1. the dangers were represented as small
مخاطرات را کوچک جلوه داده بودند.
2. these are dangers that threaten both husband and wife
اینها خطرهایی هستند که زن و شوهر هر دو را تهدید می کند.
3. bureaucracy and its concomitant dangers of corruption and delay
دیوان سالاری و خطرات همایند آن که عبارتند از فساد و تاخیر
4. atomic energy and its attendant dangers
انرژی اتمی و خطرهای همایند آن
5. she made light of the dangers that environed her
آن زن مخاطراتی که او را احاطه کرده بود سرسری گرفت.
6. their plan envolves very decided dangers
طرح آنان خطرات زیادی را دربر دارد.
7. this mission may involve unforeseen dangers
این ماموریت ممکن است خطرهای پیش بینی نشده ای را در برداشته باشد.
8. pari was quite awake to the dangers of that trip
پری به مخاطرات آن سفر کاملا آگاهی داشت.
9. the senses instruct us of most dangers
حواس ما را به اکثر خطرها آگاه می کند.
10. i reminded them once again of the dangers of this mission
بار دیگر مخاطرات این ماموریت را به آنها یادآوری کردم.
11. the awakening of the people to the dangers of nuclear power
آگاهی مردم از خطرهای نیروی اتمی
12. their determination melted in the face of increasing dangers
خطرات فزاینده تصمیم آنها را متزلزل کرد.
13. try to encourage learning and equally to protect children from dangers
بکوش که مشوق آموزش باشی و نیز کودکان را از خطر حفظ کنی.