dappled

/ˈdæpl̩d//ˈdæpl̩d/

معنی: چیزی با نقاط رنگارنگ
معانی دیگر: خال خالی، لکه لکه

جمله های نمونه

1. dappled shade
سایه روشن،سایه ای که دارای لکه های نور است

2. the sun shining through the leaves dappled the ground
خورشید که از لابلای برگ ها می تابید زمین را سایه روشن کرده بود.

3. The floor was dappled with pale moonlight.
[ترجمه گوگل]زمین پر از نور مهتاب بود
[ترجمه ترگمان]کف اتاق با نور مهتاب کم رنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The path was dappled with sunlight.
[ترجمه گوگل]مسیر پر از نور خورشید بود
[ترجمه ترگمان]جاده با نور آفتاب در میان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dappled horse now began to go ahead.
[ترجمه گوگل]اسب دراز کشیده اکنون شروع به جلو رفتن کرد
[ترجمه ترگمان]اسب خال خالی به جلو حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They all sit on the dirt in the dappled shade of a tree.
[ترجمه گوگل]همگی روی خاک زیر سایه درختی نشسته اند
[ترجمه ترگمان]همه روی خاک در سایه درخت می نشینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The sun shining through the leaves dappled the ground.
[ترجمه گوگل]خورشیدی که از لابه لای برگ ها می تابد، زمین را می تابد
[ترجمه ترگمان]خورشید در میان برگ های روی زمین می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In summer the coat tends to become dappled with darker spots.
[ترجمه گوگل]در تابستان، کت تمایل دارد با لکه های تیره تر تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]در تابستان، کت با لکه های تیره تر تیره تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whoo, whoo,-we would yell from the dappled forest floor into the cool green treetops where the jays chattered.
[ترجمه گوگل]اوو، اوو، ما از کف جنگلی درهم و برهم فریاد می زدیم و به بالای درختان سرسبز و خنکی می رسیدیم که در آن ژی ها در حال صحبت کردن بودند
[ترجمه ترگمان]وای، وای، وای - ما از روی زمین شاخه های درخت در میان شاخ و برگ درختان سرخ نعره می زدیم که جایی که jays پر از آب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They like living in the dappled shade of taller trees.
[ترجمه گوگل]آنها زندگی در سایه درختان بلندتر را دوست دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها دوست دارند در سایه درختان بلندتر زندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Blue-winged dragons o'er dappled Cam skimming, Forked tailed martins, dipping and winging.
[ترجمه گوگل]اژدهای بال آبی که بادامک بادامک می‌چرخند، مارتین‌های دم دوشاخه‌دار، غوطه‌ور شدن و بال زدن
[ترجمه ترگمان]کم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Plant soft-leaved species, susceptible to sun-scorch, in dappled shade.
[ترجمه گوگل]گونه های نرم برگ، مستعد آفتاب سوختگی، در سایه های تار بکارید
[ترجمه ترگمان]گونه های گیاهی نازک گیاه، مستعد به نور خورشید، در سایه لکه لکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The floor was dappled with pale moonlight, scarcely lighter than the shadows which mingled with it.
[ترجمه گوگل]نور مهتابی رنگ پریده روی زمین پوشیده بود، به سختی روشن تر از سایه هایی که با آن درآمیختند
[ترجمه ترگمان]کف اتاق با مهتاب کم رنگ در میان لکه های نور مهتاب دیده می شد که با آن آمیخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The golden, spotted coat mirrors the dappled sunlight of the forest.
[ترجمه گوگل]کت طلایی و خالدار منعکس کننده نور آفتابی جنگل است
[ترجمه ترگمان]آینه طلایی و خالدار در زیر نور آفتاب جنگل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Slats close to the building will cast dappled shade, while the tree is drawn into the composition by the well-detailed pergola.
[ترجمه گوگل]تخته‌های نزدیک ساختمان سایه‌ای می‌پوشانند، در حالی که درخت توسط آلاچیق با جزئیات به داخل ترکیب کشیده می‌شود
[ترجمه ترگمان]slats نزدیک به ساختمان سایه لکه لکه را ایجاد می کند، در حالی که درخت به وسیله the با دقت کامل به ترکیب کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چیزی با نقاط رنگارنگ (صفت)
dappled

انگلیسی به انگلیسی

• spotted, mottled; variegated
something that is dappled has light and dark patches, or patches of light and shade; a literary word.

پیشنهاد کاربران

بپرس