doctoral

/ˈdɑːktərəl//ˈdɒktərəl/

معنی: مربوط به دکتری
معانی دیگر: دکتری، پزشکی

جمله های نمونه

1. a preliminary examination for doctoral candidates
امتحان مقدماتی برای داوطلبان درجه ی دکتری

2. He wrote his doctoral thesis on contemporary French literature.
[ترجمه گوگل]او تز دکترای خود را در مورد ادبیات معاصر فرانسه نوشت
[ترجمه ترگمان]او تز دکترای خود را درباره ادبیات معاصر فرانسه نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's doing a doctoral thesis on the early works of Shostakovich.
[ترجمه گوگل]او در حال انجام پایان نامه دکترا در مورد آثار اولیه شوستاکوویچ است
[ترجمه ترگمان]پایان نامه دکترای خود را در زمینه کاره ای اولیه of انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. From this initial dissatisfaction my own doctoral thesis developed.
[ترجمه گوگل]از این نارضایتی اولیه، تز دکترای خودم ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]از این نارضایتی اولیه، تز دکترای خود من ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His doctoral dissertation was entitled History, Historians and Poetry?
[ترجمه گوگل]پایان نامه دکتری او با عنوان تاریخ، مورخان و شعر؟
[ترجمه ترگمان]رساله دکترای او تاریخ، Historians و شعر بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Kostunica wrote his doctoral thesis in 1976 attesting to the vital role played by political opposition groups in the West.
[ترجمه گوگل]کوشتونیسا تز دکترای خود را در سال 1976 نوشت که نشان دهنده نقش حیاتی گروه های مخالف سیاسی در غرب بود
[ترجمه ترگمان]Kostunica پایان نامه دکترای خود را در سال ۱۹۷۶ نوشت و گواهی داد نقش حیاتی گروه های مخالف سیاسی در غرب ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Doctoral degree recipients generally become college professors or work in an area of research.
[ترجمه گوگل]دریافت کنندگان مدرک دکترا به طور کلی استاد دانشگاه می شوند یا در یک حوزه تحقیقاتی کار می کنند
[ترجمه ترگمان]دریافت کنندگان درجه لیسانس به طور کلی به استادان دانشگاه و یا در حوزه تحقیقات تبدیل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hasse wrote his doctoral dissertation on ragtime music.
[ترجمه گوگل]هاس رساله دکتری خود را در مورد موسیقی رگتایم نوشت
[ترجمه ترگمان]هاسه در رشته تز دکترای خود را در رشته موسیقی ragtime نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The anthropologist,(Sentence dictionary) Steven Mosher is a doctoral student at Stanford.
[ترجمه گوگل]استیون موشر، انسان‌شناس (فرهنگ جملات) دانشجوی دکترا در استنفورد است
[ترجمه ترگمان]انسان شناس، (فرهنگ لغت نامه)، استیون موشر دانشجوی دکترای دانشگاه استنفورد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many doctoral dissertation proposals will be as long as 60 or more pages typed and double spaced.
[ترجمه گوگل]بسیاری از پروپوزال های پایان نامه دکتری به اندازه 60 صفحه یا بیشتر تایپ شده و با فاصله دو برابر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از پیشنهادها در دوره دکترا، به اندازه ۶۰ یا چند صفحه تایپ و دارای فاصله دو برابر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His doctoral thesis was devoted to the geochemistry, geochronology and nuclear chemistry of the noble gases xenon and krypton.
[ترجمه گوگل]پایان نامه دکترای او به ژئوشیمی، زمین شناسی و شیمی هسته ای گازهای نجیب زنون و کریپتون اختصاص داشت
[ترجمه ترگمان]رساله دکترای او به اصول شیمی، شیمی و شیمی هسته ای گازهای نجیب xenon و کریپتون بستگی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dux completed this study while conducting post - doctoral research at Vanderbilt.
[ترجمه گوگل]داکس این مطالعه را در حین انجام تحقیقات پسا دکترا در Vanderbilt به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]Dux این مطالعه را در حالی انجام داد که در حال انجام تحقیقات پس از دکترا در وندربیلت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That's the process Belcher and her team, including doctoral student Yoon Sung Nam, the lead author of the new paper, decided to imitate.
[ترجمه گوگل]این روندی است که بلچر و تیمش، از جمله دانشجوی دکترا، یون سونگ نام، نویسنده اصلی مقاله جدید، تصمیم گرفتند از آن تقلید کنند
[ترجمه ترگمان]این فرآیند Belcher و تیم او، از جمله امین سانگ نام دانشجوی دکترا، نویسنده اصلی روزنامه جدید، تصمیم به تقلید از آن گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Government-supported doctoral students who bring their family may apply for a room, and the school will make proper sharing arrangement.
[ترجمه گوگل]دانشجویان دکتری تحت حمایت دولت که خانواده خود را می آورند می توانند برای اتاق درخواست دهند و مدرسه ترتیب مناسبی را برای اشتراک گذاری انجام خواهد داد
[ترجمه ترگمان]دانشجویانی که از سوی دولت تحت حمایت دولت قرار دارند ممکن است برای یک اتاق درخواست دهند و مدرسه نظم و ترتیب به اشتراک گذاری مناسب را ایجاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Johnson, a doctoral candidate at the Center for Limnology at the University of Wisconsin–Madison, studies human influences on emerging diseases in aquatic environments.
[ترجمه گوگل]جانسون، کاندیدای دکترا در مرکز لیمنولوژی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون، تأثیرات انسان بر بیماری های نوظهور در محیط های آبی را مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]جانسون، نامزد دکترای خود در مرکز for در دانشگاه ویسکانسین در مدیسون، تاثیرات انسان بر بیماری های نوظهور را در محیط های آبی مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به دکتری (صفت)
doctoral

انگلیسی به انگلیسی

• of a doctorate (highest academic degree)
a doctoral thesis or piece of research is written or done in order to obtain a doctor's degree.

پیشنهاد کاربران

مربوط به دکتری
Doctoral thesis
رساله دکتری
دکترا
مثلا طرف داره دکترای خودشو میگیره تو ی رشته ای

بپرس