dumps

/ˈdəmps//dʌmps/

معنی: افسردگی
معانی دیگر: پکری

جمله های نمونه

1. (down) in the dumps
مغموم،دلگرفته،برزخ،پکر

2. I feel down in the dumps today.
[ترجمه گوگل]امروز در زباله ها احساس ناراحتی می کنم
[ترجمه ترگمان]امروز حالم به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The boss dumps on Jane and she dumps on the junior staff.
[ترجمه گوگل]رئیس به جین می ریزد و او به کارکنان خردسال می پردازد
[ترجمه ترگمان]رئیس به جین باز می گردد و او به کارکنان جوان دستور می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's feeling a bit down in the dumps.
[ترجمه گوگل]او کمی در زباله ها احساس ضعف می کند
[ترجمه ترگمان]او کمی احساس ناراحتی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She's a bit down in the dumps because she's got to take her exams again.
[ترجمه گوگل]او کمی در آشغال است زیرا باید دوباره امتحاناتش را بدهد
[ترجمه ترگمان]به خاطر این که باید امتحانش رو دوباره امتحان کنه، اون یه کم تو دردسر افتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's no use letting yourself fall into the dumps.
[ترجمه گوگل]فایده ای ندارد که به خود اجازه دهید در زباله ها بیفتید
[ترجمه ترگمان]فایده ای ندا ره که خودت رو توی دردسر بندازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He dumps on me every time she throws him out.
[ترجمه گوگل]هر بار که او را بیرون می اندازد، او را روی من می اندازد
[ترجمه ترگمان]هر بار که او را از خانه بیرون می اندازد، به من خیانت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It produces more than it needs, then dumps its surplus onto the world market.
[ترجمه گوگل]بیش از نیاز خود تولید می کند، سپس مازاد خود را به بازار جهانی می ریزد
[ترجمه ترگمان]چیزی بیش از آنچه که نیاز دارد تولید می کند و سپس مازاد خود را به بازار جهانی می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Motorways, electricity generators, municipal dumps were all subject to kickbacks.
[ترجمه گوگل]بزرگراه ها، ژنراتورهای برق، زباله های شهری همگی در معرض رشوه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]motorways، ژنراتورهای برق، زباله های شهری همه در معرض kickbacks قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ammo dumps were being detonated by incoming mortars and rockets, and all hell was breaking loose.
[ترجمه گوگل]زباله های مهمات با خمپاره ها و راکت های وارده منفجر می شدند و همه جهنم در حال شکستن بود
[ترجمه ترگمان]مهمات و مهمات به وسیله انفجار خمپاره ها و موشک منفجر می شد و تمام جهنم به هم ریخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nor are waste dumps the only things being shaken-up.
[ترجمه گوگل]همچنین دفن زباله ها تنها چیزهایی نیستند که تکان داده می شوند
[ترجمه ترگمان]و تنها چیزهایی که از هم جدا میشن رو تلف نمی کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through lawsuits and protests, toxic landfills and dumps near the Hudson River were closed.
[ترجمه گوگل]از طریق شکایت ها و اعتراضات، محل های دفن زباله و زباله های سمی در نزدیکی رودخانه هادسون بسته شد
[ترجمه ترگمان]از طریق دعاوی و اعتراضات، محل های دفن زباله سمی و محل های دفن زباله در نزدیکی رودخانه هادسون بسته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The dumps were generating explosive gases and leaching noxious chemicals that polluted underground water sources.
[ترجمه گوگل]این زباله ها گازهای انفجاری تولید می کردند و مواد شیمیایی مضری را که منابع آب زیرزمینی را آلوده می کردند، شسته می کردند
[ترجمه ترگمان]این انبارها حاوی گازهای انفجاری و مواد شیمیایی سمی هستند که منابع آب زیرزمینی آلوده را آلوده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mom's kind of down in the dumps at the moment -- why don't you buy her something to cheer her up?
[ترجمه گوگل]مامان در حال حاضر به نوعی در زباله دانی است -- چرا برای او چیزی نمی خرید تا او را خوشحال کند؟
[ترجمه ترگمان]مامان در حال حاضر یه جورایی افسرده ست - چرا براش یه چیزی می خری که اون رو خوشحال کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She dumps the baby straight into his cot.
[ترجمه گوگل]او بچه را مستقیماً داخل تخت او می اندازد
[ترجمه ترگمان]بچه را مستقیم به تخت خوابش برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افسردگی (اسم)
depression, gloom, melancholia, freeze, congelation, oppression, dumps, doldrums, dejection

تخصصی

[خاک شناسی] زباله دان

انگلیسی به انگلیسی

• depression; depressed condition (informal)

پیشنهاد کاربران

افسردگی
Down in the dumps
عمیقا دپرس و غمگین
dumps him می تواند به معنای ترکش می کند باشد
سطح زباله

بپرس