1. Excuse me, I must dash off now.
[ترجمه زباری] ببخشید، باید الان سریعاً بروم.|
[ترجمه گوگل]ببخشید الان باید برم[ترجمه ترگمان]ببخشید، الان باید برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I've got to dash off now.
3. In colonial times, Western missionaries would dash off to bastions of other faiths to preach the Gospel.
[ترجمه گوگل]در دوران استعمار، مبلغان غربی برای موعظه انجیل به دژهای سایر ادیان می رفتند
[ترجمه ترگمان]در زمان استعمار، مبلغان غربی به استحکامات دیگر مذاهب حمله می کردند تا انجیل را موعظه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در زمان استعمار، مبلغان غربی به استحکامات دیگر مذاهب حمله می کردند تا انجیل را موعظه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He would simply dash off a note that made no reference to the incident and forget the whole thing.
[ترجمه گوگل]او به سادگی یادداشتی را که هیچ اشاره ای به حادثه نکرده بود حذف می کرد و همه چیز را فراموش می کرد
[ترجمه ترگمان]او به سادگی یادداشتی را پرتاب کرد که هیچ اشاره ای به این حادثه نکرد و همه چیز را فراموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به سادگی یادداشتی را پرتاب کرد که هیچ اشاره ای به این حادثه نکرد و همه چیز را فراموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He seemed in no hurry to dash off and be a hero.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسید او عجلهای برای فرار و قهرمان شدن نداشت
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید عجله کند و قهرمان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسید عجله کند و قهرمان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Should he dash off a few writs?
[ترجمه زباری] نباید او به سرعت چند خط دیگر بنویسد؟|
[ترجمه گوگل]آیا او باید چند خط را از بین ببرد؟[ترجمه ترگمان]باید یه چند تا \"writs\" بزنه بیرون؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Sorry dash off, But I need to leave now.
[ترجمه گوگل]متاسفم، اما من باید الان بروم
[ترجمه ترگمان] ببخشید، باید برم ولی الان باید برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ببخشید، باید برم ولی الان باید برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dash off a letter; dash down a glass of juice.
[ترجمه گوگل]خط تیره کردن یک نامه؛ یک لیوان آب میوه را بریزید
[ترجمه ترگمان]جدا کردن یک نامه، یک لیوان آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جدا کردن یک نامه، یک لیوان آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I've got a dash off a letter to the post office.
[ترجمه گوگل]من نامه ای به اداره پست دارم
[ترجمه ترگمان]نامه ای از دفتر پست به دستم رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نامه ای از دفتر پست به دستم رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I must dash off a few letters before I go out.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه بیرون بروم باید چند حرف را حذف کنم
[ترجمه ترگمان]قبل از بیرون رفتن باید چند نامه بنویسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از بیرون رفتن باید چند نامه بنویسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I must dash off this letter before the post is collected.
[ترجمه گوگل]من باید این نامه را قبل از جمع آوری پست حذف کنم
[ترجمه ترگمان]باید قبل از این که پست جمع شود از این نامه بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید قبل از این که پست جمع شود از این نامه بروم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Must you dash off? Why not stay for a cup of tea?
[ترجمه گوگل]باید رد کنی؟ چرا برای یک فنجان چای نمی مانیم؟
[ترجمه ترگمان]باید عجله کنی؟ چرا برای یه فنجون چای نمی مونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]باید عجله کنی؟ چرا برای یه فنجون چای نمی مونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I must dash off some letters before I leave.
[ترجمه گوگل]قبل از رفتن باید تعدادی از حروف را پاک کنم
[ترجمه ترگمان]قبل از رفتن باید چند نامه بنویسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از رفتن باید چند نامه بنویسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Annie took out her drawing pad and pencil to dash off a sketch of the Indians.
[ترجمه گوگل]آنی پد طراحی و مداد خود را بیرون آورد تا طرحی از سرخپوستان را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]آنی کاغذ و مداد را بیرون آورد تا طرحی از هندی ها را بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آنی کاغذ و مداد را بیرون آورد تا طرحی از هندی ها را بردارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید