند، این تیم قطعا خواهد باخت.
|
[ترجمه Ar.pc] این تیم قطعا می بازد اگر او ( مرد ) بازی نکند
|
[ترجمه امیررضا فرهید] تیم خواهد باخت ، اگر او بازی نکند .
|
[ترجمه 🌠MM93🌠] تیم قطعاً خواهد باخت، اگر او بازی نکند.
|
[ترجمه Yalda Mokhtary] اگر آن مرد بازی نکند قطعا تیم خواهد باخت :|
|
[ترجمه گوگل]اگر او بازی نکند قطعا تیم بازنده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر بازی نمی کند، تیم قطعا از دست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You are definitely among the minority.
[ترجمه گوگل]شما قطعا جزو اقلیت هستید
[ترجمه ترگمان]شما قطعا در میان اقلیت هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I'm definitely going to get in touch with these people.
[ترجمه Ali] من قطعا با این افراد در تماس هستم
|
[ترجمه گوگل]حتما با این افراد ارتباط خواهم داشت
[ترجمه ترگمان]من مطمئنم که با این آدم ها ارتباط برقرار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was definitely onside when he scored that goal.
[ترجمه گوگل]زمانی که آن گل را به ثمر رساند قطعاً در کنار تیم بود
[ترجمه ترگمان]او دقیقا زمانی که این گل را به ثمر رساند، کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The previously unidentified objects have now been definitely ascertained as being satellites.
[ترجمه گوگل]اجسام ناشناخته قبلی به طور قطع مشخص شده اند که ماهواره هستند
[ترجمه ترگمان]اشیا که قبلا شناسایی نشده بودند، اکنون به طور حتم به عنوان ماهواره شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Attempt doesn't necessarily bring success, but giving up definitely leads to failure.
[ترجمه Mansour] تلاش کردن لزوما موفقیت نمی آورد، ولی تسلیم شدن قطعا باعث شکست می شود.
|
[ترجمه گوگل]تلاش لزوما موفقیت به همراه نمی آورد، اما تسلیم شدن قطعا منجر به شکست می شود
[ترجمه ترگمان]تلاش لزوما موفقیت را به ارمغان نمی آورد، اما تسلیم شدن قطعا منجر به شکست می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I can't tell you definitely when I will come.
[ترجمه ...] من قطعا نمیتونم به شما بگم که چه زمانی خواهم آمد
|
[ترجمه گوگل]نمی توانم به طور قطعی به شما بگویم کی می آیم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم به شما بگویم که وقتی به اینجا خواهم آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She was not exactly good-looking, but definitely attractive.
[ترجمه گوگل]او دقیقاً خوش قیافه نبود، اما قطعاً جذاب بود
[ترجمه ترگمان]او واقعا خوش قیافه نبود، اما مطمئنا جذاب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The whole experience was definitely more positive than negative.
[ترجمه گوگل]کل تجربه قطعا بیشتر مثبت بود تا منفی
[ترجمه ترگمان]تمام این تجربه قطعا مثبت تر از احساسات منفی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some old people want help; others most definitely do not.
[ترجمه گوگل]برخی از افراد مسن کمک می خواهند دیگران قطعا این کار را نمی کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از افراد مسن به کمک نیاز دارند؛ برخی دیگر قطعا این کار را نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There was definitely something fishy going on.
[ترجمه گوگل]قطعاً یک اتفاق عجیب در جریان بود
[ترجمه ترگمان]حتما یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This book will definitely appeal to teenagers and young adults.
[ترجمه گوگل]این کتاب قطعا برای نوجوانان و جوانان جذاب خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این کتاب قطعا برای نوجوانان و جوانان جذاب خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. 'Was it what you expected?' 'Yes, definitely. '
[ترجمه گوگل]آیا آن چیزی بود که انتظار داشتید؟ 'بله قطعا '
[ترجمه ترگمان]این چیزی بود که انتظارش را داشتی؟ بله، حتما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عینا (قید)
just, accurately, exactly, identically, literally, textually, plumb, definitely

انگلیسی به انگلیسی

• absolutely; clearly; specifically
you use definitely to emphasize that something is certainly the case.
if something has definitely been decided, the decision will not be changed.

پیشنهاد کاربران

ببینید ، تمام ترجمه ی دوستان درست پ بدون نقص است. بخصوص ترجمه ی نسیم جان خیلی به مفهوم نزدیک است: بی برو برگرد.
فقط میخواستم اضافه کنم ، definitly بجای واژه ی Yes و یا Sure در پاسخ مثبت خیلی بکار می رود. پاسخ مثبت بسیار محکم ، امید بخش.
...
[مشاهده متن کامل]

( از فیلم حس ششم ) :
Stay here, don't leave -
Definitly -
همینجا بمان و نرو.
- حتما. تویش شک نکن که چنین خواهد بود.

بی شک؛ بدون شک؛ بی تردید؛ بدون تردید
- واقعاً
- مطمئناً
- الحق که
- راستی راستی
بی برو برگرد، بی شک، حتماً، بی چون و چرا
مسلما"
مطلقا"
قطع به یقین
فطعا، مطمئنا، حتما
قطعاً، مطمئناً
مثال: I will definitely attend the meeting.
من قطعاً در جلسه حضور خواهم داشت.
رسما
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : define
✅️ اسم ( noun ) : definition / definite / definiteness / definitude / definement
✅️ صفت ( adjective ) : definite / definitive / definable / defining
✅️ قید ( adverb ) : definitely / definitively / definably
absolutely
دقیقا ، یقیناً
قطعا ، یقینا
Jak� je vaše lD zaregistrovali jste se
حتما ، مطمئنن
بدون هیچ گونه شک و تردیدی ، عیناً ، بطور قطعی
صراحتا
بدون شک
عینا
قطعا، بی شک، یقیناً،
حتماً. . .

فقط، حتما
. That's the people very sure about every thing or thing say definitely
:For sinonym
Very sure
قطعاً، به قطع
یقینا - قطعا
به قطع یقین. حتما. بدون شک. شک نداشتن
به قطعیت، حتما.
Surely. Sure
حتما، قطعا، یقینا
Certainly
use it when we are sure that
something is true without any doubt! ( not uncertainly

Absolutely
یقیناً
مسلماً
مطمیناً
واقعاً
به طور قطع
صد در صد
certainly; without doubt
Certainly
surely
( . adv ) حتما، قطعا، به تنهایی
Of course, sure
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣١)

بپرس