demolish

/dəˈmɑːlɪʃ//dɪˈmɒlɪʃ/

معنی: خرد کردن، خراب کردن، ویران کردن
معانی دیگر: (ساختمان و غیره) خراب کردن، منهدم کردن، درهم کوبیدن، واریزاندن، (مجازی) نابود کردن، بلعیدن

جمله های نمونه

1. to build this road they had to demolish five houses
برای ساختن این راه لازم بود که پنج خانه را خراب کنند.

2. He was enraged by news of plans to demolish the pub.
[ترجمه گوگل]او از اخبار مربوط به برنامه هایی برای تخریب میخانه خشمگین شد
[ترجمه ترگمان]از شنیدن خبر نقشه برای ویران کردن میخانه به خشم آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We are going to demolish the old building.
[ترجمه برومند مختار] قصد داریم ساختمان قدیمی و مخروبه را خراب کنیم
|
[ترجمه برومند مختار] ما قصد داریم خونه های قدیمی را بکوبیم
|
[ترجمه گوگل]قرار است ساختمان قدیمی را خراب کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم ساختمان قدیمی را ویران کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They'll demolish this house over my dead body.
[ترجمه اعظمی] برای تخریب این خانه باید از جنازه من عبور کنند.
|
[ترجمه گوگل]آنها این خانه را روی جسد من خراب می کنند
[ترجمه ترگمان]اونا این خونه را از روی بدن مرده من نابود میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our intention was to demolish the rumours that have surrounded him.
[ترجمه گوگل]قصد ما این بود که شایعاتی را که او را احاطه کرده بود، از بین ببریم
[ترجمه ترگمان]قصد ما این بود که شایعات را از بین ببریم که او را احاطه کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These ants can demolish large areas of forest.
[ترجمه گوگل]این مورچه ها می توانند مناطق وسیعی از جنگل را تخریب کنند
[ترجمه ترگمان]این مورچه ها می توانند مناطق وسیعی از جنگل را تخریب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bovis are using a special pincer machine to demolish covered ground level car parks.
[ترجمه گوگل]بوویس از یک دستگاه گیره مخصوص برای تخریب پارکینگ های سرپوشیده در سطح زمین استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]bovis از یک دستگاه pincer مخصوص برای تخریب پارک های آبی سطح زمین استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They hope to demolish the store and build a bar extension, behind the main stand, in its place.
[ترجمه گوگل]آنها امیدوارند که فروشگاه را تخریب کنند و در پشت غرفه اصلی، به جای آن یک پسوند بار بسازند
[ترجمه ترگمان]آن ها امیدوارند که این فروشگاه را ویران کرده و یک امتداد میله ای، پشت جایگاه اصلی، در محل خود بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To demolish enemy fortifications, heavy guns had also been developed.
[ترجمه گوگل]برای تخریب استحکامات دشمن، اسلحه های سنگین نیز ساخته شده بود
[ترجمه ترگمان]برای تخریب استحکامات دشمن، سلاح های سنگین نیز توسعه داده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This man wanted to buy his cottage and demolish it.
[ترجمه گوگل]این مرد می خواست کلبه اش را بخرد و خراب کند
[ترجمه ترگمان]این مرد می خواست کلبه خود را بخرد و آن را ویران کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Demolish all the prefabs and get on with the high flats.
[ترجمه گوگل]تمام پیش ساخته ها را خراب کنید و با آپارتمان های مرتفع ادامه دهید
[ترجمه ترگمان]تمام prefabs را demolish و به زمین های مرتفع رسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is an offence to demolish or to alter a listed building unless listed building consent has been obtained.
[ترجمه گوگل]تخریب یا تغییر ساختمان فهرست شده جرم است مگر اینکه موافقت ساختمان فهرست شده اخذ شده باشد
[ترجمه ترگمان]تخریب یا تغییر یک ساختمان فهرست شده وجود دارد مگر اینکه موافقت ایجاد شده در ساختمان به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Read in studio Work has begun to demolish a council housing estate built almost seventy years ago.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید کار شروع به تخریب یک شهرک مسکونی شورایی ساخته که تقریباً هفتاد سال پیش ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]مطالعه در کار کارگاه شروع به تخریب یک ملک مسکونی شورای شهر که تقریبا هفتاد سال پیش ساخته شده است آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Einstein, therefore, set to work to try to demolish the accepted version of quantum mechanics.
[ترجمه گوگل]بنابراین انیشتین دست به کار شد تا نسخه پذیرفته شده مکانیک کوانتومی را نابود کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین انیشتین برای تلاش برای ویران کردن نسخه پذیرفته شده مکانیک کوانتومی تلاش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We must demolish their fraudulent claims to be the party of freedom and opportunity.
[ترجمه گوگل]ما باید ادعاهای فریبکارانه آنها را که حزب آزادی و فرصت هستند، از بین ببریم
[ترجمه ترگمان]ما باید ادعاهای تقلبی آن ها را نابود کنیم تا حزب آزادی و فرصت باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خرد کردن (فعل)
abate, diminish, mitigate, grind, squelch, minify, smash, chop, reduce, decrease, lessen, exterminate, eliminate, narrow, hash, fragment, fritter, annihilate, extenuate, shatter, shiver, crash, de-escalate, break to pieces, disintegrate, mash, comminute, mince, mangle, cut down, fragmentize, demolish, hack, fractionalize, pestle, steamroller

خراب کردن (فعل)
ruin, destroy, undo, corrupt, spoil, debauch, deteriorate, wreck, pull down, batter, take down, botch, disfigure, muck, vitiate, impair, demolish, devastate, dilapidate, muddle, ruinate, wrack, immoralize, unmake

ویران کردن (فعل)
desolate, destroy, harry, ravage, rubble, throw, demolish, havoc, raze, devastate, ruinate, kayo, knockout

تخصصی

[مهندسی گاز] ویران کردن، ازمیان برداشتن

انگلیسی به انگلیسی

• destroy, ruin, tear down; eat or drink covetously (slang)
when a building is demolished, it is knocked down, often because it is old or dangerous.
if you demolish someone's idea, argument, or belief, you prove that it is completely wrong.

پیشنهاد کاربران

Demolish: knock down
demolish = destroy = annihilate = devastate = ruin = spoil
demolish = to completely destroy a building, especially in order to use the land for something else:
To demolish somebody
تخریب کردن /کوبیدنِ ( شخصیت ) کسی
تند غذا خوردن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : demolish
✅️ اسم ( noun ) : demolition
✅️ صفت ( adjective ) : _
✅️ قید ( adverb ) : _
خُرد و خاکشیر کردن کسی
Get the hell out of my sight before I demolish you
گمشو از جلو چشام تا نزدم خُرد و خاکشیر نکردم
تخریب کردن
خراب یا ویران کردن به طور کامل ( ساختمان یا هر چیزی )
به طور جامع و کامل رد کردن یک قضیه یا ایده
به راحتی شکست دادن
خیلی سریع خوردن کل غذا یا خوراکی
درمعنی دوم : نشان دادن اینکه یک نظر و تئوری اشتباهه
Example: A recent book has demolished this theory
درمعنی سوم:شکست دادن رقیب به آسانی و تمام کمال
Example:they demolished New Zealand in final
...
[مشاهده متن کامل]

در جملات غیر رسمی انگلیسی بریتانیایی این کلمه به معنی چپاول کردن و بلعیدن
Example: The children demolished their burgers

معدوم کردن
نابود کردن
آواره و سرگردان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس