dado

/ˈdeɪˌdoʊ//ˈdeɪdəʊ/

(معماری)، بخش پایین دیوار (که با چوب یا رنگ متفاوتی آذین شده است)، (پایه ی مجسمه) بدنه، دارای چنین شیاری کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: dadoes
(1) تعریف: in architecture, the section of a pedestal between the top and bottom moldings.

(2) تعریف: the lower part of a wall in a room or hallway, when it is decorated differently from the upper part, as with paneling; wainscot; wainscoting.

(3) تعریف: in carpentry, a rectangular groove into which the end of a board is or can be set.

جمله های نمونه

1. Rail removal I want to take down some dado and picture rails.
[ترجمه گوگل]حذف ریل من می‌خواهم چند ریل بادی و تصویر را بردارم
[ترجمه ترگمان]برکناری ریلی که من می خواهم برخی از ریل و ریل را یادداشت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pick out any interesting mouldings, dado rails or picture rails in different colours to emphasize these features.
[ترجمه گوگل]برای تأکید بر این ویژگی‌ها، هر قالب‌سازی جالب، ریل دادو یا ریل تصویری در رنگ‌های مختلف را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]برای تاکید بر این ویژگی ها، هر کدام از روکش های جالب، ریل ها یا ریل تصویری را در رنگ های مختلف انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The same rules apply if you're fitting a dado rail.
[ترجمه گوگل]اگر ریل دادو نصب می کنید، قوانین مشابهی اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]قوانین مشابهی در صورتی اعمال می شوند که یک ریل dado را نصب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cut edging profile to the height of the dado rail.
[ترجمه گوگل]پروفیل لبه را به ارتفاع ریل دادو برش دهید
[ترجمه ترگمان]یک پروفیل edging را به ارتفاع خط ریل dado ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Routing is fast and easy, even for small dado grooves with a straight bit.
[ترجمه گوگل]مسیریابی سریع و آسان است، حتی برای شیارهای کوچک dado با بیت مستقیم
[ترجمه ترگمان]مسیریابی سریع و آسان است، حتی برای شیارهای dado کوچک با کمی صاف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For instance smallpox and metope are white, dado is cream - colored, the ground is the color of camel's hair or deep yellow.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال آبله و متوپه سفید، دادو کرم رنگ است، زمین به رنگ موی شتر یا زرد عمیق است
[ترجمه ترگمان]برای مثال آبله و metope سفید هستند، dado رنگ کرم رنگ است، زمین رنگ موی شتر یا زرد پررنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Also we produce dado bado blades set and all kinds of diamond circular saw blades.
[ترجمه گوگل]همچنین مجموعه تیغه های دادو بادو و انواع تیغه های اره مدور الماسی تولید می کنیم
[ترجمه ترگمان]همچنین ما dado bado را تولید می کنیم و همه انواع گرد و غبار الماس را می توان مشاهده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dado que las tiendas y los comercios estaban cerrados por festivo, las calles estaban el lunes en calma en el centro de Nicosia.
[ترجمه گوگل]Dado que las tiendas y los comercios estaban cerrados por festivo, las calles estaban el lunes en calma en el centro de nicosia
[ترجمه ترگمان]این آخرین باری بود که las comercios cerrados festivo، el en en calma calma centro de de de centro centro Nicosia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If your sitting room is half dado or aureate wall, avoid by all means is gorgeous color, should choose mainly plain coloured fabrics.
[ترجمه گوگل]اگر اتاق نشیمن شما نیمه دادو یا دیوار است، از رنگ های زیبا اجتناب کنید، باید پارچه های رنگی عمدتا ساده را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]اگر اتاق نشیمن نیمه dado یا aureate باشد، از رنگ زیبایی اجتناب کنید، باید به طور عمده پارچه های رنگارنگ را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The limit deepness of deep bore-hole with mud dado in the soils is calculated and analysed by adopting theory of limit analysis.
[ترجمه گوگل]عمق حدی چاله عمیق با گل دادو در خاک ها با اتخاذ تئوری تحلیل حدی محاسبه و تحلیل می شود
[ترجمه ترگمان]محدوده ایجاد شده در خاک دارای حفره های گل و لای در خاک با استفاده از نظریه تجزیه و تحلیل محدود محاسبه و تحلیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Be like buy dado, little sitting room is less, stateroom is shorter.
[ترجمه گوگل]مانند خرید دادو باشید، اتاق نشیمن کوچک کمتر است، اتاق خواب کوتاه تر است
[ترجمه ترگمان]مثل خرید dado، اتاق نشیمن کوچک کم تر است، stateroom کوتاه تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The owners wanted to dado their dining room.
[ترجمه گوگل]صاحبان می خواستند اتاق ناهار خوری خود را دکو کنند
[ترجمه ترگمان]مالکان می خواستند اتاق غذاخوری خود را ببینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The bottom of each panel has a pattern which can be trimmed if necessary, to fit individual dado heights.
[ترجمه گوگل]پایین هر پانل دارای یک الگو است که در صورت لزوم می‌توان آن را برای تناسب با قدهای تک تک تکه‌ها کوتاه کرد
[ترجمه ترگمان]کف هر قسمت دارای الگویی است که در صورت نیاز می تواند اصلاح شود تا با ارتفاع های فردی dado متناسب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sometimes a fresco was added to the plaster above a gypsum dado.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات نقاشی دیواری به گچ بر بالای یک دادو گچی اضافه می شد
[ترجمه ترگمان]بعضی اوقات یک نقاشی به گچ بالای سنگ گچ افزوده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lower half of a wall decorated with wood or wallpaper

پیشنهاد کاربران

بپرس