1. We must deal with pleasure as we do with honey, only touch them with the tip of the finger, and not with the whole hand for fear of surfeit.
[ترجمه محمد م] ما باید با لذت همانگونه برخورد کنیم که با عسل برخورد می کنیم، فقط با نوک انگشت آن را لمس کنیم و نه به خاطر زیاده خواهی با تمام دست|
[ترجمه گوگل]ما باید مانند عسل با لذت کنار بیاییم، فقط با نوک انگشت آنها را لمس کنیم، نه با تمام دست از ترس آب خوردن[ترجمه ترگمان]ما باید با لذت با عسل کنار بیاییم، فقط با نوک انگشت آن ها را لمس کنیم و نه با تمام دست ترس از surfeit
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. A number of people have been employed to deal with the backlog of work.
[ترجمه گوگل]تعدادی از افراد برای رسیدگی به عقب ماندگی کار به کار گرفته شده اند
[ترجمه ترگمان]تعدادی از مردم برای پرداختن به کاره ای انباشته شده کار به کار گرفته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تعدادی از مردم برای پرداختن به کاره ای انباشته شده کار به کار گرفته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She has a lot of correspondence to deal with.
[ترجمه گوگل]او مکاتبات زیادی برای رسیدگی دارد
[ترجمه ترگمان]اون خیلی نامه داره که باید باه اش کنار بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون خیلی نامه داره که باید باه اش کنار بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. How do you deal with persistent salesmen who won't take no for an answer?
[ترجمه مسعود] چطور با فروشنده های سمج که جواب نه رو قبول نمی کنند کنار می آیید؟|
[ترجمه گوگل]چگونه با فروشندگان مستمری که جواب نه را قبول نمی کنند، برخورد می کنید؟[ترجمه ترگمان]چه طور با فروشنده های سمج معامله می کنی؟ کسی جواب نه رو قبول نمی کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He is difficult to deal with.
[ترجمه محمد شفیعی] سخته که از پس او براومد|
[ترجمه تينا] کنار آمدن با او دشوار است.|
[ترجمه گوگل]برخورد با او سخت است[ترجمه ترگمان]سروکار داشتن با او مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He's a difficult man to deal with.
[ترجمه گوگل]او مرد سختی است که می توان با او کنار آمد
[ترجمه ترگمان]آدم سختیه که باه اش کنار بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آدم سختیه که باه اش کنار بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We must deal with the situation before it gets out of hand.
[ترجمه گوگل]ما باید قبل از اینکه شرایط از کنترل خارج شود با آن مقابله کنیم
[ترجمه ترگمان]باید قبل از اینکه اوضاع از کنترل خارج بشه با این وضعیت کنار بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید قبل از اینکه اوضاع از کنترل خارج بشه با این وضعیت کنار بیایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He is easy to deal with.
[ترجمه Sar] او آدم راحتی است ( خوش سلوک بودن )|
[ترجمه گوگل]برخورد با او آسان است[ترجمه ترگمان] اون خیلی راحته که باه اش کنار بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The police had had to deal with some of the most ferocious violence ever seen on the streets of London.
[ترجمه گوگل]پلیس مجبور بود با برخی از وحشیانه ترین خشونت هایی که تا به حال در خیابان های لندن دیده شده است، مقابله کند
[ترجمه ترگمان]پلیس مجبور شده بود با برخی از most خشونت که تا به حال در خیابان های لندن دیده شده بود، سر و کار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پلیس مجبور شده بود با برخی از most خشونت که تا به حال در خیابان های لندن دیده شده بود، سر و کار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I had to deal with the university's bureaucracy before I could change from one course to another.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه بتوانم از یک رشته به رشته دیگر تغییر کنم باید با بوروکراسی دانشگاه کنار می آمدم
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بتوانم از یک دوره به رشته دیگر تغییر کنم باید با تشریفات اداری دانشگاه سر و کار داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بتوانم از یک دوره به رشته دیگر تغییر کنم باید با تشریفات اداری دانشگاه سر و کار داشته باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. How do you intend to deal with this problem?
[ترجمه گوگل]چگونه قصد دارید با این مشکل مقابله کنید؟
[ترجمه ترگمان]چطوری میخوای با این مساله کنار بیای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چطوری میخوای با این مساله کنار بیای؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Members of the council had arranged a sweetheart deal with CTS.
[ترجمه گوگل]اعضای شورا قراردادی را با CTS ترتیب داده بودند
[ترجمه ترگمان]اعضای شورا با CTS یک معامله بزرگ ترتیب داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اعضای شورا با CTS یک معامله بزرگ ترتیب داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I'll ask my personal assistant to deal with this.
[ترجمه گوگل]من از دستیار شخصی ام می خواهم که با این موضوع برخورد کند
[ترجمه ترگمان]از دستیار شخصی خودم می پرسم که با این قضیه کنار بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از دستیار شخصی خودم می پرسم که با این قضیه کنار بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They were held together to deal with emergency.
[ترجمه گوگل]آنها برای مقابله با شرایط اضطراری در کنار هم قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]اونا رو با هم نگه داشته بودن تا وضعیت اضطراری رو حل کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اونا رو با هم نگه داشته بودن تا وضعیت اضطراری رو حل کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. How would you deal with an armed burglar?
[ترجمه گوگل]با یک سارق مسلح چگونه برخورد می کنید؟
[ترجمه ترگمان]چطور با یه سارق مسلح معامله می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چطور با یه سارق مسلح معامله می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید