99 1573 100 1 dramatically /drəˈmæt̬.ɪ.kli/ /drəˈmæt̬.ɪ.kli/ واژه dramatically در جمله های نمونه 1. People dramatically cross very thin line between life and death. [ترجمه M..] به طور چشمگیری مردم از خط و فاصله نازک بین مرگ و زندگی عبور میکنند15|8 [ترجمه ترگمان]مردم به شدت از خط بسیار نازک بین مرگ و زندگی عبور میکنند [ترجمه گوگل]مردم به طور چشمگیری بین خطوط بسیار نازک بین زندگی و مرگ متلاشی می شوند [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. His tone changed dramatically when he saw the money. [ترجمه کامبیز مردانی] وققتیکه پول را دید , لحنش به طرز ناراحت کننده ای تغییر کرد0|0 [ترجمه ترگمان]وقتی پول را دید لحنش به صورت چشمگیری عوض شد [ترجمه گوگل]لحن او به طرز چشمگیری تغییر کرد وقتی که پول را دید [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. Profits have soared dramatically in recent mon ... معنی کلمه dramatically به انگلیسی dramatically• in a dramatic manner, in a theatrical manner dramatically را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران فریما اسیب Sam درحالی که فاضله به طور قابل توجهی حسین به طوری چشمگیری الهام قدوسی بطور مهیج، شگفت انگیز مرضیه شمس Great & suddenly Amir hossein attentionly raha in a sudden or noticeable way رها ina sudden or noticeable way نیوشا به طرز تاسف باری افشین حاجی طرخانی قویاً ^_^ بطور قابل ملاحظه، چنانکه بتوان دید، بطور برجسته یا معلومDramatically=Noticeably Ayda به طور قابل توجهی Synonym:noticeably سارالانتوی به طرز چشمگیری فاطمه Suddenly.very greatly and often surprisingly.به طور چشمگیر..به طور قابل ملاحظه. محدثه فرومدی به صورت تاثیرگذاری،به طرز تاثیربرانگیزی، به طور موثری، شدیدا M.s Suddenly and surpringly arezoo به طور قابل توجهی Matin به نحو شگفت انگیزی متین خدایی به طرز حیرت آوری میلاد علی پور با سرو صدا، با جلبِ توجه، با شور و هیجان حمیدی بنابی بطور هیجان آورانه ، پر ماجرا گونه Mojtaba In a sudden and often surprising way غزال سرخ by a strikingly large amount or to a strikingly large extent; greatlyبهنقل از هزارهبهطرز فوقالعادهایبهطرز چشمگیریبهطور برجستهایبهطرزی شگرفبهنحو شگفتانگیزی فارسی را پاس بداریم. به طور چشمگیریبه نحو بارزی نیلوفر به طرز چشمگیریRemarkably, really, highly HPM به طرز اغراق آمیزی Emad , greatly,Considerably , significantly Fateme ناگهان به طور چشمگیری Farhood .E.gWe could take a lead from Finland, where a government programme has dramatically raised the intake of fruit and vegetables ^-^ ب صورت چشمگیر و قابل توجه مهدی پیمان مهر با صراحت معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها مژی > اوور زدن مهدی نجفی مطلق > border clashes Sana > lay eggs Kiki persepolis > my heart is heavy مهدی نجفی مطلق > International body Parsa > Read on پوریا ف > generalization پوریا ف > generalisation نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته امین آریاحمیدرضا دادگر_فریمانFarhoodمحمد حاتمی نژادپارسا میریوسفیDark Light Figureヴァヒド فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته بگسست نام کره ای طبل غازی نگون اقبال یک غازی عجل الله تعالی فرجه صحنه نبرد خاطر تیز