doll up

/ˈdɑːlˈəp//dɒlʌp/

معنی: خود را اراستن، بهترین لباس خود را پوشیدن
معانی دیگر: بهترین لباس خود را پوشیدن، خود را اراستن

جمله های نمونه

1. She was dolled up in jewels.
[ترجمه گوگل]او در جواهرات عروسک شده بود
[ترجمه ترگمان]او پر از جواهرات بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They were all dolled up for the party.
[ترجمه گوگل]همه آنها برای جشن عروسک شده بودند
[ترجمه ترگمان]همه پر شده بودند برای مهمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Are you getting dolled up for the party?
[ترجمه گوگل]آیا برای مهمانی دلسرد می شوید؟
[ترجمه ترگمان]تو لباست رو تزیین می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Helen was all dolled up in jewels.
[ترجمه گوگل]هلن تماماً با جواهرات پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان] هلن \"پر از جواهرات بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was all dolled up in a black dress and pearls.
[ترجمه گوگل]او همه با یک لباس مشکی و مروارید پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]در لباس سیاه و مروارید خودنمایی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I got dolled up for the party.
[ترجمه گوگل]من برای جشن عروسک شدم
[ترجمه ترگمان]من up رو پر کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The girls were all dolled up for a party.
[ترجمه گوگل]دخترها همه را برای یک مهمانی عروسک کرده بودند
[ترجمه ترگمان]دخترها همه dolled را تزیین کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was dolled up for the occasion.
[ترجمه گوگل]او را برای این مناسبت عروسک کردند
[ترجمه ترگمان]لباسش را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She spent two hours getting dolled up for the party.
[ترجمه گوگل]او دو ساعت وقت گذاشت تا برای مهمانی عروسک کند
[ترجمه ترگمان]اون دو ساعت رو برای مهمونی تزیین کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The director dolled up the report to make it sound more impressive.
[ترجمه گوگل]کارگردان این گزارش را به شکل عروسکی درآورده تا تاثیرگذارتر به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]مدیر هتل گزارش را پر کرد تا آن را زیباتر جلوه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'm going to get dolled up for the party.
[ترجمه نغمه خلیلی] من می خوام بهترین لباسم رو برای مهمانی بپوشم
|
[ترجمه گوگل]من می روم برای جشن عروسک
[ترجمه ترگمان]می خواهم dolled را پر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The lad on its back, dolled up as King William, had been crushed to death against the wall.
[ترجمه گوگل]پسر بچه‌ای که به پشتش بود، که به شکل شاه ویلیام نقش بسته بود، به دیوار له شده بود
[ترجمه ترگمان]آن پسرکی که پشت آن را به نام شاه ویلیام تزیین کرده بود، خرد شده بود و به دیوار چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He lined the dolls up from tallest to shortest.
[ترجمه گوگل]او عروسک ها را از بلندترین تا کوتاه ترین ردیف کرد
[ترجمه ترگمان]اون عروسک رو از بلندترین تا کوتاه ترین ردیف کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He insisted that she must doll up for Friday night.
[ترجمه گوگل]او اصرار داشت که باید برای جمعه شب عروسک کند
[ترجمه ترگمان]او اصرار داشت که برای شب جمعه عروسک را بیدار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خود را اراستن (فعل)
preen, doll up

بهترین لباس خود را پوشیدن (فعل)
doll up

انگلیسی به انگلیسی

• dress up; pretty up; do up; make attractive

پیشنهاد کاربران

بپرس