1. don't dawdle your time away watching television!
وقت خود را با تلویزیون تماشا کردن حرام نکن !
2. Don't dawdle - we're late already!
3. The teacher told the students not to dawdle away their time.
 [ترجمه گوگل]معلم به دانش آموزان گفت که وقت خود را تلف نکنند 
[ترجمه ترگمان]معلم به دانش آموزان گفت که وقتشان را تلف نکنند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The boss told the workers not to dawdle over their work.
 [ترجمه گوگل]رئیس به کارگران گفت که سر کارشان غافل نشوند 
[ترجمه ترگمان]رئیس به کارگران گفت که نباید در کارشان سرگردان شوند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Don't dawdle over your makeup, we don't want to be late for the concert.
 [ترجمه گوگل]در مورد آرایش خود غافل نشوید، ما نمی خواهیم برای کنسرت دیر کنیم 
[ترجمه ترگمان]برای آرایش خود معطل نکن، ما نمی خواهیم برای کنسرت دیر کنیم 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. But coping with stress seems to be a dawdle for McBride.
 [ترجمه گوگل]اما به نظر می رسد کنار آمدن با استرس برای مک براید یک مشکل است 
[ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسد که مقابله با استرس برای مک براید بی اهمیت است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. However, it would not do to dawdle.
 [ترجمه گوگل]با این حال، آن را به خرخر کردن 
[ترجمه ترگمان]با این همه به اتلاف وقت ادامه نخواهد داد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Don't you dawdle over your breakfast then, not if you intend to make yourself useful.
 [ترجمه گوگل]آیا در آن زمان برای صبحانه خود غافل نشوید، نه اگر قصد دارید خود را مفید کنید 
[ترجمه ترگمان]آن وقت برای صرف صبحانه معطل نکن، نه اگر می خواهی خودت را مفید نشان بدهی 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Don't dawdle away your time.
10. And often edible dawdle can coordinate human body to be absorbed to other alimental well, have a change of luck, increase alimental nutrition efficiency.
 [ترجمه گوگل]و اغلب داودل خوراکی می تواند بدن انسان را برای جذب به چاه های غذایی دیگر هماهنگ کند، شانس را تغییر دهد، کارایی تغذیه غذایی را افزایش دهد 
[ترجمه ترگمان]و اغلب اتلاف جرم می تواند بدن انسان را هماهنگ کند تا جذب افراد دیگر شود، به خوبی تغییر کند، میزان کارآیی تغذیه را افزایش دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Don't dawdle over your clothing. You're so beautiful already.
 [ترجمه گوگل]روی لباس خود غوطه ور نشوید تو قبلا خیلی زیبا هستی 
[ترجمه ترگمان]over رو تلف نکن تو همین الانشم خیلی خوشگلی 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. Accordingly, "He basically is in the university in dawdle, muddleheaded, missed a lot of opportunities, turn for instance professional, double long " .
 [ترجمه گوگل]بر این اساس، "او اساساً در دانشگاه در حال بیحوصلگی است، درهم و برهم است، فرصتهای زیادی را از دست میدهد، به عنوان مثال حرفهای، دوبرابر طولانی" 
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، \"او اساسا در دانشگاه سرگردان است و dawdle، muddleheaded، فرصت های زیادی را از دست داده است، به عنوان مثال حرفه ای، دو برابر\" 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Now then, jump to it . Don't dawdle about in that half - hearted fashion.
 [ترجمه گوگل]حالا پس، به آن بپرید به این شکل نیمه دلسوز غوغا نکنید 
[ترجمه ترگمان]خوب، حالا بپر بالا در این حالت نیمه شاد معطل نکن 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. Stop dawdle and do something useful!
 [ترجمه گوگل]دست از دستپاچگی بردارید و کاری مفید انجام دهید! 
[ترجمه ترگمان]معطل نکن و کار مفیدی بکن! 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. Look smart! Don't always dawdle about like that!
 [ترجمه گوگل]باهوش نگاه کن! همیشه اینطوری غمگین نباش! 
[ترجمه ترگمان]! به نظر باهوش میای همیشه در این مورد معطل نکن! 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید