dangler

/ˈdæŋɡələr//ˈdæŋɡələ/

معنی: دنبال رو
معانی دیگر: اویزان

جمله های نمونه

1. MM says inside forum bought dangler becomes walnut, still 4 moon cake that once bought are bitten by each.
[ترجمه گوگل]MM می گوید در داخل انجمن خرید آویزان تبدیل به گردو، هنوز هم 4 کیک ماه که یک بار خریداری شده توسط هر یک گاز گرفته
[ترجمه ترگمان]MM اظهار می دارد که forum خریداری شده dangler becomes، هنوز ۴ قرص ماه است که زمانی خریده می شود که توسط هر کدام گاز گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dangler clustering form of jungly breath is made moving you.
[ترجمه گوگل]شکل خوشه ای آویزان از نفس جنگلی باعث حرکت شما می شود
[ترجمه ترگمان]فرم خوشه dangler of در حال حرکت به سمت شما ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The title that a woman that offers zircon dangler on the website uses is " the dangler that a trash sends ".
[ترجمه گوگل]عنوانی که خانمی که آویزان زیرکون را در وب سایت ارائه می دهد، "آویزگری که زباله ها می فرستد" است
[ترجمه ترگمان]عنوانی که زنی که zircon dangler را در وب سایت به شما می دهد، \"the است که زباله می فرستد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A cute style for you will spiral dangler earrings.
[ترجمه گوگل]یک مدل زیبا برای شما گوشواره های آویزان مارپیچ خواهد بود
[ترجمه ترگمان]یه مدل بامزه برای تو گوشواره رو مارپیچی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Subdivide have quit torre, dangler, necklace, bracelet, pendant for your selection. Can pressure latex.
[ترجمه گوگل]Subdivide برای انتخاب شما ترک، آویز، گردنبند، دستبند، آویز را ترک کرده است می تواند لاتکس را تحت فشار قرار دهد
[ترجمه ترگمان]subdivide، گردن بند، گردن بند، گردن بند و آویز را برای انتخاب انتخاب کرده اید می تونم latex رو فشار بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She receives this pair of dangler before 3 years, but after months, the rehabilitation after she is in cerebral department operation period when, male friend swung her in the phone.
[ترجمه گوگل]او این جفت آویزان را قبل از 3 سال دریافت می کند، اما پس از ماه ها، توانبخشی بعد از اینکه در دوره عملیات بخش مغز است که دوست مرد او را با تلفن تاب داد
[ترجمه ترگمان]او این زوج of را قبل از ۳ سال دریافت می کند، اما پس از ماه ها، پس از گذشت چند ماه، پس از اینکه او در دوره جراحی دانشکده بود، دوست مرد او را در گوشی تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Common cross dangler can bring integral aesthetic feeling to you.
[ترجمه گوگل]آویزان صلیب معمولی می تواند احساس زیبایی شناختی یکپارچه را برای شما به ارمغان بیاورد
[ترجمه ترگمان]dangler عرضی مشترک می تواند احساس زیبایی شناسی انتگرالی را به شما وارد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Catenary of enough and ablaze dangler, necklace, hand still has ring, the key should dazzle quite, when needing also cannot stage fright.
[ترجمه گوگل]آویزان به اندازه کافی و شعله ور، گردنبند، دست هنوز حلقه دارد، کلید باید کاملاً خیره شود، در صورت نیاز نیز نمی توان ترس را به صحنه برد
[ترجمه ترگمان]گردن بند به اندازه کافی روشن و روشن است، گردن بند که هنوز حلقه دارد، کلید باید آن را گیج کند، وقتی که نیازی به وحشت را ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It looks like you've got weights dangling from your dangler .
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد وزنه هایی از آویزان شما آویزان است
[ترجمه ترگمان]انگار چند باری از موهات آویزون شده باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دنبال رو (اسم)
dangler

انگلیسی به انگلیسی

• person that dangles after others especially after women; a trifler

پیشنهاد کاربران

بپرس