defense

/dɪˈfens//dɪˈfens/

معنی: دفاع، حمایت، مدافعه، پدافند، محافظت، استحکامات
معانی دیگر: پناه، مدافع، حامی، دفاع کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: defenseless (adj.), defenselessly (adv.), defenseless (n.), defenselessness (n.)
(1) تعریف: the act of defending.
مترادف: protection, shielding
متضاد: attack
مشابه: convoy, fortification, support

(2) تعریف: something that defends; means of defending.
مترادف: protection, safeguard, shield
مشابه: bastion, bulwark, explanation, fortification, guard, rampart, screen, security

(3) تعریف: a justifying or supporting argument.
مترادف: justification, vindication
مشابه: alibi, apology, argument, excuse, explanation, plea

(4) تعریف: the methods used in defending an accused person in a court of law.
مشابه: alibi, plea

(5) تعریف: the lawyer employed to represent a defendant in a court of law.
مترادف: attorney, counsel, counselor, lawyer

جمله های نمونه

1. defense mechanism
مکانیسم دفاعی،دهناد پدافندی

2. battery defense
(ارتش) پدافند دور تا دور آتشبار

3. in his defense
در دفاع از او

4. in his defense he alleged temporary insanity
در دفاع از خود مدعی شد که دچار جنون موقت شده است.

5. the enemy's defense collapsed
دفاع دشمن درهم شکسته شد.

6. counsel for the defense
وکیل مدافع

7. the outer lines of defense
خطوط بیرونی دفاع

8. offense is the best defense
بهترین دفاع حمله است (به دشمن نباید امان داد)

9. she leaped to her son's defense
او شدیدا به دفاع از پسر خودش پرداخت.

10. the judge concurred with the defense lawyer
قاضی با وکیل مدافع هم عقیده (موافق) بود.

11. a league which is made for mutual defense
پیمانی که برای پدآفند متقابل درست شده است

12. he took a rather stiff stand on defense
در مورد دفاع عقاید سرسختانه ای داشت.

13. an organization that is involved in the country's defense program
سازمانی که دست اندر کار برنامه ی دفاعی کشور است

14. a policy based on the theorem that the best defense is offense
سیاستی مبتنی بر این اصل که بهترین دفاع حمله است

15. A thick overcoat is a good defense against the cold.
[ترجمه محمد] پالتوی ضخیم محافظ خوبی در برابر سرما است.
|
[ترجمه گوگل]یک پالتو ضخیم دفاع خوبی در برابر سرما است
[ترجمه ترگمان]پالتوی ضخیم برای دفاع از سرما دفاع خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. New Zealand was weak in defense.
[ترجمه گوگل]نیوزلند در دفاع ضعیف بود
[ترجمه ترگمان]نیوزلند در دفاع ضعیف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. NATO defense ministers wrap up their meeting in Brussels today.
[ترجمه زباری] وزرای دفاع کشورهای عضو ناتو، امروز اجلاس خود را در بروکسل برگزار کردند.
|
[ترجمه گوگل]وزیران دفاع ناتو امروز نشست خود را در بروکسل به پایان می‌رسانند
[ترجمه ترگمان]وزرای دفاع ناتو امروز جلسه خود را در بروکسل خاتمه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Let's first suppose the second defense line has been destroyed.
[ترجمه زباری] در ابتدا فرض را بر این بگذاریم که دومین خط دفاعی نیز متلاشی شده است.
|
[ترجمه گوگل]ابتدا فرض کنیم خط دفاعی دوم تخریب شده است
[ترجمه ترگمان]اول فرض کنیم خط دفاعی دوم از بین رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The attorney for the defense challenged the evidence as hearsay.
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع شواهد را به عنوان شنیده ها مورد اعتراض قرار داد
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع متهم شواهد را به عنوان hearsay به چالش کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Prosecution and defense lawyers are expected to deliver closing arguments next week.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که وکلای دادستان و مدافع هفته آینده سخنان پایانی خود را ارائه کنند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود دادستانی و وکلای دفاع در هفته آینده بحث های پایانی را برگزار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The Redskins' offense is stronger than their defense.
[ترجمه Stysh] خط حمله سرخ پوستان از دفاع آنها قویتر است.
|
[ترجمه گوگل]خط حمله سرخ پوستان از دفاع آنها قوی تر است
[ترجمه ترگمان]توهین به سرخپوست قوی تر از دفاع از their
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. The defense attorney argued that the judge should declare a mistrial .
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع استدلال کرد که قاضی باید رد دادگاه را اعلام کند
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع مدعی شد که قاضی باید محاکمه نادرست را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دفاع (اسم)
answer, munition, advocacy, defense, pleading, vindication, apologia, replication, fencing, pale

حمایت (اسم)
aid, shelter, defense, vindication, aegis, protection, patronage, lee

مدافعه (اسم)
defense, apology, justification, defence

پدافند (اسم)
defense, defence

محافظت (اسم)
defense, protection, defence, guarding

استحکامات (اسم)
work, defense, defence, rampart

تخصصی

[فوتبال] دفاع کردن

انگلیسی به انگلیسی

• protection, security; rampart (also defence)

پیشنهاد کاربران

دفاع
مثال: The lawyer presented a strong defense for her client.
وکیل دفاع قوی ای برای موکلش ارائه داد.
وکیل مدافع
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : defend
✅️ اسم ( noun ) : defense / defendant / defender / defenselessness / defensive / defensiveness
✅️ صفت ( adjective ) : defensive / defenseless / defensible
✅️ قید ( adverb ) : defensively
دفاعیه
Mr jason what's your defense against this charge
اقای جیسن دفاعیه شما در برابر این اتهام چیه
گارد
Are u sure its defense?! Not defence?
Protection against attack
دفاع مقابل حمله
درس ششم pre3
لایک یادتون نره خوشگلا🤩❣️
برا بیو رو اسمم کلیک کنید
دفاع، مقابله دربرابر حماله
مقر دفاعی
وکیل
استحکامات
ایمنی
محافظت ، دفاع
وکیل مدافع ( در علم حقوق، به وکیل متهم گفته می شود )
دفاع کردن

دفاع، حمایت
دفاع . محافظت از خود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس